۰ نفر
۲۰ مهر ۱۳۸۸ - ۰۸:۳۲

ایمی مولینز هنرپیشه، مدل،‌ ورزشکار و معلول، در گفتگو با نیوساینتیست در مورد تاثیر فناوری بر تغییر نگاه مردم جامعه به افراد معلول سخن می‌گوید

ایمی مولینز هنرپیشه، مدل،‌ ورزشکار و معلول است. پیش‌بینی می‌شد که هرگز نتواند راه برود،‌ اما در سن دو سالگی راه رفتن با پاهای مصنوعی را آموخت و در 17 سالگی، بورس تحصیلی دانشگاه جورج‌تاون در واشنگتن را دریافت کرد. در آن جا بود که به ورزش علاقه‌مند شد و در سال‌ 1996 / 1375، 2 رکورد جهانی بازی‌های پارالمپیک آتلانتا را شکست. وی در گفتگو با نیوساینتیست در مورد تاثیر فناوری بر تغییر نگاه مردم جامعه به افراد معلول سخن گفت که مشروح آن‌را در ادامه می‌خوانید:

با پاهایت چه کاری می‌توانی انجام دهی که من نمی‌توانم؟
من هم مثل اسکار پیستوریوس،‌ قهرمان دو،‌ بدون استخوان نازک‌نی متولد شده‌ام و پاهایم از زانو به پایین ناقصند. در حال حاضر 12 جفت پای مصنوعی دارم. پاهای چیتا برایم خیلی کاربردی هستند و آن‌ها را فقط برای دویدن،‌ دوچرخه‌سواری یا شنا استفاده می‌کنم. الان از پاهای روبوکاپ استفاده می‌کنم که جذب‌کننده شوک و حالت فنری دارد. من چهار جفت پای تزئینی دارم که از سیلیکون ساخته شده‌اند و به طور باورنکردنی به پای انسان شبیه‌اند، با رگ‌ها، فولیکول‌های مو و تاندون‌ها. آن‌ها برای ارتفاع پاشنه‌های متفاوت ساخته ‌شده‌اند. اگر بعد از یک ماه از ایتالیا یا پاریس به خانه برگردم،‌ فقط یک چمدان پر از پا دارم، چون برای موقعیت‌های مختلف و لباس‌های متفاوت به پاهای مختلف نیاز دارم.

چه چیزی باعث شد بفهمی به بیش از تنها یک جفت پای طبی استاندارد نیاز داری؟
وقتی نوجوان بودم، به موزه مومی مادام توساد در لندن رفتم و مدلی از جری هال را در آن‌جا دیدم. همه چیز با دقت بازسازی شده بود: رنگ پوست، ‌رنگ چشم‌ها، همه‌چیز خیلی جذاب به نظر می‌رسید. در آن لحظه پاهایی را استفاده می‌کردم که برای استفاده از کفش‌های طبی طراحی شده بودند.‌ خب، یک دختر 17 ساله قرار است کفش طبی بپوشد؟ من در آن زمان متوجه شدم که برای ساخت پاهای مصنوعی سراغ افراد اشتباهی رفته بودم. من باید کسانی را در هالیوود پیدا می‌کردم که فیلم ترمیناتور را ساخته بودند،‌ یا کسانی در موزه‌های مومی، ‌کسانی که دید سنتی پزشکان و متخصصان را در مورد ظاهر اندام مصنوعی نداشتند.

آیا با استفاده از پاهایی که شبیه پای انسانی است، احساس راحتی بیشتری داری؟
من با استفاده از پاهایی که شبیه پای انسانی نیستند مشکلی ندارم، اما می‌خواستم گزینه پاهای شبیه به پاهای واقعی انسان را هم داشته باشم. این بخشی از ایجاد تغییر در نوع نگاه به معلولیت است و این ایده را به همراه دارد که فردیت و انتخاب فردی مهم هستند. شما آی‌پادها را در چند رنگ می‌بینید؟ اپل انتظار ندارد که همه یک آی‌پاد سفید بخواهند. ‌اندام مصنوعی هم همین‌طور است،‌ درست مثل عینک. الان عینک‌ها بخشی از مد محسوب می‌شوند در حالی که تا همین چند وقت پیش فقط یک ابزار پزشکی به حساب می‌آمدند.

