راه ابریشم نام راههاى تجارتى کاروانرویى بوده که از سدههاى دوم قبل از میلاد وجود داشت و گذرگاه بازرگانان و تجار غرب و شرق به شمار میرفت. این راه که امپراتورى پهناور چین را به امپراتورى با عظمت روم ملحق مىکرد، راههاى فرعى بسیارى داشت و طول آن بسته به راهى که انتخاب مىشد، بین 6400 تا 10000 کیلومتر، یعنى معادل یک چهارم محیط کره زمین بود. راه ابریشم طولانىترین و از دیدگاه تاریخ تمدن و فرهنگ، پراهمیتترین حلقه زنجیرهاى بود که اقوام و ملل تمام نقاط دنیا را به یکدیگر پیوند مىداد و بىگمان در طول تاریخ، راه تجاری مهمتر از راه ابریشم سراغ نداریم. این شاهراه از کشور چین شروع میشد، از فلات ایران میگذشت و پس از گذر از بینالنهرین و شامات، به انطاکیه در کنار دریای مدیترانه و بعد از آن به اروپا میپیوست.
اهمیت راه ابریشم
ارتباطات، زیربنای تمدن هر جامعه است. تنها بر این پایه است که گردونه حیات یک جامعه به گردش در میآید و به آن رشد و بالندگی میبخشد. راه ابریشم با گذر از چندین کشور بزرگ و گسترده، مهمترین پل پیوند میان اقوام و ملل آن روزگاران بوده و سدههایی چند این بار سنگین تاریخی را بر روش کشیده است. راز این یگانگی را باید در پیوندهای تاریخی میان این ملتها جست و باید دانست که از ایران تا روم، دادهها و ستادهها به چند کالای مادی محدود نشده است، بلکه آنچه اندیشه و دست مردمان فراهم میآورده اینسو و آنسو رفته است؛ از فرآوردههای صنعتی و طبیعی گرفته تا دستآفرینههای بومی و آیینهای ملی و ادیان آسمانی. این همه نشان از اهمیت جادهای دارد که خاور را به باختر پیوند میداد. این تلاش در جهت پیوندهای چند سویه میتواند بار دیگر زمینهساز گشایش راهی باشد که ارتباط میان ملتها را استوارتر بسازد. ارتباطی که جز با پیمودن راههای زمینی و تماس رو در رو استوار نمییابد.
در بخش هايي از پيام رئيس جمهور که 29 ارديبهشت 1389 توسط معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري در همایش بزرگ شهرداران شهرهای راه ابریشم در شیراز قرائت شد، آمده است: "راه ابريشم ذهن انسان را به گذشته دور مي برد و نيز اين انديشه که در اين راه طولاني چه کالاي ارزشمندي حمل مي شده است. ابريشم و راز توليد آن در چين و ديگر کالاهايي که به همراه آن توسط کاروانيان از اين راه حمل مي شده است، تنها بعد مادي اين راه تاريخي است. با نگاهي عميق تر به اين مسير در مي يابيم، اين راه در اصل راه عبور فرهنگ ها، گويش ها و مليت هاي متفاوت از يکديگر بوده، فرهنگ هايي که پيشينه کهن خاور زمين هستند و بانگ کاروانيان در حال عبور از اين راه به واقع بانگ بيداري و ديرسالي باشندگاني است که اين راه از سرزمين آنها مي گذشته است. امروزه راه ابريشم براي ملتهاي ما بايد باعث همگرايي بين المللي با دیگر ملل جهان شود و تجربه موفق اجداد ما در مسير باستاني ابريشم، امروز بايد آموزه اي براي توسعه و تعميق روابط بين المللي، روابط فرهنگي و تجاري شود."
