۱ نفر
۲۷ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۳
کتاب را کشته اند، چه اهمیت دارد نمایشگاهش کجا باشد؟

بعد از خلف وعده ناشر برای انتشار یکی از آثارم به دلیل گرانی کاغذ و هزینه ها چاپ و دلایل دیگر و احتمال اینکه ناشر دیگری هم به دلایل مشابه کار را نپذیرد ، به یکی از دوستان ناشر زنگ زدم که اگر خودم بخوام ناشر خودم شوم و محض یادگار و ثبت در کتابخانه شخصی خودم و دوستانم کتابم را منتشر کنم، چه قدر در می آید؟

رقمی که اعلام کرد اینقدر موجب تعجب بود که به عنوان یک نویسنده مستقل ایرانی به خود لرزیدم . بعد از این که لرزم نشست فهمیدم هیچ آینده ای برای ادبیات تالیفی ایران متصور نیست و از آن گذشته این وضعیت برای آثار ترجمه هم متفاوت نیست .با این تفاوت که خواهان بیشتری دارد. اما این خواهان هم تا یک جایی پا به پای افزایش قیمت می آید و بیشتر از آن ،همانطور که انتظار می رود عطای کتاب را به لقایش می بخشند.

در این احوال چه قدر خنده دار است دعوای مسئولان شهری و بگو مگویشان بر سر مکان برقراری نمایشگاه، و دعوای دوستان نویسنده مان بر سر تحریم نمایشگاه و غیره و ذالک.

برادر!خواهر! این گوری که برسرش گریه می کنید مرده تویش نیست. چند وقتی هست که کتاب به دلیل عدم کنترل قیمت کاغذ و هزینه های انتشار،مرده. حتی کتاب های درسی هم با من بمیرم و تو بمیری منتشر می شود . حالا چه اهمیتی دارد که عده ای که بیشتر برای تماشا و خوردن سیب زمینی سرخ کرده و اگر پولشان برسد همبرگر و چیزبرگر به نمایشگاه کتاب میآیند، کجا بروند! مصلای تهران یا جاده بهشت زهرا و شهر آفتابی که از همان اولش هم معلوم بود خورشید کتاب  بالاخره باید در آنجا غروب کند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1754970

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد فروهر IR ۲۳:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۷
    0 0
    با سلام به عنوان کسی که از خیلی چیزها میگذشت تا کتاب بخرد و کتاب برایش همه زندگی است، واقعا با این قیمتها نمیشود سمت کتاب رفت! خودم هم کتاب چاپ کرده ام، ولی واقعا خیلی اوقات کتاب خوبی رو به ناشر پیشنهاد میدی، پذیرش نمیکنند چرا؟ چون گرونه. این وصع کتاب باعث انحطاط فرهنگی میشه. امیدوارم یه فکر عاجلی برای کتاب بکنند. پارسال قول دادند کاغذ ارزان شود، اما نشد. این یه دلخوشی رو تورو خدا از ما نگیرید. ما با کتاب زنده ایم، با کتاب زندگی میکنیم و با کتاب زندگی می آفرینیم...