در ساعت 7 صبح روز 21 آذر سال جاری همسایگان طبقه بالای ساختمانی دو طبقه در امامزاده حسن، متوجه نزاع و درگیری زن و شوهری به نام‌های سمیه و سعید در طبقه همکف ساختمان خود شدند. پس از دقایقی، سعید در حالی‌که در وضعیت مناسب روحی و روانی قرار نداشت از منزل خارج شد؛ با خروج سعید از خانه، همسایگان طبقه بالا، خود را به سرعت به خانه سمیه و سعید رسانده و در حالی‌که آثار ضربات متعدد چاقو بر روی پا و بدن سمیه کاملاً مشخص بود، وی را به سرعت جهت درمان به بیمارستان منتقل و ضمن تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 موضوع را به پلیس اطلاع دادند.
در حالی‌که همسایگان سمیه را جهت درمان به بیمارستان منتقل و مأموران کلانتری 111 هفت چنار نیز با اطلاع از موضوع خود را به بیمارستان رسانده تا تحقیقات مقدماتی از سمیه را انجام دهند، سعید در حدود ساعت 12 همان روز با تلفن خاله خود در شهرستان تماس گرفته و در گفت‌وگویی کوتاه به او گفت: پدرم را کشتم؛ پس از آن، تماس خود را قطع و دیگر جوابگوی تماس‌های خاله خود نشد.
خاله سعید که از شنیدن این خبر بسیار نگران شده و تماس‌هایش با سعید و خانه ابوالحسن ( پدر سعید) بی‌نتیجه مانده بود، با برادر کوچکتر سعید به اسم محمدحسین تماس گرفته و موضوع تماس سعید و اظهارات وی را به محمدحسین اطلاع می‌دهد.
پرونده با موضوع قتل در خیابان اردشیر
محمدحسین با اطلاع از موضوع، خود را به خانه پدری رسانده و در آنجا با جسد پدر 75 ساله روبه رو شد. محمدحسین بلافاصله با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفته و موضوع قتل پدر را به پلیس اطلاع می‌دهد و پس از دقایقی حضور مأموران کلانتری 111 هفت چنار در محل وقوع جنایت واقع در سه راه آذری ـ خیابان اردشیر حاضر و با تأیید خبر از سوی مأموران، موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل و پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام و بازپرس شهریاری به همراه کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی، عوامل تشخیص هویت، بررسی صحنه جرم و پزشکی قانونی در محل حاضر می‌شوند.
بررسی مقدماتی صحنه جنایت نشان داد مقتول قبل از کشته شدن با قاتل درگیر شده است، به گونه‌ای که آثار مقاومت و درگیری بر روی دستان مقتول کاملاً مشهود بود. بررسی عوامل تشخیص هویت و پزشکی قانونی نشان از وجود آثار ناشی از 8 ضربه جسم تیز مشابه به چاقو و قمه به بدن مقتول و نهایتاً بریدگی عمیق گردن داشت که با تشکیل پرونده مقدماتی، جسد به پزشکی قانونی منتقل و پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
دخالت همسایگان و جلوگیری از وقوع جنایتی دیگر
همزمان با حضور کارآگاهان اداره دهم و بازپرس ویژه قتل در محل وقوع جنایت در منطقه سه راه آذری، بار دیگر مأموران کلانتری 111 هفت چنار اطلاع پیدا کردند که سعید پس از ارتکاب جنایت، بار دیگر به منزل خود در امامزاده حسن بازگشته و در حالی‌که تلاش داشته تا پسر سه ساله خود به نام پوریا را نیز به قتل برساند، با دخالت دو نفر از جوانان محل کودک از دست وی نجات پیدا کرده و خود نیز در همان محل و در حیاط منزل اقدام به خودزنی از ناحیه سر و بدن کرده است.
با حضور مأموران کلانتری در محل، بلافاصله سعید متولد 1349 به بیمارستان منتقل و بلافاصله موضوع دستگیری و انتقال متهم به بیمارستان به کارآگاهان اداره دهم اطلاع داده شد.
اظهارات فرشتگان نجات پوریا
شهرام و محمد، دو جوانی که پوریا را از مرگی حتمی نجات داده بودند، پس از حضور کارآگاهان در محل در اظهارات خود عنوان داشتند: سعید اقدام به زدن ضربات متعدد چاقو به پوریا کرد و حتی قبل از آنکه ما بتوانیم خود را به داخل حیاط خانه برسانیم، با گلدان ضرباتی را نیز به سر پوریا وارد کرد که باعث شکستگی سر پوریا شده است.