با توجه به نكات گفته شده توسط رئيس جمهور باید این نکته را متذکر شد که پروسه جهاني شدن به ادغام بنگاهها و بازارهاي اقتصادي و ظهور اتحاديههاي بزرگ ميانجامد؛ به این معنا که جهانیسازی از جهان یک دهکده ميسازد و این سیر خطی، همه مناطق و کشورهای مختلف را میپوشاند؛ ولی برداشت دیگری نيز وجود دارد و آن اين كه جهانی شدن قبل از هر چیز، منطقهای شدن جهان است و ایجاد اتحادیههای بزرگ میان کشورهای منطقه در همین رابطه است. با این نگاه، جهانی شدن، جهانی کردن همه مناطق با ویژگیها و خصوصیات مختلف نیست؛ بلکه جهانی شدن، عمومی کردن نیازها و خواستهها و منافع در مناطق و کشورهایی است که دارای سوابق و تاریخ مشترکند و این اشتراکها راه رسیدن به ائتلافها و ظهور اتحادیهها را هموار میکند و ملتهای مختلف را برای رسیدن به منافع و آمال و آرزوهای مشترک، متحد میسازد. در دنياي كنوني دولتها براي كسب و يا حفظ منافع خود اقدام به ايجاد اتحاديههاي بزرگ و كوچك مينمايند، مانند اتحاديه اروپا، اتحادیه آسهآن، اتحادیه آفریقا و ديگر اتحاديهها. از اينرو آسيا نيز همچون غرب با رويكردي به زمينههاي مناسب تاريخي كه ريشه در فرهنگ ملتهاي منطقه دارد، بايد اقدام به ايجاد اتحاديهها و عقد قراردادهاي دوجانبه و يا چندجانبه نمايد كه در اين ميان نگاه جدي به راه ابريشم به عنوان يك ذخيره فوقالعاده مهم فرهنگي براي آسيا حائز اهميت است و احياي آن ميتواند بستر بسيار مناسبي را براي توسعه همهجانبه فراهم كند. بهگونهاي كه در گام اول همه مردم آسيا بتوانند از بركات آن بهرهمند گردند. با توجه به اهميت اين موضوع در جهان كنوني پيشنهاد ميشود كه ايران در پي تشكيل اتحاديه كشورهاي حوزه راه ابريشم باشد تا به عنوان يك اتحاديه بزرگ در منطقه و جهان. به تقويت موقعيت راهبردي خود پرداخته و با توجه به مرز مشترك زميني با 7 كشور به قطب بزرگ ترانزيتي جهان تبديل گردد.
چند نمونه از عواملی که میتواند در جهت تشکیل این اتحادیه دارای اهمیت بیشتری باشند عبارتند از:
هویت که میتواند محور و هدف مشترکی برای رسیدن به تشکیل اتحادیه کشورهای این مسیر باشد. عنصر هویت در تشکیل بسیاری از اتحادیههای امروزی، نقش مهم و اساسی دارد. خواستهها و نیازهای اقتصادی عامل مهمی برای تشکیل اتحادیه اروپا بوده است، ولی هرگز نباید از عامل هویت در استقرار این اتحادیه غفلت کرد. احساس اروپایی بودن، احساس مشترکی است که میان کشورهای اروپایی، از ضعیف تا قوی وجود دارد و در مشاجرات و مباحثات مربوط به الحاق کشور ترکیه به اتحادیه اروپا، بسیاری تأکید میکنند که ترکیه، یک کشور آسیایی است و هویت اروپایی ندارد؛ گرچه بخشی از قلمرو سرزمینی آن در قاره اروپا است. از اینرو میبینیم که هویت و احساس مشترک اروپایی بودن تا چه اندازه توانسته است در تشکیل اتحادیه اروپا مؤثر باشد. همین مسأله هویت، با کمی تفاوت در میان خواستهها و تمایلات برای تشکیل اتحادیه آفریقا دیده میشود. ملتهای مختلف آفریقایی، با همه تفاوتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، برای رسیدن به یک اتحادیه قوی بر عنصر هویت پا میفشارند. از اینرو هویت میتواند عنصری مهم و اساسی برای رسیدن به اتحادیه کشورهای مسیر راه ابریشم باشد؛ مشروط به آنکه اختلافات زبانی، قومی، اقتصادی و حتی منطقهای، نتواند مانع از بروز احساس ما بودن داشته باشد. از سوی دیگر، آگاهیهای ملتهای این مسیر، میتواند بستری مناسب برای همگراییها و یکپارچگیها میان آنان فراهم آورد.
