پرخاش نسل z به نهاد سیاست و خانواده: نسل های قبلی بروند اوضاع درست می‌شود / غیبت جوانان در کمیته‌های راهبری پزشکیان/ بدون نسل z، وفاق بی‌وفاق

نحوه سیاستگذاری و ارتباط با دهه هشتادی ها، باید کاملا افقی باشد. این به معنای کنار گذاشتن تمام دیسیپلین های آموزشی و جامعه و هنجارهای اجتماعی نیست. بلکه به معنای در نظر گرفتن اقتضائات جدید برای آموزش و انتقال هنجارها و دیسیپلین ها به جوان ها  است...چند درصد افراد زیر 30 یا 40 سال عضو کمیته های راهبری انتخاب وزراء و ... بودند؟ ما ورود آنان را به عنوان عضو یک کمیته یا عضو یک کارگروه نمی پذیریم، بعد انتظار داریم آنان ما را بپذیرند؟ فضای عمودی برای مواجهه و برنامه ریزی برای دهه هشتادی ها چه پسر و چه دختر یک سم است

گروه اندیشه: نشست واکاوی رفتارهای نسل Z با عنوان دهه هشتادی ها از ما چه می خواهند و ما آز آنها چه می خواهیم؟ در خانه اندیشمند علوم انسانی و با همکاری انجمن ایرانی مطالعات زنان، (کمیسیون انجمن های علمی ایران وزارت علوم و تحقیقات و فناوری ) برگزار شد. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در این نشست خانم دکتر کتایون مصری پژوهشگر مطالعات زنان و جنسیت و عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات زنان، مجموعه بررسی های خود را طی سخنانی مطرح کرد. در این نشست دکتر مصری علاوه بر طرح دیدگاه های خود، به بررسی فیلم به نمایش درآمده در باره گفت و گو با دهه هشتادی ها، پرداخت. لازم به ذکر است که طرح دیدگاه ها در باره دهه هشتاد از آن رو ضروری است که فرهنگ آنان در کنار دو نسل دیگر یعنی نسل انقلابی و نسل هواخواه جمهوری اسلامی، اکنون دارای اهمیت بسیار است. زیرا بدون شناخت آنان امکان برقراری گفت و گو و وفاق میان آنان ممکن  نیست، و چنین امری زمینه هرج و مرج بیشتر را فراهم می کند. ضمن آن که باید گفت بدون حضور نسل z برابری طلب و مشارکت آنان در عرصه های مختلف، باید گفت وفاق بی وفاق. 

 بروند وضعیت درست می شود

پژوهشگر مطالعات زنان و جنسیت و عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات زنان کتایون مصری، حرف آخر را اول مطرح کرد. او در تحلیل فیلم به نمایش درآمده در باره نسل z گفت: «برای من این فیلم خیلی جالب بود از این جهت که پایان بندی آن، بیان این سخن از سوی برخی دهه هشتادی های این بود که « اگر نسل های دهه 50 و 40 و قبل آن بروند، وضعیت  درست  می شود. به هر حال این هم نسخه ای است که آنان برای نسل های دیگر پیچیده اند.»

مصری در ادامه با ذکر این که «اگر چه دریافت های از فیلم، قابل تعمیم نیست، ولی این یک واقعیت است، ما هم نسبت به نسل های قبلی همین دیدگاه انتقادی را  داشتیم، نسل های دهه 30، دهه 20، و دهه 40 را از خود عقب تر می دانستیم، آنان را واپسگرا تلقی می کردیم، فکر می کردیم آنان علی رغم ناتوانی هایشان ، در کار ما دخالت می کنند. بنابراین برای همه ما به نوعی شکاف نسلی وجود داشته است.»

 ناتوانی نهادهای اجتماعی و سیاسی و دهه هشتادی ها

این پژوهشگر مطالعات زنان و جنسیت، در ادامه با اشاره به این که «فیلم حاکی از آن است همه این بچه ها، که برخی هم از شهرستان هستند، جامعه و خانواده را مقصر نارضایتی خودشان می دانند. البته بخشی از آنان هم با جامعه مشکل داشتند، زیرا بخشی از این جامعه، از نهادهای مختلفی تشکیل شده که کارآیی و اثربخشی کافی را نداشته، و باعث ایجاد نارضایتی شده اند، از جمله  این ها، می توان از نهاد آموزش، نهاد سیاست، و حتی نهاد دین نام برد. زیرا نهاد دین به دلیل نقشی که مسجد و منبر در دهه 40 و 50 ایفا کرد، از کارآیی لازم افتاده است.»

او افزود: «تعارض دهه هشتادی با خانواده همانطور که گفتم، در واقع نوک تیز پیکان انتقادات آنان قرار دارد.» 

صراحت لهجه دهه هشتادی ها

کتایون مصری در ادامه به «صراحت در بیان دهه هشتادی ها، به عنوان یکی از ویژگی های مهم نسلی» آنان یاد کرد و گفت: «همانگونه که در فیلم مشاهده کردید، دهه هشتادی ها تعارض نسلی را با تیزترین کلمات بیان کردند. یعنی جایی که می خواهد خیلی خودش را نگاه بدارد، می گوید بوووووووق. این ادبیات، در واقع ورود ادبیات جدیدی است که با نسل z آمده و در رسانه ها هم شایع و فراگیر است.»

او افزود: «حتی در صدا و سیما و در فیلم های شبکه های خانگی نیز از این ادبیات استفاده می شود. می خواهم بگویم مبداء چنین ادبیاتی، در بسیاری از موارد نسل z و یا دهه هشتادی ها هستند که چه بخواهیم و چه نخواهیم، به نوعی دارند فرهنگ سازی می کنند.» 

نظام با "دهه هشتادی ها" چه کند؟

ویژگی دیگر، پرخاش دهه هشتادی ها به نهاد خانواده و نهاد سیاست

از نظر مصری، «مورد بعدی که بحث بسیار مهمی است، به ریشه بسیاری از نارضایتی آنان به نابسامانی خانواده ها، برمی گردد. طلاق های عاطفی، نبود ارتباط دوستانه بین پدر و مادر، دوستی با مادر، و فاصله ای که با پدر دارند، با به عکس، اگر در فیلم دقت کرده باشید، می گوید مادرم اطلاع دارد که من دوست دختر دارم. اما با پدرش آن ارتباط را ندارد که چنین بحثی را مطرح کند. همچنین به عکس.» 

او افزود: «این ها برمی گردد به ارتباط خانوادگی ضعیفی که با توجه به نرخ طلاق، طلاق های عاطفی، و اختلافاتی که بین زوج ها وجود دارد، و در روحیات و رفتارها و منش یک نسل اثر گذاشته است. و چون خانواده اتمیزه شده، به طور کامل احساس می کنیم که حرکت دهه هشتادی ها به سوی استقلال بیشتر از خانواده حرکت می کند. یعنی لذت ارتباطی آنان با دوستان، شاید با مربی ورزشی یا معلمشان، و ...، دارد جایگزین ارتباط با والدین می شود، از این رو مرجعیت خانواده به شدت پایین آمده است.» 

این پژوهشگر مطالعات زنان و جنسیت با اشاره به  این که «نهاد سیاست جامعه را مقصر می داند، و برای نسل هشتادی ها برنامه ای تهیه نکرده است» گفت: «این وضعیت رها شدگی، به پرخاشگری دهه هشتادی ها  نسبت به نهاد سیاست منتهی شده است. نبود برنامه مشخص برای این نسل، و به ویژه نبود برنامه در حوزه بالادستی آن طور که باید، برای این نسل تهیه نشده است. بین نیازها و مطالباتی که دهه هشتادی ها و دهه پنجاهی ها دارند، تفکیک قائل نشده ایم.» 

ارتباطات برابری جویانه بیشتر میان دوجنس

کتایون مصری در ادامه به موضوعی جذاب «از نگاه انجمن مطالعات زنان» که او عضو هیات مدیره آن است اشاره کرد و گفت: «ارتباطات بین دوجنس نه به لحاظ نفی و یا اثباتش، بلکه از این منظر که همه آن ها، دارای ارتباطات به ظاهر برابری جویانه ای هستند، برایم بسیار جالب بود. نسل زد، همتایان خود را کمتر تحقیر می کنند. یادم می آید در بازی هایمان، آن اندازه شکاف بین دوجنس زیاد بود، که دائم در کوچه، خانواده ؛ پسر و دختر با الفاظ خاصی همدیگر را تحقیر می کردند.»

او افزود: «البته بر اساس تحقیقاتی که در شبکه های اجتماعی انجام داده ام، دریافته ام به طور مستقیم آگاهی جنسیتی آن اندازه در جامعه ما در حال افزایش است، که وقتی ازشان در باره زن می پرسیم، آن هتاکی هایی که نسل ما به وضوح می دیدیم، کمتر دیده می شود. اگر چه شاید آن منتالیته هنوز نیازمند تربیت و پرورش است. ولی دهه هشتادی ها تفکر انتقادی، و پرسشگری بالایی دارند و درعمل پاسخی دریافت نمی کنند. این موضوع فصل مشترک بین نسل z  است. و به طور مطمئن در نسل آلفا پرسش گری و تفکر انتقادی اگر برنامه ریزی برای پاسخ گویی به مسایل اش نداشته باشیم، افزایش پیدا می کند.»

