حسن کاظمی قمی در حساس​ترین شرایط عراق، سفیر ایران در بغداد بود و در سه دور مذاکره با آمریکا درباره امنیت عراق حضور یافت.

مینا علی اسلام: او کوله باری از تجربه و خاطره را با خود به ستاد توسعه اقتصادی ایران و عراق آورده است. در دفتر کار این دیپلمات سابق و فعال اقتصادی فعلی انبوهی از پیشنهادات، برنامه ها و طرح های توسعه روابط اقتصادی ایران و عراق در دست بررسی است و او و همکارانش تلاش دارند در سایه فضای مثبت سیاسی میان دو کشور، چشم انداز مثبتی از همکاری های دوسویه اقتصادی ترسیم کنند.
در مصاحبه ای در این دفتر در روز اول هفته دفاع مقدس، او بیش از هر چیز مایل بود به مباحث اقتصادی پرداخته شود. اما سابقه او در روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران و عراق، بررسی سه دهه رابطه تهران و بغداد را در اولویت قرار می دهد. رویدادهای دوران جنگ هشت ساله، تبعات جنگ در روابط ایران و عراق و چگونگی ارتباطات دو کشور پس از سقوط صدام از نکات جالب در مصاحبه ای است که در ادامه می خوانید:
 
*در هفته بزرگداشت دفاع مقدس قرار داریم. سال هاست که از پایان جنگ می گذرد اما مباحثی ناگفته از آن دوران همچنان سوال برانگیز است و شاید بر بخشی از روابط دوجانبه ایران و عراق هم سایه انداخته باشد. نگاهتان به جنگ و تبعات آن بر روابط ایران و عراق چگونه است؟
هفته دفاع مقدس که تجلی و یادآور دوره حماسه ها و فداکاری ها و رشادت ها و جانبازی ها و شهادت طلبی های ملت بزرگ ایران است را گرامی می دارم. اگر این مجاهدت ها نبود امروز ملت سرافراز ایران قطعا نمی توانست مسیر تکامل و سازندگی را پیش ببرد. این حماسه بزرگ یک عنایت الهی بود که هر روز آثار و برکات آن برای ملتی که می تواند به عنوان یک الگو برای مردم منطقه و جهانیان باشد، باقی است.
حقیقتا اگر تورقی در تاریخ کنیم به خوبی مشهود است که جنگی که رژیم دیکتاتوری صدام علیه ملت مظلوم ایران تدارک دید و هشت سال به طول انجامید در حقیقت یک جنگ نیابتی از جانب نظام سلطه و استکبار جهانی و حکام مرتجع بود.
دلیل هم روشن است؛ در ایران یک انقلابی شکل گرفت و بدنبال پیروزی این انقلاب، نظامی با مدل مردم سالاری دینی روی کار آمد که الگوی نوینی برای اداره جامعه انسانی است. نظام بین الملل هم در مقطع پیروزی انقلاب و شکل گیری این نظام، در حساس ترین شرایط به سر می برد. نظام بین الملل و به تبع آن رویه بین المللی و محیط امنیت بین الملل در چارچوب یک نظام دو قطبی شکل گرفته بود. هر کودتا و انقلاب و حرکت آزادی بخشی در این فضا می بایست در چارچوب محیط امنیتی علیه بلوک شرق، همکار بلوک غرب می بود یا برعکس.
 
جامعه جهانی و نظام بین الملل توسط این دو قطب تعریف شده بود اما انقلاب ایران خارج از این نظام بین الملل بود. اولین شعار این انقلاب هم " نه شرقی و نه غربی" بود. طبیعی بود که با شعار این نظام که مخاطب آن فطرت بشری است و الگویی حکومتی آن که خارج از فضای دو قطبی حاکم بر نظام بین المللی ارائه شده بود، نظام سلطه و استکبار و حکام مرتجع به واکنش برخیزند.
مهمترین پیام انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران که به اعتقاد من خشم نظام سلطه را ایجاد کرد، پیوند دادن عقلانیت و معنویت با یکدیگر بود. این حاصل تلاش معمار انقلاب، امام خمینی(ره) بود. با این اقدام کلیه تلاش های چند قرنی نظام استکبار در نفی معنویت و خدا در روند زندگی انسانی و جایگزینی امانیسم، بر باد رفت.
 
امام( ه) میان عقل و دین و معنویت و زندگی پیوند ایجاد کرد و این امر بزرگ ترین چالشی بود که غرب با آن دست به گریبان شد. شعارهای انقلاب متناسب با فطرت بشری بود و حرکت آن بدون شک بر حرکت های امروز مردم در منطقه تاثیرگذار بود. البته حرکت جدید ملت های مسلمان منطقه دلایل دیگری هم دارد اما الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران یکی از دلایل حرکت های جاری در منطقه است.
مقاومت سی و سه روزه ملت بزرگ لبنان، مقاومت بیست و دو روزه مردم غزه و به طور کلی مقاومت اسلامی در کنار ماهیت نظام های دیکتاتوری وابسته به استکبار انگیزه های ایجاد حرکت های امروز مردم منطقه با عنوان بیداری اسلامی است.
 
