مهدی میرزاوند : در این یاداشت تحقیقی تحلیلی به دلایل کندی ریل گذاری خط راه آهن لرستان پرداخته ام آنجا که سه دهه ما را با ابیاتی همچون خط راه آهن درود خرم آباد یکی از پیچیده ترین پروژه های ریلی کشور به لحاظ وضعیت ژئو تکنیک منطقه است سرگردان کرده اند، معتقدم پیشرفت و توسعه ی زیرساختی اگر در مسیر مجوز کمسیون ها منجمله ماده ۳۲ پیش برود پس از چند سال تازه متوجه میشوند که پروژه ریلی لرستان بدون هیچ گونه قرارداد و نقشه ای آغاز شده استت
وسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته تر شدن، قدرتمندتر شدن و حتی بزرگ شدن است.، موضوع محرومیت لرستان واقعا آنقدرها پیچیده و لاینحل نیست. انگار اکثر مطالعات و دورنگاه توسعه لرستان به توسعه ی ریلی مرتبط است از وعده ی بندر خشک تا تبدیل پارسیلون به منطقه ی ویژه از پایلوت انبار و پخش نهاده های دامی و طیور تا توسعه ی گردشگری جملگی به مداخله و تصدی ریل در جاده های لرستان مرتبط است،
روبان و قیچی
در طول سالهای متمادی می‌توان نخستین رد پا از ضرورت اجرای این پروژه را در سفر دور دوم هیئت دولت دهم به لرستان دید تا این پروژه در زمره مصوبات این سفر قرار گرفت، اواخر سال ۸۹ بود که بالاخره خبر اخذ مجوز کمیسیون ماده ۳۲ پروژه‌های ریلی لرستان این طرح مهم را از یک خوان دیگر عبور داد تا این بار دیگر بهانه عدم توجیه اقتصادی پروژه به دستاویز مسئولان تبدیل نشود. از اخذ مجوز ماده ۳۲ پروژه که بیش از هشت ماه گذشت مسئولان برای آغاز عملیات اجرایی پروژه‌های ریلی مهم محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری وقت را به لرستان دعوت کردند تا مراسم آغاز عملیات اجرایی این پروژه‌ها در مهرماه سال ۹۰ روبان و قیچی شود. تا اینکه در سال ۹۲ با چالش دیگری مواجه شد چالشی که استاندار هوشنگ بازوند از ان رونمایی کرد که پروژه ریلی لرستان بدون هیچ گونه قرارداد و حتی نقشه ای آغاز شده است خلاصه چند ماه طول کشید تا این مشکل مرتفع گردید و برای تهیه و تدوین نقشه های اجرایی و عقد قرارداد به صرافت افتادند اما از همان روزهای نخست قطار لرستان روی ریل بی اعتباری ترمز می کشید تا پس از گذشت ده سال این پروژه ۴۰ درصد پیشرفت درجا داشته باشد
اشتباه بزرگ بازوند و نمایندگان مجلس دهم
برای درک بهتر دلایل کندی احداث ریل لرستان باید برگردیم به دهه ی هشتاد، در دهه ی هشتاد دو طرح بزرگ بنام های آزاد راه خرم زال و تونل قمرود در محدوده لرستان یکی باهدف نزدیک شدن راه دسترسی خوزستان به تهران و دیگری با هدف فراهم شدن مثلا آب شرب و مصرفی قم از اعتبارات صندوق توسعه ملی به سرانجام رسیدند ،
آنروز که پرویز فتاح وزیر نیرو دولت احمدی نژاد کلنگ انتقال قمرود را زد در کنار وعده های تبلیغی برای تهییج عواطف و احساسات ، یک پیش بینی ساده و البته لازم برای برنامه ها و حرکت های جدی جهت اقناع مردم محروم و مظلوم ما نداشتند دقیقا به یاد دارم فتاح با چشمان بغض آلود در برابر متانت طبع مردم ما گفت: دولت متعهد میشود در عوض سخاوتمندی لرستان، یک کار بزرگ اقتصادی در لرستان راه اندازی کند تا اینکه فتاح به ریاست بنیاد مستضعفان رسید و سهم لرستان را از اعتبارات صندوق توسعه ملی، در برنامه پنجم توسعه، 196 میلیون یورو وام کم بهره در احداث نیروگاه برق ترکیبی خرم آباد را صاحب شد نیروگاهی که حتی تخفیفی برای فیش برق نیازمندان ما لحاظ نکرد و صرفا با هدف فروش برق و درآمدزایی اقتصادی احداث گردید در حالیکه در آن سو از سلفچگان تا گلپایگان از ساوه تا قم از مزایای آب های لرستان بهره مند شدند، بماند که به قیمت فروپاشی قنات ، غلات لرستان به بهره برداری رسید، تا در دهه ی نود نمایندگان مجلس دهم و استاندار بازوند بی آنکه از حاکمیت و دولت ،حق مردم محروم لرستان را از صندوق توسعه ملی استیناف کنند در روز روشن فتاح و بنیاد مستضعفان نوبت لرستان را از صندوق توسعه ملی ربودند
تشخیص دقیق = صندوق توسعه ملی
تشخیص دقیق دکتر زیویار استاندار لرستان در برآورد اعتبار این طرح از صندوق توسعه ملی همان مسیر مفقود شده ی توسعه ی لرستان در سالهای متمادی است زیرا در ردیابی تخصیص اعتبار طرح های عمرانی استان های کشور هیچ گاه ردی از محل فروش سهام فولاد ، اسناد خزانه ،فروش اوراق مشارکت و اعتبارات قطره چکان در بودجه ی کشور دیده نمی شود بلکه یک راست و مستقیم از صندوق توسعه ملی یا تهاتر نفت، تامین اعتبار میشود و خوشبختانه استاندار لرستان بخوبی به این امر واقف است که امیدواریم بالاخره سهم استان لرستان از اعتبارات صندوق توسعه ملی در راه آهن لرستان دیده شود .
46
نظر شما