ضرورت تدوین سیاست های به روز برای نسل زد و آلفا؛ امتناع دهه هشتادی ها از ورود به دانشگاه 

در ادامه دکتر مصری با طرح این سوال که «برای پاسخگویی به نسل دهه هشتادی چه باید انجام بدهیم؟» گفت: « ما به مجموعه سیاست های آنی و آتی برای پاسخگویی به نیازها نسل z نیاز داریم. به ویژه با توجه به این  موضوع که دهه هشتادی ها به دوران بهره وری رسیده اند و دارند جایگزین نسل های گذشته خصوصا جایگزین نسل های 40 و 50 می شوند.»

او افزود: «ادبیات تربیتی و پرورشی در آموزش رسمی، که با نسل های گذشته درمیان گذاشته می شد، دیگر کارآیی ندارد. گاهی در شبکه های اجتماعی دیده اید که بعضی از معلم ها روش تدریس و آن تساهل خودشان را نسبت به بچه ها به نمایش می گذارند. این الگوها بسیار خوب هستند. اما آیا نظام آموزشی هم در نحوه برخورد خود با دانش آموزان، تجدیدنظر کرده است؟ آیا اساسا آسیب شناسی ای در این زمینه به عمل آورده است؟»

عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات زنان  گفت: «پس اگر اول از آموزش و پرورش بخواهیم شروع بکنیم، در سیاست های روز در مواجهه با نسل زد و آلفا نیاز به بازنگری داریم. هرچند نسل زد و استقبال بسیار ناچیز دهه هشتادی ها از آموزش رسمی، حکایت از آن می کند که از ورود به دانشگاه تقریبا عبور کرده و آن ها بیشتر مایل هستند وارد بازار کار شوند. این نشان می دهد که تاثیر بحران های اقتصادی روی خودشان و خانواده شان، تا چه اندازه روی سبک زندگی آنان تاثیر گذاشته است. سبک زندگی دهه هشتادی و تفکرش نسبت به آینده، با من دهه پنجاهی یا شصتی، خیلی متفاوت است. ایده آل های ما، ورود به دانشگاه، و بعد بازار کار بوده است. اما در حال حاضر این چرخه دارد تغییر می کند. شاید اول وارد بازار کار بشود، و بعد بخواهد به تحصیل ادامه بدهد. همان طور که دیدیم خیلی به صراحت می گویند که وارد دانشگاه نمی شوند. کاهش شدید داوطلبان آزمون های سراسری، خالی ماندن بسیاری از صندلی ها، خودش گواه همین مساله است.»

الگو و قهرمان سازی برای نسل z؛ روایت های متناقض و ذوب در تتلو

این پژوهشگر مطالعات زنان و جنسیت «یکی از مسایل بسیار عمده را، بحث قهرمان سازی و الگو دادن به نسل z» می داند. او می گوید:«در همه دنیا تا حدی افراد به یک سری الگوهای رفتاری نیاز دارند. اما به نظر می رسد الگوهای رفتاری این نسل به دلیل روایت هایی که از تاریخ شنیده اند، روایت های متناقضی بوده است. شاید آن طور که باید، ما روایت گران خوبی از جنگ و انقلاب برای آنان نبودیم، و نتوانستیم الگوهای گفتاری ، رفتاری ، و  منشی خوبی برای دهه هشتادی ها و نودی ها بسازیم. به همین دلیل آن ها فقط شنونده بوده اند. و  خیلی راحت الگوهای خودشان را از افراد غیر وطنی، و شاید از افرادی که بیشتر تابوشکن هستند و چارچوب ها و نظم نمادین جامعه را می شکنند، انتخاب می کنند. البته الزاما این گونه نیست که همه، شخصیت  های منفی را انتخاب بکنند؟ به عنوان نمونه بسیار جدی شخصی در فیلم می گوید ذوب در تتلو است، طرفداران و فالوورهای تتلو در شبکه های  اجتماعی، نشان می دهد که آن ها، بیشتر از چه قشری هستند، و در چه رنج سنی ای قرار دارند، و اتفاقا توجه خانواده ها، توجه معلم ها، و برنامه ریزان حوزه آموزشی، و سیاستگزاران به این مساله، خیلی مهم  است.»