روشن است که با توجه به پدیده ظهور انقلاب اسلامی ایران و مدل حکومتی ارائه شده یعنی جمهوری اسلامی، نظام سلطه نگران شد و از همین رو در جهت ساقط کردن این نظام و انقلاب، به انحراف کشاندن آن یا مسدود کردن مسیرهای پیشرفت و تکامل آن به فعالیت افتاد و اینگونه استراتژی نظام سلطه در برابر جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت.
تحمیل هشت سال جنگ به ملت ایران در تداوم سلسله توطئه هایی بود که نظام استکبار علیه ملت ایران و نظام و انقلاب شکل داد. از همان ابتدای پیروزی انقلاب امریکا و سرویس های اطلاعاتی سرمایه گذاری برای گروهک های ضد انقلاب را آغاز کردند. در واقع از همان روز اول انقلاب این توطئه ها شروع شد. حرکت های بعدی آنها حرکت های تجزیه طلبانه بود.
 
حرکت بعدی کودتا بود؛ از همان ابتدای پیروزی اتقلاب توطئه های مختلف علیه نظام و انقلاب شکل می گیرد و در حقیقت تحمیل جنگ در تداوم این سلسله توطئه هایی است که تا زمان شروع جنگ ناکام مانده بود.
بر این اساس تحمیل جنگ از یک سو خواسته نظام سلطه بود و از سوی دیگر جنگی نیابتی بود چراکه کل نظام های شرق و غرب در حمایت از صدام، مقابل ایران صف کشیدند. از سوی دیگر رژیم صدام هم ماهیتی ضد ایرانی داشت. همچنین نگرانی رژیم صدام از خیزش های مردمی در عراق و منطقه با الهام گیری از پیام انقلاب اسلامی را هم نباید به عنوان دلایل تحمیل جنگ بر ایران از یاد برد.
همه این عوامل دست به دست هم داد تا جنگی طولانی بر ایران تحمیل شود و در ورای این جنگ دست های وابستگان به دو اردوگاه شرق و غرب نمایان بود در حالیکه انقلاب اسلامی بزرگترین خدمت را به بلوک شرق انجام داد و آن پاره کردن کمربند تهدید سنتو بود. این کمربند را امریکایی ها در مقابل بلوک شرق ایجاد کرده بودند و ایران خط مقدم این کمربند تهدید بود.
 
به این ترتیب جنگ، نیابتی بود و بر کشورمان تحمیل شد. با نگاه به حوادث آغازین جنگ شاهدیم که رژیم صدام حرکت هایی را در مناطق غربی ایران در قالب تجاوزهای مرزی آغاز کرد تا توجه نظام را به بحرانی در غرب کشور معطوف سازد و بدنبال آن حملات از جنوب کشور آغاز شد.
نظامی که تازه در حال شکل گیری بود و ساختارهای دفاعی و امنیتی نداشت از دید صدام آمادگی لازم برای دفاع را نداشت و به زودی شکست را می پذیرفت. از جمله اقدامات صدام پاره کردن عهدنامه مرزی دولتین ایران و عراق موسوم به قرارداد 1975 الجزایر بود. صدام این عهدنامه را در یک برنامه زنده تلویزیونی پاره کرد و این اقدام سرآغاز جنگی شد که هشت سال به طول انجامید و در اثر مقاومت ملت ایران، رژیم صدام و حامیان آن موفق به تحقق اهداف شان نشدند.
می توان ادعا کرد که جمهوری اسلامی ایران در این معرکه موفق شد چراکه دشمن ناکام ماند و به تعبیر امام (ره) "جنگ سرمنشاء الطاف خفیه ای برای ملت ایران شد". نطفه این مقاومت و ایستادگی در عرصه های مختلف که دشمن را به ستوه آورد و تلاش مردم در مسیر سازندگی کشور در دوران جنگ بسته شد.
 
حرکت های تجزیه طلبانه در مرزهای غربی همزمان با آغاز تلاش ها برای ایجاد ثبات و ساختارهای دفاعی و امنیتی در داخل کشور بود. در شرایطی که در پایتخت روزانه بیش از 200 ترور صورت می گرفت، اقدامات مرزی عراق هم بر بحران افزوده بود. در این روزها قیمت نفت به بشکه ای 6 دلار رسیده بود و این شرایط در فضایی ادامه داشت که ایران میزبان بیش از پنج میلیون مهاجر هم بود. رهبری امام و ایثار ملت ایران در طول جنگ موجب رشد ریشه های تکامل و عزت و مقاومت جامعه ایران در عرصه سازندگی پس از جنگ شد.
 
