گفت‌وگو با خیاطی که لباس سفرا و وزرا را می‌دوخت

اکبر زردوز درباره قدمت حرفه‌اش می‌گفت: «ناصرالدین‌شاه را باید یکی از عاملان و بنیان‌گذاران به‌حق این رشته از هنر معرفی کرد. در حال حاضر این حرفه از طرف هیچ سازمانی حمایت نمی‌شود و اگر کار به همین منوال بگذرد، حرفه ملیله‌دوزی به‌زودی از میان خواهد رفت.»

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، لباس وزرا، سفیر کبیران، استانداران، روسای تشریفات، آجودان‌های کشوری، معاونین وزارت دربار، معاونین، فرماندهان درجه یک و معاونان استانداران، با رنگ مشکی و تماما زردوزی شده (سینه این لباس تماما زردوزی شده است و سه ماه صرف دوخت آن می‌شود)، مدیران کل درجه اول با رنگ مشکی و ملیله‌دوزی شده، فراک (لباس‌هایی با یقه‌های معروف به بالدار) با ژیلت مشکی و بدون ملیله‌ برای مدیران عامل و روسای شرکت‌ها، ژاکت با شلوار راه‌راه و ژیلت طوسی و کراوات برای مراسم استقبال و بدرقه، استادان دانشگاه‌ها با پارچه‌ای بلند و با رنگ مخصوص هر دانشکده، اسموکینگ (نوعی کت مردانه پیش‌باز)، قضات با کراوات و کلاه، همه و همه در ایران پیش از انقلاب کار یک خانواده‌ بود. خانواده علی‌اکبر زردوز که قدمت‌شان به زمان قاجار می‌رسید. علی‌اکبر جد بزرگ این خاندان بود که در زمان حکومت ناصرالدین‌شاه کار زردوی را آغاز کرد و سپس پسرش عبدالرحیم زردوز کار پدر را پیش گرفت. تندی نبض زمان پیشه پدر را به عبدالوهاب، سومین عضو خانواده سپرد و او نیز در سر راه خود، این رشته از هنر را به اکبر زردوز داد.

وقتی در اردیبهشت ۱۳۵۷ خبرنگار روزنامه کیهان به سراغ خاندان زردوز رفت، اکبر زردوز تنها بازمانده از نسل آن‌ها بود و به گفته خودش پس از او دیگر کسی نبود که ادامه حیات این رشته را تضمین کند. کارگاه زردوزی اکبر که تنها کارگاه زردوزی تهران بود، در آن برهه ۲۰۰ کارگر زن و مرد داشت که لباس‌های فاخر و گران‌قیمت را سه‌ماهه تحویل مشتری‌های خاص خود می‌دادند. این کارگران سرآمد ملیله‌دوزان جهان بودند.

اکبر زردوز درباره قدمت حرفه‌اش می‌گفت: «ناصرالدین‌شاه را باید یکی از عاملان و بنیان‌گذاران به‌حق این رشته از هنر معرفی کرد. در حال حاضر این حرفه از طرف هیچ سازمانی حمایت نمی‌شود و اگر کار به همین منوال بگذرد، حرفه ملیله‌دوزی به‌زودی از میان خواهد رفت.» (کیهان، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۷)

۷۲۰ ساعت کار

زردوز برای نشاندن ملیله‌ها بر هر لباسی قبل از هر چیز نقشه‌های طرح‌شده را روی مقوایی ضخیم و سپس روی پارچه مخصوصی می‌چسباند. بعد هم شروع می‌کرد به دوختن‌شان. این کار را معمولا با نخ‌های بسیار محکم انجام می‌داد روی نقشه‌هایی که بیشتر طرح‌هایی از انواع گل‌ها بود. این کار اما زمان زیادی از او می‌گرفت، گاهی تا سه ماه فقط برای یک لباس.

بازمانده زردوزها اما دل خونی هم از مشکلات عدیده‌ موجود بر سر راه حرفه‌ رو به احتضارش داشت:

«کارگاه زردوزی تهران ۱۲۰ سال است تغییر نکرده و تنها چیزی که تغییر کرده دستمزد کارگران و فرم لباس‌ها بوده است. تهران به واسطه داشتن مشکلات عدیده یکی از عوامل مهم سد راه اشاعه رشته زردوزی است. باور کنید به خاطر همین ترافیک مجبور شدم یک کارگاه دیگر در چهارراه قصر تاسیس کنم ولی متاسفانه شلوغی ترافیک به این‌جا هم سرایت کرد و من ناگزیرم که باز فکر دیگری بکنم... حرفه زردوزی تافته جدابافته از شرایط نیست، این حرفه ریشه در سال‌های حکومت قاجارها دوانده و ادامه‌اش به عصر حاضر رسیده، اما متاسفانه در حال حاضر مانند بیماری که آفتاب عمرش به لب بام آمده است و در حال احتضار پایان روزهای خوش خود را انتظار می‌کشد، محکوم به نابودی است و به عبارت دیگر به جرأت می‌توان گفت که این رشته از هنر در حال حاضر واپسین لحظه‌های خود را در متن سیاه‌رنگ جامه‌های فاخر می‌گذراند و دیری نخواهد پایید که بسان سایر حرفه‌های فراموش‌شده در بازتاب نورافکن‌های ضرورت‌های تاریخی رنگ از رخسار فرو نشاند و برای همیشه از فراز بلندی‌ها پروازی به سوی نیستی کند.»

گرانی مزد کارگر، بی‌میلی به گسترش ملیله‌دوزی از کارگر گرفته تا وزارت فرهنگ و هنر، افزایش هزینه‌های تهیه مواد اولیه و مورد نیاز این حرفه و همچنین نابسامانی واردات مواد اولیه از کشورهای خارجی و... همگی مشکلاتی بودند که به اعتقاد زردوز دست به دست هم می‌دادند تا این حرفه را از میان بردارند. «تمامی مواد اولیه این حرفه از کشورهای خارج وارد می‌شود و در ایران به صورت لباس دوخته می‌شود، از نظر قیمت لباس‌ها هم باید بگویم که از ۲۵۰۰ تومان شروع می‌شود و تا ۷۵۰۰ تومان ادامه پیدا می‌کند.» همان

۲۵۹

کد خبر 2059130

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین