بازخوانی اندیشه‌ موسسان حوزه علمیه قم/ شریعت سنگلجی؛ نوگرایی در لباس روحانیت

بر خلاف بسیاری از هم‌لباسانش، شریعت سنگلجی در دوران رضاخان با محدودیت‌های حکومتی مواجه نشد. نه منبرهایش تعطیل شد و نه دارالتبلیغ‌اش مزاحمتی دید. حتی شواهدی از ارتباطات او با رجال دولتی آن زمان در دست است.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ،در تاریخ معاصر ایران، معدود چهره‌هایی در کسوت روحانیت را می‌توان یافت که به رغم تلاش برای حفظ شالوده‌های فقهی و اعتقادی اسلام شیعی، مواضعی انتقادی را اتخاذ کردند و موجب اعتراض طیفی از بدنه روحانیت شدند. حجت‌الاسلام محمدحسن شریعت سنگلجی، روحانی نواندیش تهرانی، یکی از همین چهره‌هاست؛ مردی که در واپسین سال‌های دوران قاجار متولد شد، در عصر پهلوی اول به اوج دوران فکری خود رسید و تا زمان مرگش در ۱۳۲۲ هجری شمسی، جریان‌ساز بود.

بنا بر روایت رویداد ۲۴، شریعت سنگلجی در سال ۱۲۷۱ خورشیدی در خانواده‌ای مذهبی در تهران زاده شد. پدرش حاج شیخ حسن شریعت و جدش حاج رضاقلی از فقهای شناخته‌شده در دوران خود بودند. وی تحصیلات مقدماتی علوم دینی را نزد پدر و در مدرسه «میرزا زکی» در محله سنگلج شروع کرد. سپس به شاگردی علمای بزرگی همچون شیخ عبدالنبی نوری، میرزا حسن کرمانشاهی، شیخ علی متکلم نوری و میرزا هاشم اشکوری پرداخت و با آموختن فلسفه، کلام و عرفان بر دانسته‌های خود افزود.

تحول در نجف؛ بذر نوگرایی در خاک سنت

محمدحسن شریعت سنگلجی مانند بسیاری از روحانیون هم‌عصر خود، چند سالی را در نجف گذراند. اما حضورش در این مرکز فقهی نه صرفاً برای تحصیل سنت، بلکه آغاز تغییر رویکرد او بود. از سال ۱۳۴۰ قمری پس از چهار سال اقامت در نجف، به تهران بازگشت؛ اما با چهره‌ای متفاوت و نظراتی تند و تیز. در این دوره، محمدحسن شریعت سنگلجی به صراحت از خرافه‌زدایی در دین سخن گفت و خود را مبلغ تفسیری تازه از قرآن معرفی کرد.

در مقدمه یکی از آثارش نوشت: «دیدم در دین خرافاتی پیدا شده است و به قرآن اباطیل و موهوماتی نسبت می‌دهند و در جامعه ما به جای دین اسلام از ادیان باطله و خرافات امم خالیه (امت‌های گذشته) اصولی و احکامی جایگزین شده است که امتیاز میان اسلام و خرافات داده نمی‌شود، هزار گونه شرک و بت‌پرستی به اسم دین توحید رونق پیدا کرده و هزار قسم بدعت و خرافه به نام سنت پیغمبر (ص) رایج شده است. بر خود لازم دانستم که معلومات خود را در دین بیان کنم و خرافات را از قرآن دور گردانم و دین حقیقی را به مسلمانان معرفی کنم.»

شریعت سنگلجی؛ مبلغ مسجد سنگلج تهران

محمدحسن شریعت سنگلجی که از نوجوانی به منبر و وعظ علاقه داشت، پس از بازگشت به تهران، مسجد کوچکی در محله سنگلج را پایگاه خود کرد. سخنرانی‌هایش به‌تدریج مخاطبانی شامل نظامیان، کارمندان دولت، روزنامه‌نگاران، استادان دانشگاه یافت و حتی برخی نمایندگان مجلس برای شنیدن دیدگاه‌هایش می‌آمدند.

نگاه متفاوت او به مسائل دینی و اجتماعی باعث شد پایگاه جدیدی نیز برای تبلیغ اندیشه‌هایش به نام «دارالتبلیغ» در خیابان فرهنگ تأسیس کند که شب‌های پنجشنبه محل تفسیرهای قرآنی او شد.

آزادی در سایه رضاخان؟

بر خلاف بسیاری از هم‌لباسانش، شریعت سنگلجی در دوران رضاخان با محدودیت‌های حکومتی مواجه نشد. نه منبرهایش تعطیل شد و نه دارالتبلیغ‌اش مزاحمتی دید. حتی شواهدی از ارتباطات او با رجال دولتی آن زمان در دست است.