*پاره کردن این عهدنامه سرآغاز جنگ شد اما مجددا از سوی صدام پذیرفته شد. امروز هم بسیاری از مسائل فی مابین دوکشور به ماهیت حقوقی این عهدنامه بازمی گردد. در این خصوص توضیح دهید.
صدام اگرچه عهدنامه الجزایر را در ابتدای جنگ پاره کرد اما قبل از حمله به کویت مجددا این عهدنامه را پذیرفت. در خصوص ماهیت این عهدنامه باید گفت که از منظر حقوق بین الملل کلیه عهدنامه های مزری منعقد شده میان دو کشور ماهیت لایتغیر دارد. در واقع حتی حوادثی مانند انقلاب و تغییر حکومت ها، کودتا یا جنگ هم نمی تواند این رژیم حقوقی حاکم بر مرز را که از سوی دو کشور به امضا رسیده، نقض کند. در بند 5 این عهدنامه هم بر این نکته از سوی هر دو کشور تاکید شده است. در نتیجه اقدام صدام در پاره کردن این عهدنامه خارج از عرف موازین و حقوق بین المللی بود.
 
*بازگشت دوباره عراق به مفاد عهدنامه الجزایر و بررسی مسائل فی مابین دو کشور بر اساس این عهدنامه چه فرایندی را سپری کرد؟
در سال 2003 رژیم بعث عراق به رهبری صدام سقوط کرد و این کشور به اشغال نظامیان خارجی درآمد. از این مقطع در حالیکه مردم عراق خارج از خواسته اشغالگران بدنبال ایجاد یک نظام سیاسی مبتنی بر اراده خود بودند و این امر مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بود، تلاش مقامات دو کشور هم در جهت برقراری روابط میان ایران و عراق در چارچوب منافع مشترک شکل گرفت. در واقع به ما به موازت تلاش عراقی ها برای شکل دهی به یک نظام جدید بدنبال حل مشکلات گذشته و تحکیم توسعه روابط دو کشور بودیم.
 
این نکته قابل توجه است که در عراق جدید از یک سو این کشور اشغال شده است و 160 هزار نیروی نظامی خارجی در آن مستقر هستند و از سوی دیگر تروریسم با قدرت وارد عرصه این کشور شده و همه را هدف حملات خود قرار می دهد. از طرف دیگر ساختار حکومتی در عراق فروپاشیده و مردم در تقابل با منافع اشغالگر در حال تلاش هستند.
 
تاریخ جمهوری اسلامی نشان می دهد که از ابتدا هم در حامی مردم عراق بود، حتی در دوره جنگ هم بیش از دو میلیون عراقی در ایران مانند شهروند ایرانی زندگی کردند. این نشان می دهد که پیوندهای مشترک دینی و تاریخی و فرهنگی میان دو ملت سابقه ای طولانی دارد. به این ترتیب جمهوری اسلامی ایران پس از سقوط صدام، برای احقاق خواسته مردم عراق در ایجاد حکومتی برآمده از اراده مردمی از تلاش عراقی ها حمایت کرد. در بعد امنیت هم جمهوری اسلامی ایران علی رغم آنکه با امریکا رابطه سیاسی نداشت، سه دور مذاکره را بر پایه حمایت از ثبات و امنیت عراق با امریکایی ها برگزار شد.
 
این نکته بسیار مهم است که جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مردم عراق در عرصه های سیاسی و خدماتی و امنیتی نقش ممتاز داشته است. امن ترین مرزهای عراق مرز مشترک با جمهوری اسلامی ایران است و این در حالی است که عراق طولانی ترین مرز را با ایران دارد. این یعنی در شرایطی که عراق آمادگی حفظ امنیت در مرزهای خود را نداشته، جمهوری اسلامی ایران مرزها را کنترل کرده و امنیت را برقرار ساخته است. این در حالی است که بیشترین حمایت از تروریسم در عراق توسط دوستان امریکا صورت گرفته و می گیرد.
 
*جا دارد در همین جا به شرایط سه دور مذاکره ایران و امریکا بر سر عراق اشاره شود. علت برگزاری این مذاکرات چه بود؟
اگر مذاکره ای میان مقامات ایران و امریکا صورت گرفت، بنا بر درخواست دولت عراق و در جهت کمک به امنیت این کشور بود. شاهد بودیم که در نتیجه مذاکرات، اقدامات بعدی جمهوری اسلامی ایران هم در راستا تحقق امنیت شکل گرفت. دیدگاه جمهوری اسلامی ایران آن بود که تحقق امنیت به مانند مقوله های دیگری چون رفاه و تحصیل و خدمات و ... جزء مسئولیت های حکومت است و امریکا باید این پرونده را به دولت عراق منتقل کند.
برپایی سه دور مذاکره میان ایران و امریکا بنا بر خواست دولت عراق و برپایه اهتمام تهران برای کمک به تحقق امنیت و ثبات در عراق بود.
 
در طی این سال ها که به موازت شکل گیری نظام سیاسی در عراق کمک های ایران به برقراری امنیت در این کشور هم ادامه داشته، روابط دو کشور به سمت روند توسعه ای پیش رفته است. ظرفیت های ممتاز میان دو کشور و شرایط ویژه برای توسعه روابط باعث شد که ما روابط دو کشور را به سوی همکاری های دوجانبه در تمامی ابعاد پیش بریم. در این چارچوب تلاش شد روابط میان ایران و عراق به مدلی برای دیگر کشورهای منطقه در برقراری روابط با دولت جدید عراق تبدیل شود.
 
