با گذشت 20 سال از پایان جنگ تحمیلی ایران، وقتی به مسیر آمده نگاه میکنیم میبینیم پیشروان آثار نمایشی دفاع مقدس سالهاست به مسیر دیگری رفتهاند و به فرض ماندن مسیر دواری را میپیمایند که تکرار مکررات است. سردار مجید رجبیمعمار، مدیر شبکه پنج سیمای جمهوری اسلامی ایران با تأیید این سخن خبر دیگری نیز به خبر داد: تضمینی برای انتقال مفاهیم جنگ با حفظ امانت وجود ندارد.
آیا تضمینی برای امانتداری واسطههای جنگ وجود دارد؟
تضمین قطعی وجود ندارد. در همین سالهای اخیر گاهی حوادثی پیش میآید که افراد کاملاً متفاوت با یکدیگر آن را تفسیر میکنند. در واقع تفسیر به رأی میکنند. چه برسد به موضوعی که متعلق به حداقل 20 سال گذشته است.
وظیفه متولیان فرهنگی حوزه دفاع مقدس در این خصوص چیست؟
کاری که مسئولان فرهنگی دفاع مقدس و کسانی که با مسائل دفاع مقدس مرتبط هستند و کسانی که به نحوی دستی در آتش دفاع مقدس دارند این است که دست به قلم شوند و یا اگر توان قلم زدن ندارند سعی کنند خاطرات خودشان و آن واقعیتها را که به طور عینی و حسی دیدند ثبت و ضبط کنند.
آیا در این خصوص کاری هم انجام شده؟
تاکنون بیش از پنج هزار عنوان کتاب، فیلمنامه، نمایشنامه و مخصوصاً کتاب خاطره، رمان، قصه منتشر شده که انطباق کاملی با رویدادها و واقعیتهای دفاع مقدس دارد. بسیاری از آنها توسط کسانی که هنوز هستند تصدیق شده.
فکر میکنید دست نخوردهترین مفاهیم را کجا میتوان یافت؟
وصیتنامههای شهدا بهترین منابع برای دریافت مفاهیم جنگ هستند. بخشی از آنها به رشته تحریر درآمده مانند «حرمان هور» که خاطرات یک دانشجوی پزشکی است.
آیا فصل گفتن حرفهای مگو هم رسیده؟
به نظر من دیگر کم کم نکته مگویی باقی نمیماند. حتی بخش اعظمی از مسائل امنیتی و اطلاعاتی و تاکتیکی هم دیگر جنبه امنیتی خود را از دست داده و به تدریج دارد منتشر میشود. تنها نقاط ابهامی وجود داشته که در این سالها گفته شده و به نظر من اگر کسی حرف مگویی دارد بهتر است تا زمانی که با گوشت و پوست خود مسائل جنگ را درک کردند، در قید حیات هستند عنوان کند.
اگر محدودیتی از نظر «گفتن» ندارید، چرا کارهای نمایشی به تکرار افتاده؟
متأسفانه در آثار نمایشی این مشکل را داریم. ضمن اینکه کارهای خوبی شده، کار برجستهای نداشتیم.
نظر شما