علاوه بر عنصر هویت، وجود زمینههای اقتصادی و مالی نیز میتواند عامل مهم و مؤثری برای تشکیل اتحادیه کشورهای مسیر راه ابریشم باشد. امروزه بسیاری از کشورهای این مسیر به تکنولوژیهای فنی و تکنیکی مؤثری دست یافتهاند و میتوانند با تبادل و انتقال این تکنولوژیها به کشورهای توسعه نیافته، کمک شایانی کنند. از سوی دیگر بسیاری از کشورهای این مسیر دارای ذخاير انرژی سرشاری هستند که گردش صحیح و درست آن در میان کشورهای راه ابریشم، گامی مؤثر در پیشرفت اقتصادی این کشورها است و میتواند زمینههای مؤثر اقتصادی را میان آنان فراهم كند. در صورتیکه گردش مالی و تجاری میان کشورهای این مسیر، نسبت به سایر کشورها گسترش یابد و این کشورها بتوانند تراز تجاری بالایی میان هم برقرار کنند، وابستگیهای متقابلی ایجاد میشود که در نتیجه این وابستگیهای متقابل، زمینه برای ایجاد یکپارچگی همهجانبه، فراهم میآید. براي توسعه روابط اقتصادي، توافقنامههاي دوجانبه و چندجانبه تجاري، سرمايهگذاري مشترك در صنايع فولاد، پتروشيمي، پالايشگاه، آب و برق و هتلسازي ايجاد منطقه آزاد بازرگاني و... از جمله راهکارهاي اقتصادي است که زمينههاي مشترك همكاري و همگرايي را فراهم ميكند.
تشکیل اتحادیه پولی نیز میتواند در رسیدن به یکپارچگی اقتصادی مؤثر باشد. پول واحد نیز ابزاری کارآمد در این یکپارچگی اقتصادی به شمار میآید.
در واقع یکپارچگی اقتصادی و تلاش برای رسیدن به اتحادیه مالی، میتواند در کاهش اختلافات اقتصادی میان کشورهای راه ابریشم مؤثر باشد. بدون تردید در میان این کشورها، کشورهای مختلف با زمینهها و استعدادهای متفاوت اقتصادی وجود دارند که هر کدام دارای پتانسیلهای مهم اقتصادی در دنیا محسوب میشوند. از سوی دیگر کشورهایی نیز هستند که از نظر اقتصادی، شرایط خوبی ندارند. از اینرو گسترش مبادلات و معاملات اقتصادی میان این کشورها میتواند به توسعه همه کشورهای این مسیر کمک کند و با توجه به الگوها و معیارهای صحیح، امکان پیشرفت برای همه فراهم میآید. براي همين روابط اقتصادی میان کشورهای این مسیر که دارای منابع و زمینههای اقتصادی عظیمی است، میتواند به رسیدن به اتحادیه کشورهای حوزه راه ابریشم کمک شایانی بكند این ایده بزرگ در میان این کشورها به پیش شرطها و بایستههایی نیازمند است که در سایه آن میتوانند به آرمانهای بزرگ ملتهای خود جامه عمل بپوشانند.
از نظر سرمایهگذاری خارجی نیز کشورهای این مسیر با سرمایهگذاری میتوانند زمینههای رونق اقتصادی را در کشورهای ضعیفتر ايجاد كند و با ائتلافی اقتصادی به رسیدن به یکپارچگی اقتصادی و مالی میان كشورهاي این مسیر کمک شایانی بكند سرانجام اینکه تولد نهادهای اقتصادی در میان کشورهای حوزه راه ابریشم، میتواند سامانبخش و هماهنگکننده فعالیتهای اقتصادی میان این کشورها باشد تا در آیندهای نزدیک به یک ائتلاف مالی و اقتصادی بزرگ در جهان نايل شوند.
با این توصیف براي اين اتحادیه اهداف اقتصادي خاصي را میتوان تعریف کرد:
ايجاد منطقه آزاد تجاري براي حذف موانع گمركي منطقهاي.
وضع تعرفه گمركي مشترك براي واردات خارجي.
تقويت قدرت چانهزني در مذاكرات با شركاي تجاري خارجي.
ايجاد بازار مشتركي كه براي شهروندان حق جابهجايي براي مسافرت، كار و سرمايهگذاري در تمام كشورهاي عضو اتحادیه را ايجاد كند.
هماهنگ كردن طرحهاي توسعه براي ارتقا همگرايي.
اتخاذ سياست مشترك در حوزه انرژی.
هماهنگ كردن سياست صنعتي به ويژه درخصوص توليدات مبتني بر نفت.
اتخاذ چارچوب حقوقي مشترك براي تجارت و سرمايهگذاري منطقهاي.
افزايش طرحهاي مشترك براي هماهنگي زنجيرههاي توليد.
پيوند دادن شبكههاي حمل و نقل.