*این مذاکرات چه نتایجی در بر داشت؟
مذاکره با موضوع امنیت عراق و بدنبال درخواست رهبران عراقی آغاز شد. البته این مذاکرات خواسته امریکایی ها هم بود چراکه به عراق آمدند تا امنیت ایجاد کنند اما به مرور خود دچار بحران امنیتی شدند. از یک طرف مردم عراق با پدیده اشغال و ناامنی مواجه شدند و از سوی دیگر امریکایی ها خود درگیر چالش هی جدی در عراق بودند. در طول این مذاکرات ما به طرف های امریکایی اعلام کردیم که طرح شان غلط است و باید دولت عراق را مسئول پرونده امنیت کنند. اینکه امریکا مانع استقرار ساختار امنیتی و دفاعی بومی در عراق شده را زیر سوال بردیم و اشاره کردیم که این اقدام در شرایطی که تروریسم از ابزارهای مدرن برخودار است، به نتیجه نخواهد رسید. در این مذاکرات تاکید کردیم که امریکا باید مصالح مردم عراق و نه یک اقلیت را در نظر بگیرد. در نهایت نتیجه این مذاکرات بر اساس آن چیزی که دولت عراق ارزیابی کرد و اقداماتی که انجام گرفت به پرونده امنیتی عراق کمک کرد.
 
*چرا این مذاکرات ناتمام ماند و ادامه پیدا نکرد؟
موضوع کاملا روشن بود؛ سال 2008 آخرین سالی بود که شورای امنیت سازمان ملل مجوز حضور امریکا در عراق را تمدید می کرد. بر اساس قطع نامه 1483 دولت امریکا می بایست هر سال برای بقای نیروهای نظامی خود در عراق از شورای امنیت درخواست تمدید قطع نامه مذکور را می کرد.
 دولت عراق اعلام کرد که سال 2008 آخرین سالی است که این قطع نامه تمدید شد. بر این اساس امریکایی ها موضوع پیمان امنیتی با عراق پس از خروج نیروهای خود از خاک را پیش کشید اما اصل ماجرا این نبود. در واقع ابتدا در پیشنویس امریکایی ها به دولت عراق آمده بود که مسئولیت تامین امنیت عراق با امریکایی هاست و دولت عراق در این مسیر به امریکا کمک می کند. این موضوع با مخالفت عراقی ها مواجه شد و در نهایت سندی که به امضا رسید تاکید می کرد که مسئولیت پرونده امنیتی عراق با دولت این کشور است.
 
زمانی که این سند امضا شد، شورای امنیت مجددا درخواست ادامه حضور امریکایی ها در عراق را تمدید نکرد. از این رو  دیگر عملا مذاکره میان ایران و امریکا بر سر عراق مفهومی نداشت. یعنی اگر قرار بود از این پس اقدامی صورت گیرد باید میان دولت های دولت های ایران و عراق صورت می گرفت.
 
*در طول این سه دور مذاکره آیا ایران دغدغه های خود در خصوص غرامت ها، مرزها یا وضعیت آتش بس را عراق پس از پایان جنگ را با طرف های مقابل در میان گذاشت؟
خیر. موضوع این مذاکرات مربوط به امنیت عراق بود.
 
*اشاره شما به همکاری های مشترک موضوع تعیین تکلیف مرزهای مشترک میان ایران و عراق را به ذهن می آورد. شفاف سازی مساله مرزهای مشترک میان دو کشور در چه مرحله ای است؟
از جمله موضوعاتی که مورد اهمتام مسئولین جمهوری اسلامی است مساله حل مشکلات مرزی است. موضوع مرز در عرصه روابط دو کشور، محیط امنیت و منافع ملی و امنیت داخلی و همکاری های اقتصادی و فرهنگی دو کشور حائز اهمیت است. از این جهت اراده مسئولین ایران و رهبران جدید عراق بر توسعه روابط است و هر دو طرف تاکید دارند که باید شرایط گذشته حاکم بر روابط از میان برود و روابطی مبتنی بر درک، احترام و اعتماد متقابل و حسن همجواری و توجه به منافع مشترک جایگزین آن شود.
 
بر این اساس باید مشکلات مرزی برطرف شوند؛ عهدنامه مرزی الجزایر به عنوان ملاک حرکت دو کشور در موضوع مرزهاست. بر همین اساس اقداماتی انجام شد و شرایط کنونی ما این است که عهدنامه الجزایر بر اساس ماهیت لایتغیر آن مورد پذیرش دو دولت قرار گرفت.
اکنون برخی مقامات عراقی این نکته را مورد تاکید قرار می دهند که دو کشور علاوه بر پایبندی به این عهدنامه که ملاک عمل در تعیین مرزهای مشترک است، به تناسب توسعه همکاری های فی مابین در عرصه های مختلف بدنبال تدوین و امضای یک سند راهبردی همکاری باشند. امروز در این مسیر در حال حرکت هستیم.
 