آیا شده تا به حال کسی، تو را ترکیبی از انسان و ماشین، سایبورگ بنامد؟
برای من این عبارت یعنی غیر انسان. طی 15 سال گذشته من چهره‌ای عمومی داشتم و مردم مرا به شیوه‌های مختلفی خوانده‌اند: دگر- انسان،‌ پساانسان، سایبورگ. آیا کسی که از لنز استفاده می‌کند، یک سایبورگ است؟ آیا وقتی از گوشی همراه یا قیچی استفاده می‌کنیم تا به توانایی‌های خودمان بیافزاییم،‌ یک سایبورگ حساب می‌شویم؟

آیا می‌توان گفت فناوری ما را به جایی رسانده که می‌توان از ناتوانی، ‌ابرتوانایی ساخت؟
قطعا. تا به این‌جا ما جراحی لیزر چشم را داشته‌ایم. ما کسانی را که ناتوانایی بینایی دارند، دیگر به عنوان ناتوان جسمی به حساب نمی‌آوریم. استفاده از عینک دیگر مانند دهه‌های 1940 و 1950 ننگ نیست. فناوری به ما ابرتوانایی داده است.
آرنولد پالمر گلف‌باز بدون مفصل ران مصنوعی تیتانیومی خود نمی‌توانست ادامه دهد و تایگر وودز دو بار جراحی لیزیک چشم کرد. این دو عمل به او قدرت دید 15/20 داد،‌ یعنی حتی بهتر از دید کامل 20/20 و این توانایی به وضوح برای ورزشکاری که نیازمند نشانه‌گیری است، ‌امتیاز بزرگی محسوب می‌شود. امروزه مردم عمر بسیار طولانی‌تری دارند و از فناوری انتظار دارند به آن‌ها کمک کند بدن‌هایشان را فراتر از محدودیت‌های طبیعی‌شان بکشانند.  این فناوری است که می‌تواند کمک کند و حتی آن توانایی‌هایی را که با معلولیت جسمی یا نقص بینایی یا نقص شنوایی و یا کهولت سن به خطر افتاده است، برگرداند.

تا چه حد به این مفهوم، مجال پیشرفت می‌دهی؟ آیا مردم می‌توانند خودشان را به هر صورت که بخواهند تقویت کنند؟
آن‌ها همین الان هم می‌توانند. اگر کسی بخواهد 50 جای بدنش را پیرسینگ کند یا بدنش را با تزریق زیرپوستی کربن تغییر فرم بدهد،‌ می‌تواند. آیا برای این کار آن‌ها را مورد بازخواست اخلاقی قرار می‌دهیم؟ بعد هم جراحی پلاستیک را داریم. این طور فرض می‌شود که داشتن عضو مصنوعی در هر قسمت از بدن به معلولیت ربط دارد، اما در بسیاری از جراحی‌های پلاستیک آن‌ را نوعی تکمیل می‌دانیم چون تصمیم گرفته‌ایم که از آن لذت ببریم.
در بازار آمریکا یک وسیله کمکی بسیار قوی برای شنیدن وجود دارد. در تبلیغات می‌گویند شما می‌توانید روی مبل منزلتان بنشینید و با این وسیله، صدای مردمی را که در خیابان صحبت می‌کنند گوش بدهید. کسانی که این وسیله را می‌خرند نیازی به کمک برای شنیدن ندارند، بلکه قصد استراق سمع دارند. این هم یک وسیله تکمیل‌کننده است که با ظاهر یک وسیله کمکی شنوایی به فروش می‌رسدریال؛ چرا که استراق سمع غیرقانونی است. پرسیدید تا کجا می‌توان این مفهوم را گسترش داد،‌ جواب من این است که محدودیتی ندارد.