وضعيت کلي کشورهای حوزه راه ابریشم، يک مجموعه منسجم و داراي روابط خاص به است كه از نظر دروني به هم مرتبط هستند. الگوي جهتگيري و تصميمگيري اين مجموعه به لحاظ ارتباط تنگاتنگ و تاثيرگذاري مستقيم بر منافع ساير کشورهاي این مسیر بايد بر مبناي ضرورتها و منافع همگاني تعيين شود و اقدامات و اهداف زير مدنظر قرار گيرد:
الف- کشورهاي منطقه بايد با تقويت و تحکيم روابط سياسي و همکاريهاي همهجانبه منطقهاي و تشکيل کميتههاي کارشناسي براي استفاده از توانمنديهاي اقتصادي يکديگر، برنامهريزي كنند و مسیر راه ابریشم را به يک منطقه اقتصادي و صنعتي تبديل کنند.
ب- به منظور تمرکز فعاليتهاي جمعي کشورهاي حوزه راه ابریشم در قالب تامين امنيت و تحقق توسعه اقتصادي و وصول اهداف راهبردي منطقهاي، تشکيل جامعه يا سازمان منطقهاي با نام شورای اقتصادي کشورهاي راه ابریشم یا اتاق مشترک بازرگانی کشورهای راه ابریشم ضروري به نظر ميرسد. بديهي است در صورت تحقق اهداف ياد شده علاوه بر شکوفايي و رونق اقتصادي منطقه، شاهد حضور مقتدرانه کشورهاي حوزه راه ابریشم در عرصههاي بينالمللي از طريق ايجاد وحدت در اتخاذ کنشها و رويههاي سياسي خواهيم بود. در اين حالت است که نقش حياتي همگرايي و فعاليت مشترک اقتصادي در ايجاد بستري مستحکم در جلب اعتماد، اطمينان و مشارکت در تمامي زمينهها اثبات ميشود. به عبارت سادهتر همگرايي اقتصادي، زمينهساز پايداري و استحکام همگرايي سياسي است.
همکاریهای بینالمللی کشورهای حوزه راه ابریشم، اگر معطوف به حسن نیت و حسن مفاهمه و درک عمیق نیازها و خواستهها باشد، میتواند در تشکیل یکپارچگی و همسویی بینالمللی مؤثر باشد. تجربه تشکیل اتحادیههای منطقهای، نشان داده که گام اول در تشکیل این اتحادیهها، تنظیم روابط دوستانه و همکاریهای متقابل میان این کشورها است و میتوان در سایه همکاریهای چندجانبه، راه صعبالعبور تشکیل اتحادیه کشورهای حوزه راه ابریشم را هموار کرد.
حل اختلافات میان این کشورها بایستی بر اصول و روشهای مسالمتآمیز صورت گیرد. مذاکره، میانجیگری، حکمیت و داوری میتواند از راههای مناسب برای حل اختلافات طبیعی میان کشورهای حوزه راه ابریشم باشد. در مقابل، توسل به راههای خشونتآمیز و تحریککننده، فاصله میان این کشورها را به مراتب بیشتر از پیش خواهد کرد.
با توجه به شرایط كنونی جهان ظرفیتهای موجود كه كشورها را به سوی همكاریهای منطقهای سوق میدهد و دو قطبی شدن و تک قطبی شدن، هيچكدام پاسخ مثبتی به تحولات جهانی ندادهاند و اکنون پروژه جهانی شدن آلترناتیو روشهای قدیمی شده است، تلاش برای ایجاد اتحادیه کشورهای حوزه راه ابریشم سعی مبارک و درخشاني خواهد بود و آمال و ایدههای طولانی و بلندی را که بسیاری از اندیشمندان و دلسوزان این حوزه در طول تاریخ انتظار میکشیدند، محقق خواهد ساخت. تشکیل اتحادیه کشورهای مسیر راه ابریشم میتواند دورنمای مناسبی را پیشرو خود ترسیم نماید. هر چند برای تبدیل شدن به یك اتحادیه منطقهای برتر و تاثیرگذار در جهان راه دراز و پرپیچ و خمی پیشروی است. دنیای امروز که با ویژگی و مشخصه جهانی شدن شناخته میشود، صحنههای رقابت را- از عرصههای اقتصادی و سیاسی گرفته تا زمینههای اجتماعی و هنری و فرهنگی- گسترش داده است. برای ماندن و جلو ماندن در این رقابتهای پیچیده، به اتحاد نیاز است و تلاش برای ایجاد اتحادیه کشورهای حوزه راه ابریشم پاسخ مثبتي به تأمین نیازهای مادی، معنوی و فکری کشورهای خاورمیانه، آسیا و در نهایت جهان محسوب ميشود. به امید آن روز.
*دبیرکل جشنواره بینالمللی راه ابریشم
3939
نظر شما