در مجموع ملاک عمل دو دولت در تعیین مرزها قرارداد 1975 الجزایر است و مسئولین دو کشور سطح رو به افزایش روابط را شایسته تدوین یک سند راهبردی همکاری هم می دانند.البته لازم به ذکر است که ما در طی سال های پس از سقوط صدام بیش از 210 سند همکاری را با دولت عراق به امضا رسانده این که بخشی از آنها در دست اجراست.
همچنین باید توجه داشت که ایران و عراق در خصوص اجرای عهدنامه الجزایر هشت سند امضا کرده اند که در حقیقت تاکید و تایید دوباره ای بر عهدنامه مرزی ایران و عراق موسوم به الجزایر است. در چارچوب این عهدنامه کمیته های فنی مشترک در دو بخش مرزهای آبی و خشکی برای حل مشکلات مرزی پیش بینی شده اند.
 
در مرزهای خشکی کمیته های فنی مشترک برپا شده اند و کار خود را بیش از دو سال است که آغاز کرده اند. از جمله کارهای این کمیته مربوط به میله های مرزی است. در طول سی و چند سال گذشته به دلیل حوادث طبیعی و هشت سال جنگ برخی از این میله های تخریب شده است. این میله های باید از نو تعیبه شوند. برای این کار باید مختصات آنها بررسی شود. این حرکت نزدیک به دو سال است که آغاز شده و خوشبختانه بخش اعظم مرز دو کشور مشخص شده است.
 
در مساله رودخانه اروند در چارچوب بندهای مندرج در عهدنامه تیم فنی مشترک ایران و عراق در حال فعالیت هستند. این کارها به صورت مرحله است؛ اولین مرحله کار هیدروگرافی و اندازه گیری آب است و در مراحل بعدی به تنظیف مسیر رودخانه اعم از لایروبی منتهی می شود که حرکتی زمان بر و پرهزینه است.
بنابراین ما در موضوع مرزهای مشترک در چارچوب عهدنامه در حال کار هستیم. حقیقتا امروز مرز ایران و عراق که مرز دوستی و برادری و در عین حال اقتصادی است اکنون دارای هفت گذرگاه رسمی، 12 بازارچه مرزی فعال و شبکه های انتقال برقی است که از مرزها عبور کرده اند. راه آهن از تهران تا شلمچه برقرار است و تلاش داریم این مسیر راه آهن را تا بصره ادامه دهیم. در بحث انتقال گاز بدنبال ایجاد لوله های انتقال میان دو کشور هستیم. بر اساس قرارداد اخیر دو کشور در مساله فروش گاز برای تامین سوخت نیروگاه های تولید برق عراق، مقرر شد 25 میلیون متر مکعب گاز به بغداد ارسال شود که لازمه این کار ایجاد خطوط انتقال گاز است که از مرز دو کشور می گذرد. در عین حال روزانه بیش از دوازده هزار زائر و تبعه تاجر دو کشور از مرزهای مشترک عبور می کنند.
 
*مساله حوزه های مشترک نفتی موجود در مرزهای دو کشور هم قابل توجه است. در این خصوص چه اقداماتی صورت گرفته است؟
یکی دیگر از مسائل مهم در حوزه مرزهای مشترک، وجود حوزه های نفتی مشترک است. امروز اهتمام دو کشور به بهره برداری از حوزه های نفتی مشترک است. در این خصوص بحث های فنی در جریان است.
گفته می شود حدود 23 حوزه نفتی مشترک در مرزها وجود دارد که اکنون پنج حوزه در جلسات فنی با حضور کارشناسان وزارت نفت دو کشور قطعی شده است. اکنون بحث ما چگونگی بهره برداری از این حوزه های نفتی مشترک است. مهم این است که دو طرف بر اصل بهره برداری اتفاق نظر دارند. طبیعی است که باید اقدامات فنی و کارشناسی ادامه داشته باشد.
 
اهمیت مرزهای مشترک ایران و عراق در همکاری های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و پیوندهای مردمی ایجاب می کرد که مسائل حقوقی مرزها هرچه زودتر مشخص شود. خوشبختانه به دلیل اهتمام مسئولین جمهوری اسلامی ایران و اراده رهبران عراق توانستیم در اجرایی کردن عهدنامه الجزایر موفق عمل کنیم. اگرچه شاید برخی نگاه های رسانه ای یا شخصی، دیدگاهی متفاوت نسبت به عهدنامه داشته باشند اما ملاک عمل آن چیزی است که دولت های عراق و ایران و پذیرفته اند.
 
*آیا در سند راهبری همکاری میان ایران و عراق در بحث مرزها احتمالا نکاتی متناقض با عهدنامه الجزایر وجود دارد؟
مبنای مذاکرات و همکاری های ایران و عراق در موضوع مرزها بر اساس حسن همجواری، اعتماد متقابل و رعایت حقوق یکدیگر شکل گرفته و عهدنامه مرزی ایران و عراق هم ناظر بر همین موارد است.
 
