بعد از سالها سکوت زرویی نصرآباد، این بار انتشارات کتاب نیستان به همت سیدمهدی شجاعی، ابتکار عمل را به دست گرفت و به این کار اهتمام ورزید. «غلاغه به خونهش نرسید»، «حدیث قند» و «رفوزهها» عناوین این سه کتابند.
زرویی نصرآباد که تا پیش از این مجموعههای «تذکرهالمقامات»، «افسانههای امروزی»، «وقایعنامه طنز ایران» و «بامعرفتهای عالم» (کتاب گویا) را چاپ و سلسله مقالات طنزی را در نشریات مطرح منتشر کرده بود، بالاخره آثار فاخر گذشتهاش را با فرمی شکیلتر منتشر کرد و ناشر این وعده را داد تا به زودی حداقل سه مجموعه دیگر شامل «ماه شب چهاردهم» رمانی از زندگانی حضرت ابوالفضل (ع)، «خاطرات سرپروفسور حسنعلیخان مستوفی» (مجموعه نثر طنز) و «خرپژوهی» (بررسی خر در تاریخ طنز!) را از همین طنزپرداز منتشر کند.
کتاب «غلاغه به خونهش نرسید» دربردارنده مجموعهای از افسانههای طنزآمیز است. نویسنده پس از سالها مطالعه روی افسانهها، فابلها و مثلهای فرهنگها و کشورهای گوناگون جهان با نگارش نقیضههایی بر آنها تلاش کرده تا دغدغهها، آرزوها و اشتباههای انسان امروز را در قالب افسانههایی مدرن بازنمایاند. در این کتاب، هرکس با فراخور قومیت یا حتی ملیت خود، ریشههای مشترک فرهنگیاش را با دیگر ملل و اقوام درخواهد یافت چراکه «غلاغه به خونهش نرسید» دربردارنده روایاتی طنزآمیز از افسانههای تمام کشورهای جهان است.
شخصیتهای کتاب هم با وجود شکل و شمایل و اسامی قدیمی؛ به شدت مدرن و امروزیاند. امتیاز دیگر این مجموعه، خلق فضای «ولایت غربت»یا «ولایت جابلقا» و «ولایت جابلسا» بود که با همذاتپنداری قوی مخاطب در زمان چاپ در هفتهنامه مهر روبهرو شد و شاید این کار تنها از عهده زرویی نصرآباد برمیآمد، چندان که پیش از او معدود افرادی چون کیومرث صابری فومنی یا منوچهر احترامی میتوانستند فضاهایی چون «آبدارخانه شاغلام» و «ولایت شلمرود» و شخصیتهایی چون «گلآقا» و «حسنی» را برای مخاطبان جا بیندازند.
کتاب «رفوزهها» را باید کارنامه شعری زرویی نصرآباد در طول دو دهه اخیر بنامیم. این مجموعه تقریباً دربردارنده همه طنزسرودههای زرویی است؛ از «بامعرفتها» و «اصل مطلب» گرفته تا «اخوانیات»، «اشعار نو»، «خودمانیها» و البته اشعار ناب و بسیار خواندنیای که تا پیش از این در هیچ مجموعهای چاپ و منتشر نشده بودند.
زرویی نصرآباد در سومین کتاب از این مجموعه، به نام «حدیث قند» مقالههایی همچون «طنز و جهانی شدن»، «نگاهی گذرا به طنز در عصر مشروطیت»، «نگاهی گذرا به مفاهیم طنز و انواع شوخطبعی»، «روحانیون شوخطبع»، «طنز، انتقاد و رندی در غزلیات لسانالغیب حافظ شیرازی»، «مقدمهای بر سبکشناسی دو کلمه حرف حساب»، «تأملی کوتاه در باب کمدی و روشهای ایجاد فضای کمیک»، «هزار نکته باریکتر ز مو»، مقدمه کتاب «یک بغل کاکتوس» (صد شعر طنز امروز) را به انضمام «یادی از مرتضی فرجیان و محمد قاضی» گردآوری کرده است.
