هنوز وقتی بحث سیاست در فوتبال مطرح میشود داریوش مصطفوی یاد اتفاقات سال ۷۶ میافتد. میگوید سید محمد خاتمی به ناحق سمت ریاست فدراسیون را از او گرفت تا بدهد به محسن صفایی فراهانی و فوتبال بیفتد دست مشارکتیها. ایشان امروز در مورد عزل شهابالدین عزیزی خادم از فدراسیون فوتبال هم رد پای سیاسیون و مخصوصا دو نماینده مجلس را پررنگ میبیند. گفتوگو با رییس اسبق فدراسیون فوتبال و رییس سابق کمیته استیناف صدور مجوز حرفهای که فصل گذشته سر داستان حذف سرخابیها از آسیا حسابی خبرساز شد .
خلاصه گفت و گو را می خوانید:
- ماجرای سیاسی ورزش در آذر سال ۱۳۷۶ شروع شد که صفایی فراهانی رییس فدراسیون شود. آن زمان مشارکتیها و اصطلاحطلبان مثل خود خاتمی و تاجزاده و ابطحی و صفایی فراهانی و دوستانشان آمدند که فوتبال را بگیرند دستشان. بودجه ۴۵ میلیونی زمان ما. ما با ۴۵ تومان و کمک خدا و حمایت آقای هاشمیطبا و فائقی و شخص من رفتیم جام جهانی.بعد بودجه را چند برابر کردند و به هر وزارتخانهای گفتند ۱۰۰ میلیون بدهید به فوتبال. برای چی؟ برای اینکه نشان بدهند سیاسیها عرضه این کار را دارند ولی نشان دادند که ندارند.
- توی گونی کردن و بردن توی این مملکت زیاد است. بارها از این تهدیدات به ما کردند. اما این چیزی که آقای هاشمیطبا گفتند واقعیت ندارد. من خیلی به ایشان احترام میگذارم و دلم نمیخواهد حرفی بزنم که ایشان ناراحت شود. ولی به هر جهت دروغ گفتن حرام است. ما که مسلمان نیستیم و آقایان مسلمان هستند! من شاید یک روزی به ایشان به عنوان گله گفته باشم تیمهای انتظامی تهدید میکنند ولی من که از تهدید آنها نمیترسیدم. یک روز پنج تا از این سردارها توی استادیوم شیرودی آمدند در مورد یک موضوعی با من صحبت کنند و من به هر ۵ نفرشان جواب رد دادم. اما اینکه من بگویم چون تهدید شدم میکنندم در گونی پس عوضم کنید اینطور نیست. من آقای هاشمیطبا را ارجاع میدهم به آقای تاجزاده. اگر میتوانند با ایشان ملاقات بگیرند، بروند، ببینند حرفهای من درست است یا نه. ارجاع میدهم به آقای فائقی. یک روز آقای مهندس فائقی ساعت ۷ و نیم صبح زنگ زدند، گفتند بیا دفتر مشترک. گفتم من که کارمند شما نیستم. اجازه بدهید دیرتر بیایم. گفت نه لطفا بیا. دیدم صدایش میلرزد. ساعت ۸ و ۲۰ آنجا بودم. رفتم داخل و دیدم ایشان دارد راه میرود و چشمش هم قرمز است. گفتم چه شده؟ گفت هیچی داریوش جان. دیروز آقای خاتمی رییسجمهور ۹ مرتبه به هاشیطبا در جلسه هیات دولت زنگ زده گفته تا فردا ساعت ۱۲ استعفای مصطفوی روی میز من باشد. من دروغ میگویم؟ اصلا من دروغ میگویم. آقای فائقی هم دروغ میگوید؟ شما به آقای تاجزاده مراجعه کنید. ایشان از طریق برادرش با من تماس گرفت و گفت داداش با شما کار دارد. ما رفتیم وزارت کشور. نشستیم و ایشان برگشت گفت آقای مصطفوی میشود از شما خواهش کنم استعفا بدهید؟ گفتم شما چه کارهای؟ برای من وزیر و وکیل فرقی ندارد. تاجزاده جواب داد آقا گفته استعفای شما را بگیریم. گفتم این آقا آقا که شما میکنید چطور به خودش اجازه میدهد، بیاید حق یک نفر را بگیرد، بدهد به حزب خودش؟ من استعفا نمیدهم. نه به حرف شما و نه هاشمیطبا. من فقط به خاطر چهره آقای فائقی که صبح دیدم فردا استعفا میدهم.
بیشتر بخوانید:
- ما که دنبال رای نبودیم و منظورم جامعه ماست، الان برای سیاسیون مهم است. آنها دارند با حرف فوتبال رای میآورند. من یک جدول میگذارم جلوی آقای قاضیزاده و یکی هم جلوی آقای راستینه. اینکه شما چند بار در مورد فوتبال صحبت کردی؟ چند بار در مورد مسکن حرف زدی؟ چند بار در مورد اعتیاد اظهارنظر کردی؟ در مورد بیکاری و... اصلا میدانید این جوان که در شهر بیکار است چه مصیبتهایی برای شهر میسازد؟ اگر این جدول را پر کردند من میروم و دیگر پیدایم نمیشود. ولی اگر این جدول پر نشد و دیدند عوض اینکه بروند گشایش ایجاد کنند در زندگی جوانان شهرشان آمدند دنبال فدراسیون و پرسپولیس و استقلال و خصوصیسازی، بیشتر دقت کنند. همه کسانی که در مورد خصوصیسازی سرخابیها حرف زدند غیر فوتبالیها بودند. رییس خصوصیسازی هم غیر ورزشی و فوتبالی است. حالا گند کار بعدا در میآید. چون اینها استاد هستند و وکیل دارند و ما هیچ چی نداریم. چیزی که میبینیم این است که این وضعیت به نفع دو تیم نخواهد بود.
۲۱۲۱۷
نظر شما