امروز مرزهای دو کشور مرزی مرده و بی تحرک نیست و باید به پیشرفته ترین تجهیزات مجهز شود. باید در بازارچه های مرزی، بانک ها و بیمه های دو کشور حضور داشته باشند و مجتمع های اقامتی شکل گیرند. یکی از بحث های کنونی ما ایجاد دروازه های مشترک در مرزهاست. دروازه های مشترک به این معناست که بتوانیم با ایجاد دو سیستم نرم افزاری میان پایانه ها و گمرک، از طریق تبادل اطلاعات آنلاین بخش زیادی از عملیات ها را در مرزها کاهش دهیم.
یکی از موافقت نامه هایی که باید بی تردید میان دو کشور امضا شود، موضوع حمل یکسره بار و مسافر تحت عنوان موافقت نامه بین المللی حمل و نقل کالا و مسافر است. ما اکنون در مرحله آماده سازی این موافقتنامه هستیم.با توجه به اینکه ایران امن ترین، کوتاه ترین و اقتصادی ترین مسیر ترانزیت برای عراق است، حل و فصل سریع موضوع مرزها و تقویت همکاری های دو کشور در تجهیز مرزها بیش از بیش اهمیت پیدا می کند.
 
در چند سال اخیر چند اقدام خوب در مساله مرزها انجام شده و علاوه بر این برخی موضوعات میان دو کشور در مرزها در دست پیگیری است. به عنوان مثال در بحث رودخانه های مشترک مرزی کارشناسان بر اساس عهدنامه الجزایر مشغول به بررسی هستند. ایران و عراق فرایند شفاف سازی مسائل مرزهای مشترک در بعد حقوقی و عملیاتی را به طور همزمان و با موفقیت در دستور کار دارند.
 
*با این حال هنوز با گذشت بیش از بیست سال از پایان جنگ هشت ساله دو کشور ایران و عراق در وضعیت آتش بس قرار دارند. در خصوص خروج از این وضعیت و رسیدن به یک ثبات امنیتی میان ایران و عراق چه اقداماتی صورت گرفته است؟
با این نگاه در حقیقت از فضای از حالت نه جنگ و نه صلح عبور کرده اند. زمانی که بحث تدوین یک سند راهبردی همکاری میان دو کشور به میان می آید تا در سایه آن همه ابعاد همکاری از سیاست و اقتصاد تا امنیت و دفاع تعریف شود، به آن معناست که ایران و عراق دیگر از حالت نه جنگ و نه صلح عبور کرده اند. به بیان دقیق تر رسیدن به مرحله تدوین یک سند راهبردی جامع همکاری به معنی خارج شدن دو کشور از شرایط آتش بس است. چندی پیش رئیس جمهور عراق در مصاحبه با خبرنگار ایران قبل از ورود آقای رحیمی، معاون اول رئیس جمهور به بغداد به زبان فارس گفت که" اکنون ما باید به سوی تدوین و امضای یک سند راهبردی همکاری پیش رویم".
 
به این ترتیب روند روابط دو کشور به سوی شکوفایی و توسعه همه جانبه در حال گذار است. نکته اینجاست که ایران نسبت به شکل گیری دولت جدید عراق و تحقق امنیت در این کشور مصمم بود. امروز که دوران سازندگی در عراق آغاز شده هم به باور جمهوری اسلامی ایران یک عراق آباد، آزاد و مستقل و شکوفا با حاکمیت ملی کامل و حفظ وحدت ملی و تمامیت ارضی و به دور از اشغالگری به نف مردم عراق و روابط دو کشور و منطقه خواهد بود. از این منظر نظام سیاسی موجود در عراق مسیر کنونی خود را به پیش ببرد، ما باید هر روز شاهد تعمیق و تحکیم روابط دو کشور باشیم و از این جهت باید روابط ایران و عراق به مدلی برای روابط دیگر کشورهای منطقه با این کشور تبدیل شود.
 
*برخی از کشورهای منطقه در برابر بهبود روابط با عراق جدید و تحکیم ثبات و امنیت در این کشور مقاومت می کنند. علت را در چه می بینید؟
این سیاستی غلط است. سیال بودن تروریسم می تواند امنیت این کشورها راهم مخدوش کند. امروز حوزه تروریسم حتی به کشورهای اروپایی و امریکا رسیده است.
جالب این است که کشورهایی سیاست ضدیت با عراق جدید را دنبال کرده اند که خود خسارت دیده از رفتار رژیم صدام بودند. اما چرا؟ دلیل اصلی این مساله نگرانی آنها از تسری مدل عراق جدید به کشورهایشان است. ماهیت حکومت های این کشورها غیر مردمی است . در عراق اگرچه امریکا آمد و خواست یک نظام سیاسی مشخص را به این کشور تحمیل کند اما این مردم عراق بودند که خارج از اراده امریکایی ها حکومت جدید عراق را شکل دادند.
 
