نادیا زکالوند: اصطلاح چالش سلیمان که با نام پارادوکس سلیمان (Solomon’s Paradox) هم شناخته میشود، پدیدهای است که طبق آن افراد در مواجهه با مشکلات خود نمیتوانند عاقلانه عمل کرده و تصمیمهای درستی بگیرند اما وقتی به افرادی که همان مشکلات را دارند میرسند، مشاورههای خوبی ارائه میدهند.
پارادوکس سلیمان، درواقع از نام حضرت سلیمان برداشته شده است که در اوج دانش و خرد و راهنمایی کردن دیگران، نتوانست زندگی خود را آنگونه که باید مدیریت کند.
ایگور گراسمن، محققی از دانشگاه واترلو در انتاریوی کانادا، درباره چالش سلیمان تحقیقی انجام داد. در این تحقیق او آزمایشی طراحی کرد که در آن دو گروه از افراد باید به پرسشنامهای درباره خیانت پاسخ میدادند. گروه اول باید تصور میکردند که همسرشان به آنها خیانت کرده اما گروه دوم باید فرض میکردند، بهترین دوستشان در رابطهاش با خیانت روبهرو شده است. سپس باید میگفتند در اینگونه مواقع چه اقدامی صورت خواهند داد.
در مرحله دوم این آزمایش جای افراد گروه اول با گروه دوم عوض شد و اقدامات دوباره آنها در وضعیت جدید ارزیابی شد. چالش سلیمان در این تحقیق رخ داد. درواقع افراد وقتی به مشکل خیانت از زاویه دید سوم شخص نگاه میکردند، تصمیمهای عاقلانهتری میگرفتند و در برابر مشکل، حکمت بیشتری از خود نشان میدادند.
علت پدیده چالش سلیمان
محققان در بررسیهای این پدیده به این نتیجه رسیدند، وقتی افراد مشکلات دیگران را میبینند و دید سوم شخص دارند، از احساسات و عواطف شخصی خود فاصله میگیرند که به آن «دوری از خود» گفته میشود. در این حالت دید وسیعتری درخصوص مشکل پیدا میکنند و با احساسات و افکار خود محدود نمیشوند و در کل بیطرفانه عمل میکنند. آنها مشکل را واضحتر دیده و آن را بهتر ارزیابی میکنند و درنهایت به راهحلهای منطقیتری دست مییابند.
اما وقتی مشکلات خود فرد مطرح میشود، این توانایی کمتر میشود و بهدلیل احساسات منفی فرد، او نمیتواند ذهن خود را باز و منعطف نگهدارد و متعصبانه برخورد میکند.
این آزمایش با افراد مسنتر هم تکرار و مشخص شد تمام گروههای سنی تحت تاثیر چالش سلیمان قرار میگیرند.
روشهای مقابله با پدیده چالش سلیمان
با کسب مهارتهایی چون درک دیدگاههای دیگران، افزایش خودآگاهی و توانایی نگاه به مسائل از بیرون و سوم شخص میتوان در تصمیمگیریهای زندگی عاقلانه و منطقیتر عمل کرد و گرفتار چالش سلیمان نشد.
منبع:
نظر شما