به عنوان یک معلول و یک ورزشکار حرفه‌ای با چه مشکلاتی مواجه بوده‌ای؟
اولین باری که برابر سایر معلولین مسابقه دادم، همه را بردم؛ اما گفتند عادلانه نیست. داوران گفتند از نظر فنی، من می‌توانم با استفاده از دو پای مصنوعی، طول گام‌هایم را تغییر دهم تا گام‌هایم به همان بلندی باشند که می‌خواهم. برای همین من قدم را کوتاه‌تر از حدی کردم که به طور طبیعی می‌بایست باشم، ‌ اما حتی توانستم سریع‌تر هم بدوم چون مرکز ثقلم پایین آمده بود و آن‌ها به سرعت خفه شدند.
این که از هر دو پا به این شکل معلول باشی نادر است. اگر عضوی نداشته باشی،‌ فرض می‌شود که دیگری را برای این می‌سازید که قرینه بودن خود را حفظ کنید. معلولی که هر دو را ندارد چنین نیازی ندارد پس چرا باید برای ساخت عضو مصنوعی از بدن طبیعی الهام گرفته شود؟ چرا به سریع‌ترین حالتی که می‌توان دوید فکر نکنیم؟ پاهای چیتا به انرژی خروجی پاهای واقعی نمی‌رسند، اما بهترین نمونه مصنوعی در دسترس است.

پس چه طور هنوز هم در حال شکستن رکوردهای جهانی هستی؟
مسئله فقط پاهای من نیست،‌ بلکه خود من هم هستم. شما فراموش کردید که روی این پاهای مصنوعی یک انسان قرار گرفته است. من دویدن را در مدرسه آغاز کردم و باید آن قدر سریع می‌دویدم که بتوانم با بچه‌های سالم رقابت کنم. برای همین ماهیچه‌های مربوط به سرعتم خیلی زود رشد کردند. آن چه مرا در مورد ممنوع کردن استفاده از پاهای چیتا واقعا عصبانی می‌کند، این است که آن‌ها خیال می‌کنند همه چیز تنها به پاها مربوط می‌شود. من ورزشکار خیلی خوبی هستم، اما اسکار پیستوریوس در سطح دیگری بود، ‌او خیلی بااستعداد بود. این که مردم این واقعیت را انکار می‌کنند واقعا برای من بی‌معناست.

راه چاره چیست؟
اگر قرار است که در مورد پیشرفت و تکامل در ورزش صحبت کنیم، باید به همه ورزش‌ها بپردازیم. هیچ‌کس جراحی چشم تایگر وودز را زیر سوال نبرد. آیا تا به حال دیده‌اید کسی را به خاطر استفاده از مفصل تیتانیومی بازخواست کنند؟
خیلی مهم است بدانیم کسی که با پاهای مصنوعی می‌دود، قابل مقایسه با کسی نیست که به کمک استفاده از استروئیدها می‌دود. حتی اشاره به این که ما با استفاده از اعضای مصنوعی تقلب می‌کنیم، خطرناک است. پاهای چیتا به هیچ وجه تقویت نیستند. آن ها حتی به گرد آن چه پاهای طبیعی می‌توانند انجام بدهند هم نمی‌رسند.

آیا ناتوانی یک حالت ذهنی است یا بازتابی  از جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم؟
این اغلب اجتماع است که افراد را ناتوان می‌سازد. فقط منظورم ناتوانایی‌های ناشی از نقص عضو نیست،‌ می‌توانید آن را در سیاست‌های مربوط به نژاد و جنسیت ببینید. آن چه امروز برای ناتوان‌ها و معلولین جسمی اتفاق می‌افتد، شبیه آن چیزی است که 50 یا 60 سال پیش در آمریکا برای نژادهای غیرسفید اتفاق می‌افتاد. وضعیت فعلی در چالش است. مردم می‌دانند چیزی در حال تغییر است اما مطمئن نیستند که باید با آن چه کار کنند.

نیوساینتست، ‌5 اکتبر- ترجمه: بهنوش خرم‌روز

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 20015

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۹:۵۴ - ۱۳۸۸/۰۷/۲۰
    0 0
    عاليه، خواستن توانستن است.
  • نیما IR ۲۰:۵۴ - ۱۳۸۸/۰۸/۱۲
    0 0
    چه پشت کاری !