باور دارم که در توسعه فرایند تروریسم و شکل گیری آن امریکایی ها و مدعیان دروغین مبارزه با تروریسم ذی نقش هستند و انتخاب خاورمیانه برای مهار تروریسم در حقیقت یک بهانه بود و حادثه یازده سپتامبر هم این بهانه را تقویت کرد. امریکایی ها بدنبال شکل دهی یک خاورمیانه جدید بودند؛ گام اول آنها عراق بود اما در این کشور موفق نشدند. امریکا ابتدا در عراق یک حاکم نظامی را روی کار آورد تا نظامی امریکایی را شکل دهد. اما با مخالفت مردم روبرو شد. پس از آنکه قطعنامه 1483 در شورای امنیت به تصویب رسید، عراق یک کشور اشغال شده معرفی شد که اشغالگر باید آنرا اداره کند. در این مرحله امریکایی ها یک حاکم مدنی را در عراق روی کار آوردند. پل بریمر در گام اول اعلام کرد که قصد تشکیل یک مجلس مشورتی دارد. در حقیقت مجلس مشورتی 25 نفر از رهبران سیاسی عراق بودند که به این حاکم مدنی مشورت می دادند. مردم با این پیشنهاد هم مخالفت کردند. انتخابات، قانون اساسی، تشکیل پارلمان و دولت در عراق حاصل خواسته مردم عراق بود نه چیزی که امریکا می خواست.
 
این الگو برای کشورهای منطقه نگران کننده است. آنها با این بهانه که دولت جدید عراق موجب گسترش نفوذ ایران در عراق شده با این دولت مخالفت می کنند.
روندی که مردم عراق آغاز کرده اند غیر قابل بازگشت است و کشورهای منطقه راهی ندارند جز آنکه این خواسته مردم عراق را بپذیرند. توصیه برادارانه جمهوری اسلامی ایران همواره در هر شرایطی این بوده که کشورهای منطقه تعامل مثبتی با عراق جدید برقرار سازند.
 
*مساله مهم دیگر در روابط ایران و عراق پس از پایان جنگ، موضوع غرامت هایی است که ایران از عراق مطالبه کرده است. این موضوع چندباری مطرح شد و هر بار مسکوت ماند. در این خصوص چه اقداماتی در زمان سفارت شما در بغداد انجام گرفت و آخرین تحولات چیست؟
این جنگ بر ملت ما توسط رژیم دیکتاتوری صدام و حزب بعث تحمیل شد. یکی از بندهای قطعنامه 598 دبیرکل سازمان ملل متحد را موظف می کند که متجاوز این جنگ را مشخص کند. بر اساس گزارش ارائه شده دبیرکل وقت سازمان ملل، عراق متجاوز و آغازکننده جنگ تشخیص داده می شود.
بر این اساس موضوع غرامت جنگ حق مسلم ملت ایران است، طبیعی است دولت جمهوری اسلامی ایران و مسئولین کشور در جهت احقاق این حق باید تلاش کنند. این مسیری است که پیموده خواهد شد و بر سر آن هیچ گونه تردیدی نیست.
 
اما چند نکته وجود دارد؛ اولا نباید ما میان شرایط کویت و جمهوری اسلامی ایران مقایسه کنیم. صدام جنگی را بر کویت تحمیل کرد و بدنبال آن امریکا و متحدین با اتخاذ یک ژست بین المللی ارتش عراق را مجبور به عقب نشینی کردند و شورای امنیت سازمان ملل در قطع نامه هایی رژیم عراق را مشمول فصل هفتم منشور سازمان ملل کرد. در این چارچوب صندوقی تعبیه شد و مقرر گردید که درصدی از درآمدهای عراق برای جبران خسارت حمله به کویت، به این کشور پرداخت شود.
شورای امنیت در اختیار امریکا بود و این قطع نامه ها علیه عراق صادر شد و بر مبنای آنها هم عمل شد اما واقعیت این است که امریکا و نظام سلطه در طول جنگ هشت ساله نه در کنار ما بلکه در جبهه مقابل ما حرکت کردند. یعنی ایران از امتیازات مشابه کویت بهره مند نبود و نباید میان وضعیت این دو کشور مقایسه شود.
 
نکته دوم این است که ما همراه و همسو با مردم، رهبران و مراجع عراق حرکت کردیم؛ طبیعی بود همان طوری که جمهوری اسلامی ایران در طی این چند دهه از مردم عراق حمایت کرد، بعد از سقوط صدام هم این حمایت ها را ادامه دهد. از یک سو امریکا در چارچوب هدف تعیین شده خود (عراق، اولین مرحله در ایجاد خاورمیانه جدید) در عراق عمل می کرد و از سوی دیگر معارضین و مردم و رهبران و مراجع دینی با پدیده اشغال عراق درگیر بودند تلاش می کردند نظامی را در کشورشان شکل دهند که قادر به اداره امور باشد. در چنین شرایط سختی جمهوری اسلامی ایران در همسویی با یک ملت مسلمان و یک همسایه می بایست در همراهی با ملت عراق برای فائق آمدن بر مشکلات شان عمل می کرد و اینگونه هم عمل کرد.
در غیر این صورت امریکاد به راحتی بر عراق مسلط می شد و این به صلاح منطقه نبود. بر این اساس تهران به مقتضای بهبود شرایط عراق باید موضوعاتی مرتبط با عراق را در دستور کار خود قرار دهد همان طور که که مساله غرامت های جنگی در دستور کار وزارت امور خارجه کشورمان هم قرار دارد.
 