«طنز بیان واقعیتهای تلخ به زبانی شیرین، کنایی، نشاطآور و منصفانه است». این تعریف شاید آشناترین تعریفی از طنز باشد که با آن روبهروییم. ابوالفضل زرویی نصرآباد با ارائه همین تعریف کوتاه، نشان داده که چقدر سهل و ممتنع میاندیشد و مینویسد. سالها تجربه کار در تحریریه مؤسسه گلآقا با اسامی مستعار فراوان، پایهگذاری دفتر طنز حوزه هنری، تدریس، برگزاری و داوری دهها جشنواره معتبر طنز کشوری و بسیاری از فعالیتهای دیگر، از او یک متخصص ساخته است.
آثار زرویی نصرآباد را باید از سه وجه ادبی، علمی و تکنیکی بررسی کرد. تسلط او بر ادبیات کلاسیک داخل و خارج، اشرافش بر شعر و نثر، دقت و هوشمندی در تطبیق حوزههای علوم انسانی، حفظ آرامش، متانت و پرهیز از جوزدگی از زرویی نصرآباد شخصیتی ساخته که صابری فومنی، طنزنویس فقید، اینچنین با صراحت دربارهاش مینویسد: «... قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتند، الان بیصاحب نیست.... یکی ازمشهورترین طنزنویسان امروز ما ـ ملانصرالدین (ابوالفضل زرویی نصرآباد) ـ است...»
باید دانست طنز، به عنوان فاخرترینگونه نقد ادبی درعصر حاضر، شرایط خاص و پیچیدهای دارد. باز و بسته شدن متوالی ستونهای طنز در روزنامهها، حضور نداشتن نشریات پرسابقه طنز (نظیر گلآقا)، سیاستزدگی و چاپ برخی کتابهای به ظاهر طنزآمیز! که هیچ تناسبی با مفهوم ارزشی و فاخر آن ندارند، تنها و تنها، نشانهای از فقر موجود در این حوزه پرمخاطباند.
ایجاد «فرهنگسرای طنز» که در واقع دپارتمانی برای پژوهشهای آکادمیک در این حوزه باشد، ایدهای بوده که چند سالی است ذهن زرویی نصرآباد را به خود مشغول کرده است؛ جایی که بتوان به «دانشنامه طنز پارسی» اندیشید یا به پرورش استعدادهای طنز و مکانی برای ظهور استادان طنز آینده در آن پرداخت.مطمئناً در این سالها امثال زرویی نصرآباد که دلسوزانه به طنز فاخر پارسی میاندیشند و بیصدا اما مستمر کار میکنند، سختیهای فراوانی را متحمل شدهاند. «مجموعه 10 جلدی تاریخ طنز ایران، از ابتدا تا امروز»، که قرار است به قلم زرویی نصرآباد بهزودی توسط انتشارات امیرکبیر چاپ و منتشر شود، شاهدی بر این مدعاست.
با این مقدمه سراغ این مجموعه کتاب میرویم و همچنان که نمیتوانیم خرسندی خود را از این اتفاق پنهان کنیم چند نکته کوتاه در این باب را (به مصداق زیره به کرمان بردن) مطرح میکنیم.
باید دانست که کتابهای پژوهشی در حوزه طنز چند بخشاند؛ کتابهایی که صرفاً آموزشی و آکادمیکاند، کتابهایی که بیشتر گردآوری تاریخی یا در قالب تذکرههایند، کتابهای ترجمه شده و کتابهایی در سلسله گفتار، مقالات، یادداشت و یادنامهها. کتاب «طنز و تراژدی» (بهاءالدین خرمشاهی / نشر ناهید / 1387) یا مجموعه کتابهای دفتر طنز حوزه هنری که با عنوان کلی «کتاب طنز» ( به کوشش سید عبدالجواد موسوی) منتشر میشوند، نمونههای خوبی از این مورد آخرند.
