کشور امارت در سالهای اخیر به فرصتی طلایی برای صادرات کالاهای تولیدی ایران تبدیل شده، مسئله ای که هم فرصتی است برای اقتصاد ایران و هم البته تهدیدی برای اقتصاد ما . اما منظور از فرصت و در عین حال تهدید چیست؟ امارات را از آن جهت می بایست فرصتی برای اقتصاد ایران دانست که بیش از 90 درصد کالاهای صادراتی ایران از امارات به دیگر کشورها رفته و به این ترتیب است که امارات به پلکانی صعودی برای صادرات ایران تبدیل شده است.نکته مهم اما این مسئله است که افزایش سطح روابط تجاری ایران و امارات و وابستگی اقتصادی و تجاری ایران به امارات تاحدی است که این رابطه را درعین فرصت به تهدیدی جدی برای اقتصاد ایران تبدیل کرده است.
در چنین شرایطی بهترین راه حل برای تصمیم سازان ایرانی می تواند این باشد که با اتخاذ برنامهای بلند مدت، کشورهای دیگر منطقه از جمله عمان و قطر را به عنوان بازار هدف سالهای آتی صادرات ایران تعیین کرده و از هم اکنون برای آن برنامه ریزی کنند. دوبی شهری است با زیرساخت های تجاری اما در عمان و قطر که سالها با اقتصاد مبتنی بر نفت و گاز اداره شده کمتر زیرساختهای تجاری و اقتصادی شکل گرفته است.
فارغ از این نکته، درحال حاضر وضعیت حاکم بر روند تجاری ایران و امارات راضی کننده است. حجم صادرات ایران به امارات 20 میلیارد دلار بوده و به این ترتیب امارات بزرگترین حجم صادراتی ایران به کشورهای عربی را از آن خود کرده است. نکته اما اینجاست که عمده صادراتی که از ایران به دوبی صورت می گیرد، به مصرف دوبی اختصاص ندارد چرا که جمعیت سه میلیون و پانصد هزار نفری دوبی بازار مصرفی کوچکی در مقایسه با دیگر کشورها به شمار میآید. ماجرا از این قرار است که بسیاری از محصولات تجاری ایران بعد از ورود به امارات راهی کشورهای دیگر میشود.
به دیگر سخن امارات بازار نهایی صادر کننده ایرانی نیست و گونه ای سکوی پرش کالاهای ایرانی برای دیگر کشورها به شمار میآید البته ناگفته نماند که کالاهای وارداتی ایران از امارات نیز تولید این کشور نبوده و اغلب از کشور چین به امارات وارد شده است. اینچنین است که امارات به فضایی مناسب برای آمد و شد سرمایه و تجارت در خلیج فارس تبدیل شده است.
به واقع صادرکنندگان ایرانی از فرصتهای مختلف موجود در بازار امارات استفاده میکنند. فضای بانکی این کشور در شرایطی که ایران با مسئله تحریمها مواجه است، فرصت مناسبی را در اختیار صادرکنندگان ایران قرار داده تا نسبت به دریافت درآمدهای حاصل از صادرات خود اقدام کنند.
به هر شکل مهم ترین مسئله این است که تصمیم سازان و صادرکنندگان ایرانی نباید واقعیت وابستگی اقتصادی ایران به امارات را لحظهای از نظر دور کنند. شرایط ویژه ای که تحریمها برای اقتصاد ایران ایجاد کرده و نیز فشارهای بینالمللی این امکان را ایجاد میکند که کشورها روابط تجاری خود با ایران را کمرنگ کردن کنند و لذا برای خنثی ساختن چنین احتمالی است که صادرکننده و مسوول دولتی ایران باید به فکر ایجاد جایگزینهای مطمئن دیگری در منطقه خلیج فارس باشد.
نکته دیگر اینکه با وجود تمام مزایای بازار صادراتی امارات، صادرات کالا از کانال امارات برای تاجر ایرانی هزینه بر است.به عنوان مثال صادر کننده ایرانی اگر بخواهد سنگ آهک به چین صادر کند، جز از کانال امارات راه دیگری درپیش ندارد و با توجه به بازار داغ رقابتهای اقتصادی، صادرات واسطهای موجب میشود تا هزینه صادر کننده ایرانی نسبت به دیگر رقبای جهانی اش افزایش یافته و به تبع فرصت رقابت در بازارهای جهانی از او سلب شود.
در چنین شرایطی پیشنهاد اصلی برای دو طرف ایرانی و اماراتی این است که به جای رفتارهای رقابتی به رفتارهای رفاقتی روی آورند. به هر شکل اماراتیها باید بدانند ایران و امارات در دو سوی خلیج فارس کشورهای همسایه به شمار آمده و چه کشتیهای نظامی میان آبهای خلیج فارس حرکت داشته یا نداشته باشند، روابط تجاری، فرهنگی و اقتصادی میان این دو کشور بسیار حایز اهمیت است. پیشنهاد دیگر البته به طرف اماراتی می تواند تاسیس شرکتهای مشترک تجاری ایران و امارات برای استفاده از ظرفیتهای تجاری منطقه باشد. واقعیت این است که ایران مسیر ترانزیت مناسبی بری قفقاز، آسیای میانه و افغانستان به شمار می آید و ایران و امارات میتوانند در این راستا همکاریهای تجاری مثبتی با یکدیگر داشته باشند.
*رییس هیات مدیره اتاق بازرگانی ایران و امارات
/39/39
نظر شما