طبیعی است که این موضوع باید در زمان مناسب پیگیری شود و اکنون این مسیر آغاز شده است. به بیان دیگر باید به تناسب بهبود شرایط در عراق موضوعاتی چون غرامت ها را مورد پیگیری قرار داد. اما اصل این موضوع نادیده گرفته نخواهد شد چراکه حق مسلم مردم ایران است.
 
*اکنون فضای مثبتی بر روابط سیاسی ایران و عراق حاکم است. آثار این فضا در بعد همکاری های اقتصادی میان دو کشور چقدر نمود داشته است؟
سطح روابط سیاسی دو کشور نوید بخش است و در عرصه همکاری های فرهنگی هم حرکت های خوبی شروع شده که از آن جمله می توان به موافقت نامه های دو طرف برای تاسیس رایزنی ها فرهنگی اشاره کرد. همکاری های علمی و دانشگاهی هم مورد توافق دو کشور است و امیدواریم در آینده نزدیک شاهد تاسیس خانه های فرهنگ در هر دو کشور باشیم.
 
اما در روند روابط اقتصادی دو کشور شاهد یک رشد فزاینده هستیم. البته به مقتضای بهبود شرایط امنیتی در عراق، بازار این کشور بازاری رقابتی خواهد شد. طبیعی است روند ورود شرکت های دیگر کشورها در بازار عراق و در عرصه سازندگی این کشور به مرور تشدید خواهد شد و از این جهت باید بخش خصوص ایران خود را برای رقابت در چنین شرایطی آماده کند.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حقیقت تشویق و حمایت جدی برای مشارکت بخش خصوصی کشورمان در داخل عراق به اشکال مختلف اعم از سرمایه گذاری، پیمانکاری و پیدا کردن شرکای تجاری در بخش های صنعت و کشاورزی و دیگر عرصه هاست.
 
پس از بهبود شرایط امنیتی و سیاسی در عراق، امروز اولویت دولت این کشور در کنار تکمیل امنیت، توجه به سازندگی کشور است. در این فضا سیاست دولت ایران یک حضور جدی در بازار و عرصه سازندگی عراق است. برای تحقق این هدف باید بخش خصوصی ایران با بهره مندی از امکانات فنی و مهندسی و تجربه کار در عراق وارد عمل شود. اجلاس همکای های اقتصادی ایران و عراق با حضور آقای رحیمی، بیش از 400 فعال اقتصادی و با میزبانی عراق در بغداد و البته در خارج از منطقه الخضراء برگزار شد و حاوی این نکته بود که دولت عراق توانسته در روند ایجاد امنیت موفق عمل کند و از این پس بدنبال سازندگی است. در این اجلاس نوری المالکی، نخست وزیر عراق به صراحت اعلام کرد که در شرایط کنونی از شرکت های بزرگ ایرانی می خواهیم در عرصه سازندگی عراق ما را یاری دهند.
 
در این اجلاس 11 کارگروه تخصصی برای بخش های مختلفی چون نفت و گاز، برق، توریسم و زیارت، صنعت، مسکن و ... شکل گرفت. در این کار گروه ها نمایندگان بخش خصوصی استان های کشورمان شرکت داشتند و همگی آمادگی خود را برای سرمایه گذاری در عراق اعلام کردند. پس از اجلاس هم شرکت های ایرانی هریک بطور مجزا آمادگی خود برای سرمایه گذاری در پروژه های مشخص در عراق را اعلام کردند و به این ترتیب بیش از صد اعلام آمادگی برای مشارکت در سازندگی عراق به دولت این کشور منعکس شد.
 
اکنون بدنبال عملیاتی کردن این پیشنهادات هستیم چراکه اجرای این پیشنهادات می تواند روند خروج عراق از بحران را تسریع کند. اکنون رفت و آمد هیات های اقتصادی میان دو کشور روز به روز در حال توسعه است و می توان گفت که گام اول برای مشارکت جدی ایران در بازار عراق با قدرت برداشته شده است.
بیان اظهاراتی مبنی بر شکست این اجلاس عظیم اقتصادی ناشی از بی اطلاعی برخی افراد است. بخشی از هزینه این اجلاس توسط دولت عراق تامین شد و این نکته گویای آن است که عراق برای جلب همکاری اقتصادی ایران جدی است. در مجموع علی رغم رقابتی شدن بازار عراق، روند تعامل اقتصادی ایران و عراق رو به رشد است. 
29213
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 175952

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۴:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۹
    6 0
    شروع مذاکرات هم مفهومی نداشت چه برسد به ادامه مذاکرات. همه اش تبلیغاتی بود. راستی کد ارسال رو تغییر دادین به این شکل میخواین جدول ضرب کاربرا رو تقویت کنین؟ این چه جمع و تفریقهاییه که باید وارد کنیم. با با کمی خلاصه اش کنید