۸ نفر
۹ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۰
جز آرزوی مرگ یکدیگر را در سر نمی‌پروریم

آنکه تنها به گذشته می‌نگرد، تلاش می‌کند برای رنگ خود شناسنامه باطل نشدنی تاریخی صادر کند و مجوزی بیابد برای حذف دیگران. هر رنگی باید مشروعیت خود را از راه گشودن و حتی مدد رساندن به فرداهای دیگران کسب کند. گذشته‌ها هم در پرتو آینده کسب مشروعیت می‌کنند. باید از فشردگی هراس از آینده کاست. این کار شدنی نیست مگر باور کنیم یک آینده برای همگان در کار نیست.

چه اتفاقی باید بیافتد تا سال جدید و سال‌های بعد ایرانیان را امیدوار کند که به سمت افق تازه‌ و مطلوبی حرکت می‌کنند؟ هر چه پیش رفته‌ایم، ترس بر امید غلبه کرده و از ظهور سال تازه هراسیده‌ایم. آینده و انتظار فردا، یک مساله پیچیده پیش روی همه ماست. هر کدام از ما، آینده‌ای را انتظار می‌کشیم که دیگری از آن می‌هراسد. من اگر نتوانم تو را حذف کنم، دست‌کم چنان می‌کنم که بدانی تحقق آینده‌ات به همین سادگی نیست.

آبرو و جان و مالت را باید به خطر بیاندازی. تو نیز اگر تسلیم نشوم، میان من و آینده مطلوب‌ام، مغاکی از خون و آتش تعبیه می‌کنی. ممکن است طرف سوم و چهارمی هم در کار باشد، آنگاه من و تو با هم ائتلاف موقت می‌کنیم تا در راه وصول به آینده مطلوب‌اش مین‌های انفجاری بکاریم.

ما در مسدود کردن و حتی هراس‌آور کردن آینده به هم کمک می‌کنیم. در شرایطی که آینده هراسناک شده است، همه در کوچه بن بست افتاده‌ایم. ملال و یاس گریبانمان را می‌گیرد، کاری جز آرزوی مرگ یکدیگر را در سر نمی‌پروریم. راکد و فاسد و خشمگین و بی‌رحم می‌شویم. همه گویی در انتهای کوچه بن‌بست خودمان در باتلاق فرومی‌رویم.

مساله پیش روی ما، آزاد کردن فردا از احساس ترس و اضطراب است. آیا می‌توان به شرایطی اندیشید که ما به جای مسدود کردن راه یکدیگر، حتی‌الامکان برای محقق شدن آینده دیگری مدد کار شویم؟ آیا ممکن است باور کنم تنها راه گشودن افق فردای من، یاری رساندن به تو است تا به سمت تحقق افق فردای خود حرکت کنی؟ تصور رمانتیکی به نظر می‌رسد و با واقعیت‌های عرصه سیاست ما سازگار نیست. اما تنها با این شرط ممکن است افق‌های هراسناک یا مسدود دلپذیرتر شوند.

جامعه ایرانی متکثر و رنگارنگ بوده و هست. حوادث روزگار نه تنها ما ایرانیان را یک رنگ‌تر نکرده، بلکه به طیف رنگ‌های ما هر روز رنگ تازه‌ای می‌افزاید. هر رنگ تازه، با انتظاری تازه از فردا زاده می‌شود. رنگ‌های پیشین می‌توانند فرعون‌وار در شهر بچرخند و از زاده شدن هر رنگ تازه ممانعت کنند. در دنیای مدرن فرعون‌ها با هم گلاویز و پیر و شکسته می‌شوند اما صدها رنگ تازه زیر بال و پر خودشان رشد می‌کند.

آنکه تنها به گذشته می‌نگرد، تلاش می‌کند برای رنگ خود شناسنامه باطل نشدنی تاریخی صادر کند و مجوزی بیابد برای حذف دیگران. هر رنگی باید مشروعیت خود را از راه گشودن و حتی مدد رساندن به فرداهای دیگران کسب کند. گذشته‌ها هم در پرتو آینده کسب مشروعیت می‌کنند. باید از فشردگی هراس از آینده کاست. این کار شدنی نیست مگر باور کنیم یک آینده برای همگان در کار نیست.

*عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی

بیشتر بخوانید:
فیلمبردار آن مادر، خود یک قربانی است
محمد جواد کاشی: حماس هم سرکوب شود، حماس دیگری متولد می‌شود / زورآور هر چه تجهیزات جنگی قدرتمند داشته باشد، ضعیف است
سویه زنانه انقلاب
محمد جواد کاشی: حماس هم سرکوب شود، حماس دیگری متولد می‌شود / زورآور هر چه تجهیزات جنگی قدرتمند داشته باشد، ضعیف است

216216

کد خبر 1888925

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 9 =