تجربه حضور مستمر در سالنامههای گلآقا و قرار گرفتن در چتر حمایتی صابری، فرجیان و همنشینی با بزرگانی چون احترامی، صلاحی و جلی این اعتماد به نفس را به زرویی نصرآباد داد تا با تسلط بیشتری به پژوهش بپردازد. اهمیت این نکته را نباید از نظر دور داشت که طی سالیان، زرویی نصرآباد مقالههای کاربردیتر دیگری را هم در گوشه وکنار کار کرده که جای خالی آنها در کتاب «حدیث قند» احساس میشوند. (وجود فهرستوارهای از این مقالهها به عنوان پیوست، کمک بزرگی به طنزپژوهان خواهد کرد.) سالها مطالعه، دور بودن از فضاهای حاشیهای و رعایت اصول پاکیزهنویسی، از زرویی نصرآباد، طنزپردازی صاحبسبک و صاحبنظر ساخته که در نبود بزرگان این وادی، الگوی بسیاری از طنزپردازان جوانند. البته بهحق نباید از ذکر نام پژوهشگرانی چون اسماعیل امینی، رؤیا صدر و محمدعلی علومی گذشت، چندان که این افراد هم تلاشهای فراوانی در این حوزه کرده و میکنند ولی در نهایت چینش مقالات در کتاب زرویی نصرآباد، نیاز به بازبینی مجدد دارد.
مقاله «سبکشناسی دو کلمه حرف حساب» و «هزار نکته باریکتر از مو» از لحاظ موضوعیت در یک طبقه قرار میگیرند. یا اولویت ترتیبی مقالههایی چون «نگاهی گذرا به مفاهیم طنز و انواع شوخطبعی» یا «تأملی کوتاه در باب کمدی و روشهای ایجاد فضای کمیک» در ابتدای فهرست حس خوشایندتری به مخاطب خواهد داد. همچنین تنظیم دوباره برخی از مقالهها در قالب گفتوگو، شاید از نکاتی باشد که کمک بسزایی در خوانش بهتر برخی از مقالهها بکند. همچنین به نظر میرسد شیوههای متفاوت پینوشتنویسی و ذکر منبع و ارجاعات در کتاب نشان میدهد که گویا از وجود یک ویراستار زبده بهره برده نشده که متأسفانه سطح آن را به یک گردآوری ساده تقلیل داده است. تجربه نشان داده است که کتاب در گذر ایام، حکم یک سند را خواهد داشت.
در سالیان گذشته، سنت مقدمهنویسی در مؤسسه گلآقا به خوبی صورت میگرفت. گاه لزوم وجود مقدمه آنقدر حائز اهمیت است که در تبیین و تقدیر از جایگاه نویسنده و محتوای کتاب نقشی بهسزا دارد. کتاب «تذکرهالمقامات» (ابوالفضل زرویی نصرآباد / نشر گلآقا / 1376) با مقدمه کوتاه صابریفومنی یا کتاب« اصل مطلب» (ابوالفضل زرویی نصرآباد / نشر همشهری / 1388) با مقدمه نسبتاً بلند علی موسوی گرمارودی نمونههای خوبی در این موردند.
کتاب «حدیث قند» که در واقع سلسله یادداشتها و مقالههای طنز از گذشته است ( از منابعی چون سالنامه گلآقا، یادنامه کیومرث صابریفومنی و ...) نیازمند ذکر پارهای توضیحات است.در کتاب «غلاغه به خونهش نرسید» و بالاخص کتاب «رفوزهها» که بهنوعی گردآوری آثار چاپ شده در مطبوعات (هفتهنامه مهر، روزنامه همشهری، روزنامه شرق و ....) هستند، جای خالی این مقدمه به شدت احساس میشود، چنانکه مخاطب با خواندن این حجم از مطالب دلنشین و ماندگار، ناخودآگاه نسبت به اطلاعاتی از خود نویسنده و فضای آفرینش این مجموعه کنجکاو میشود. شاید تعجیل برای رسیدن کتابها به نمایشگاه مطبوعات دلیل این موضوع باشد که امیدواریم در چاپهای بعدی فکری برایش بشود.