شهرام که شاهد صحنه چاقو خوردن پوریا توسط سعید بود، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: من به همراه پدر و مادرم در طبقه دوم ساختمان مقابل محل سکونت سعید و خانواده وی زندگی می‌کنیم؛ از همان ساعت 7 صبح که همسایگان، سمیه خانم را به بیمارستان بردند دائما پشت پنجره اتاق می‌رفتم تا از سرنوشت سعید و همسرش اطلاع پیدا کنم. وی ادامه داد: در همین لحظات بود که سعید را دیدم که وارد خانه شد؛ ناگهان در حالی‌که نمی‌توانستم آنچه را که مشاهده می‌کنم، باور کنم سعید با چاقویی که به همراه داشت شروع به زدن پوریا کرد! از دیدن این صحنه بسیار ترسیده بودم، اما با این وجود تصمیم گرفتم تا پوریا را از دست پدرش نجات دهم.
این شاهد صحنه جنایت بیان داشت: در حالی‌که به سرعت از ساختمان خارج می‌شدم تا خود را به سعید و پوریا برسانم، ناگهان در داخل راه پله‌ها با محمد برخورد کرده و در صحبتی بسیار کوتاه موضوع را به محمد گفته و او نیز قبول کرد تا برای نجات جان پوریا به من کمک کند. هر دو نفر می دانستیم که سعید چاقو به همراه دارد و هرکسی را می‌تواند به راحتی به قتل برساند؛ با این وجود نقشه ای ریخته و تصمیم گرفتیم تا پس از ورود به حیاط خانه، محمد با شکستن شیشه پنجره، توجه سعید را از پوریا دور کرده و من نیز با استفاده از این فرصت پوریا را نجات دهم. وی گفت: همین نقشه را اجرا کردیم و در حالی‌که سعید در دستان خود دو قبضه قمه و چاقو در اختیار داشت، توانستیم پوریا را نجات داده و به سرعت از خانه خارج شویم. خون زیادی از بدن پوریا می رفت؛ به سرعت سوار ماشین شدیم و او را به بیمارستان رساندیم؛ پس از آنکه به محل بازگشتیم متوجه شدیم که سعید اقدام به خودزنی کرده و مأموران پس از دستگیری وی را برای درمان به بیمارستان انتقال داده‌اند.
اظهارات همسایگان طبقه بالا
در تحقیقات انجام شده از همسایگان طبقه دوم محل سکونت متهم و خانواده وی، آنها در اظهاراتی به کارآگاهان اظهار داشتند: سعید از شب قبل دچار توهم شدید ناشی از مصرف شیشه شده بود و حتی توهم ناشی از مصرف شیشه به حدی بود که سعید در راهروی مشترک بین طبقات اقدام به انداختن رختخواب کرده بود! و می‌گفت: " ای شیطان تو امشب اینجا بخواب؛ با تو کار دارم؛ بیرون باش و داخل خانه نیا " و این صحبت‌ها تا صبح ادامه داشت. ساعت 7 صبح ناگهان صدای جیغ و داد سعید و همسرش را شنیدیم که پس از دقایقی سعید در حالی‌که همچنان آثار روانی ناشی از مصرف شیشه کاملاً در وی مشخص بود، از منزل خارج شد.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در تایید این خبر گفت : در تحقیقات مقدماتی انجام شده مشخص شد که متهم بیش از 30 سال به مصرف انواع مخدر اعتیاد شدید داشته و در سال‌های اخیر نیز به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کرده است.
سرهنگ محمدیان گفت: با انتقال متهم به بیمارستان و انجام مراقبت‌های درمانی مشخص شد که متهم در زمان ارتکاب جنایت توهم بسیار شدید ناشی از مصرف شیشه داشته و تحقیقات مقدماتی انجام شده از همسایگان محل سکونت متهم نیز، این موضوع را تأیید می‌کند.
رئیس پلیس آگاهی تهران گفت: بنا به آخرین پیگیری‌های انجام شده، پوریا همچنان در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان تخصصی کودکان تحت مراقبت‌های پزشکی قرار داشته و خوشبختانه مادر پوریا نیز پس از انجام مراقبت پزشکی، بهبودی نسبی پیدا کرده و متهم نیز پس از اقدام به خودزنی، به بیمارستان انتقال یافته است.
47282
نظر شما