او در ادامه به عدم قائل بودن دهه هشتادی ها به الگو گیری گفت: «من در صحبت با برخی از دهه هشتادی ها دریافتم که اساسا قائل به الگو گیری نیستند. معتقدند که من خودم الگوی خودم هستم. این موضوع را نمی پذیرند که در همه موارد به یک نفر اقتدا بکنند، این هم برمی گردد به آن نگاه نسبی گرایانه ای که از جامعه و جریان های  فکری موجود در جامعه به  آن ها منتقل شده است. در این جا باید اضافه کنم ما هم برای آنان کار خاصی انجام نداده ایم. آنقدر جدا بوده ایم که این نسل را در یک چارچوب های خشکی قرار دادیم، و آنان را  در شبکه های اجتماعی رها کردیم،  از این رو انتظار هم نمی توانیم داشته باشیم، به ما توجه کنند. ضمن این که اساسا تریبون و رسانه ای هم نداشتیم  تا برای آنان الگو سازی کنیم.»
 

نسل z: نسل های قبلی بروند همه چیز درست می شود / غیبت جوانان در کمیته های راهبری پزشکیان برای انتخاب وزرا / چرا دهه هشتادی ها ما را نمی پذیرند؟

ایجاد ارتباطات افقی با دهه هشتادی ها به عنوان یک راه حل برای تغییرات 

مصری در ادامه به یک راه حل مهم برای نسل z اشاره کرد و گفت: «نحوه سیاستگذاری و ارتباط با دهه هشتادی ها، باید کاملا افقی باشد. این به معنای کنار گذاشتن تمام دیسیپلین های آموزشی و جامعه و هنجارهای اجتماعی نیست. بلکه به معنای در نظر گرفتن اقتضائات جدید برای آموزش و انتقال هنجارها و دیسیپلین ها به جوان ها  است. زمانی ارتباطات عمودی در مدارس و دانشگاه ها جواب می داد، اما برای ما کاملا ناملموس بود. به یاددارم زمانی که نخستین مدرسه غیر انتفاعی در محله ما در شرق تهران راه افتاد، برایمان غیر قابل تحمل و عجیب بود که مگر می شود دخترهای دبیرستانی مدرسه مذکور مانتوی صورتی به تن می کنند. گویی آدم فضایی بودند. حالا بماند که همیشه با حسرت نگاهشان می کردیم، زیرا ماها  همیشه یکسره  باید لباس سرمه ای یا سیاه می پوشیدیم. حتی رنگ جورابمان هم باید تیره می بود. ولی در حال حاضر تغییرات شروع شده است.»  

 این پژوهشگر مطالعات زنان و جنسیت با اشاره به این که «چه بخواهیم و چه نخواهیم، تغییرات خودشان را تحمیل می کنند و این تغییرات را حتی آموزش رسمی هم پذیرفته است.» گفت: «ارتباطات افقی چه در خانواده چه در آموزش رسمی، و چه از طریق نهاد سیاست، ضروری و الزامی برای سیاستگذاری در این حوزه است. معتقدم به جوان ها نیاز داریم، باید آن ها را به بازی بگیریم، اما واقعیت این جاست که ما کمتر نقش جدید به جوان هایمان چه در خانواده و چه در اجتماع و چه در حوزه سیاست واگذار کرده ایم. اگر می گوییم کسب درآمد بکنند، گویی به گونه ای می خواهیم انگار آنان را از سر خودمان باز بکنیم. از این رو در خانواده گرفته، تا فضای حکمرانی ، به  طور کامل این قشر را به صورت رها شده، و پدر سالارانه، و قیم مآبانه به حال خودش واگذار کرده ایم. برای مثال من به جد چون دنبال ترکیب شورای رهبری برای انتخاب وزراء و ... بودم، برای این سوال بود که چند درصد افراد زیر 40 یا زیر 30 سال عضو این کمیته ها بودند؟ ما ورود آنان را به عنوان عضو یک کمیته یا عضو یک کارگروه نمی پذیریم، بعد انتظار داریم که آنان ما را بپذیرند؟ قاعدتا دهه هشتادی ها و بعد هم دهه نودی موضعگیری می کنند و می گوید انتخاب من نیست. پس نباید تعجب بکنیم که اگر انتخاب های ما را نپذیرفتند. زیرا فضا، فضای عمودی است و فضای عمودی برای مواجهه و برنامه ریزی برای دهه هشتادی ها چه پسر و چه دختر یک سم است.»

بیشتر بخوانید:
شاه به مقدم رئیس سازمان برنامه و بودجه: باز مطالب مزخرف می گویید / حاکمیت ترس بر مباحث تخصصی / تحقیر نتیجه بگومگو با شاه درباره اولویت های کشور
چرا در حوادث سال ۹۸ به ۷۳۱ بانک حمله شد؟
روایت میدری از اقتضائات امنیت در ایران / بدون توانمندسازی..
درگیری با نسل دختر قصاب، امیدهای انتخابات ۱۴۰۳ را می سوزاند / درگیری نسلی طرحی صهیونیستی/ راه حل؛ ائتلاف و توافق‌سازی برسر مساله‌های مشترک

216216

کد خبر 1956677

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 7 =