زرویی نصرآباد به واسطه همکاری در سالهای اوایل دهه هفتاد در مؤسسه گلآقا، از نزدیک با نسلهای متفاوتی از طنزنویسان آشنا و با برخی از ایشان ارتباطی نزدیکتر داشته و طبیعی است که بسیاری از طنزنویسان دوره چلنگر و توفیق، اکنون در قید حیات نیستند و اطلاعات اندکی از ایشان (برای کارهای پژوهشی) در اختیار است؛ استادانی چون ابوتراب جلی، ابوالقاسم حالت، اسدالله شهریاری، محمدعلی گویا، عباس فرات، منوچهر محجوبی، مرتضی فرجیان، خسرو شاهانی، محمد قاضی، ناصر اجتهادی، محمد پورثانی، منوچهر احترامی، عمران صلاحی و کیومرث صابریفومنی از این دستاند.
اینجاست که به اهمیت بخش یادها در کتاب «حدیث قند» پی میبریم. امید که در ویراست یا جلدهای بعدی، این بخش غنای بیشتری بگیرد. همچنین نیکوست تا تصاویری هم به این بخش اضافه شود. یکی از عمده مسائلی که اکنون ذهن اهالی طنز را به خود مشغول کرده، تهیه فهرستی از کتابهای مفید در این حوزه است؛ کتابهایی که گاه در خلال سالها و تجدید چاپ نشدن فراموش شدهاند. مطمئناً زرویی نصرآباد در طول سالها کتابخانه خوبی را در این زمینه فراهم آورده است و آوردن فهرستی از این کتابها ولو تیتروار به قلم وی، به صورت پیوست، کمک شایانی به مخاطبان و علاقهمندان وادی طنز خواهد کرد.
همچنین فهرست نمایه از اسامی به کار رفته در کتاب کمک زیادی به مخاطبان خواهد کرد. تجربه نشان داده در ایران ویترین هر کتابی (شامل صفحهآرایی و طرح جلد) تأثیر مهمی در نوع ارتباط مخاطب با آن داشته است. گرافیست انتشارات کتابنیستان (فرزاد ادیبی)، چهره کاملاً شناختهشدهای در حوزه گرافیک است و در میان گرافیستهایی چون حقیقی، عابدینی، کریمزاده و... که طرح جلد کتابهای طنز را کار کردهاند، تکنیک و سلیقه ادیبی بیشترین نزدیکی را با زرویی دارد و اهمیت به شیءگرایی و تلفیق دستی در ارائه اثر، کاملاً بارز است. قبل از این هم طاهره محبیتابان (جورابها و دوستها / نشر ماهریز/ 1386) سراغ سوژه چهره از جوراب، کفش، کیف و... رفته بود اما تفاوت کار ادیبی با دیگران در استفاده هوشمندانه، اجراهای دستی و تعمدی از اشیا است. طرحهای او (چون میشل باتوری / گرافیست) مجموعهای از ایدههاست.
در جلد کتاب «غلاغه به خونهش نرسید» ابتدا با کفشی زنانه روبهروییم (این یعنی در داستانها پای زنی در میان است) و از زاویهای دیگر با کلاغی روبهروییم (که برای خودش مشغول است و نقطههایی را به منقار دارد). در «حدیث قند» (با چهرهای خندان که دندانهایش هم دارد میافتد). یا در «رفوزهها» با شخصی روبهروییم که اینقدر تنبل است که کفشهایش تابهتاست (و استفاده هوشمندانه از چند شاخه گندم که یادآور شهریورماه است).
و نکته آخر (که البته شاید گریزی از آن نباشد) قیمت کتابهاست که امیدواریم در این زمینه نیز تعدیلی توسط ناشر محترم صورت بگیرد!
سه کتاب «رفوزهها»، «غلاغه به خونهش نرسید» و «حدیث غم» تألیف ابوالفضل زرویی نصرآباد به شمارگان 2200 نسخه از نشر کتاب نیستان در بهار 1390 و به ترتیب در 434، 260 و 330 صفحه با قیمتهای 9 هزار و 300 تومان، 4 هزار 600 تومان و 6 هزار و 500 تومان در اختیار مخاطبان قرار گرفتهاند.
سیدعمادالدین قرشی/کتاب هفته
28/242
نظر شما