علی‌اکبر داور، وزیر عدلیه وقت، مدتی نزد او «تبصرة المتعلمین» می‌خواند و انتصاب سادات اخوی به وزارت عدلیه به توصیه شریعت سنگلجی انجام شد. شاید همین روابط و نیز همسویی کلی با اصلاحات اجتماعی رضاخان، موجب شد برخی علما، چون آیت‌الله خمینی نظر مساعدی به او نداشته باشند.

دعوت به قرآن یا گرایش به وهابیت؟

شریعت سنگلجی خود را مبلغ توحید و مخالف شرک می‌دانست و عقایدش را قرآنی می‌نامید. با این حال، نزدیکی برخی دیدگاه‌هایش با جریان وهابیت، به‌ویژه پس از شهریور ۱۳۲۰، موجب شد عده‌ای او را به وهابی‌گری متهم کنند. دکتر محمدجواد مشکور نقل می‌کند که او در سفر حج به دعوت مؤتمن‌الملک، با آثار وهابی‌ها آشنا شد و برخی گرایش‌ها از آن پس در اندیشه‌اش پدید آمد. این اتهام در فضای مذهبی آن روزها بسیار سنگین بود.

عقاید محمدحسن شریعت سنگلجی

یکی از مهم‌ترین مباحث او بازخوانی قرآن بود. به باور شریعت، قرآن کتابی قابل‌فهم برای همه مردم است و نباید آن را در انحصار خواص قرار داد. او آیات متشابه را تنها مربوط به صفات خداوند می‌دانست و تفاسیر پیچیده و تأویلی را نوعی تحریف می‌انگاشت. بارها تأکید کرد که بطن قرآن، نه رمز و رازهای ناشناخته، بلکه هدف و مقصود روشنگر آن است. این رویکرد او مورد توجه دانشگاهیان و نسل جدیدی از متفکران دینی قرار گرفت. در واقع محمد حسن شریعت سنگلجی را می‌توان از آغازگران جنبش قرآن بودند و دیگرانی، چون یوسف شعار، صادق تقوی عبدالوهاب فرید تنکابنی حیدر علی قلمداران سید محمود طالقانی هر کدام به شیوه خویش این جنبش را بسط دادند قرآن گرایان نسبت به جریان‌های رسمی تشیع گاه دایره شمول خرافات از دیدگاه این جریان را به برخی جنبه‌های پذیرفته شده باورهای شیعی، چون علم امام رجعت شفاعت، زیارات تبری و. گسترش میدادند، زیرا تأکید بسیار قرآن گرایان بر مقوله توحید باعث می‌شد آنان برخی از این باورها را با توحید خالص منافی بدانند و انتقاداتی را بدان باورها وارد کنند. انتقاداتی که گاه واکنش‌های شدیدی را از سوی جریان رسمی تشیع بر می‌انگیخت. به گفته شریعت سنگلجی؛ «چون قرآن کتاب عقلی و علمی است و باید در جمیع ادوار زندگانی بشر هادی و رهنما باشد. این قسم افتراها به قرآن آن را از قیمت و منزلت میاندازد و علما و دانشمندان بشر از هدایت قرآن دور میشوند؛ اگر انتساب این قسم از خرافات از قرآن قطع شود دیگر قرآن نزد عقلا موهون نخواهد بود.»

سخن اساسی قرآن گرایان این بود که قرآن قابل فهم است.» به سخن شریعت سنگلجی: «از مسلمات است در کتاب خدا آیه‌ای که خلایق از فهم آن عاجز باشند یافته نمی‌شود و تمامی آن قابل تدبر و فهم است.» قرآن گرایان برای اثبات نظر خود ادله عقلی و نقلی مختلفی را ارائه می‌کردند.

از نقد شفاعت تا تقابل با مناسک عامی

سنگلجی در مبارزه با آنچه خرافه‌پرستی می‌خواند، بسیار صریح بود. توسعه سقاخانه‌ها، آش‌پزی نذری، توسل و شفاعت را به شدت نقد می‌کرد و آنها را نوعی «شرک پنهان» دانست. چنانکه در مقدمه کتاب «توحید، عبادت یکتاپرستی» نوشت: «باید خون گریست چنان اسلام تحریف شده... که اگر کسی دین حقیقی را معرفی کند، تکفیرش می‌کنند.» موضع‌گیری‌های او سبب شد جمعی از علما با تندی با او مخالفت کنند. از جمله اعتراضات به عقاید او بالا گرفت و برخی از آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری خواستند وی را تکفیر کند که البته بنا به مصالحی این اتفاق نیفتاد.

او در جایی دیگر با مناسک عامه مخالفت کرده و زبان به نقد گشود. سنگلجی برخی مصداق‌های شرک در میان مسلمانان را این‌گونه برمی‌شمارد: «سبحان الله! زحمات پیغمبر و ائمه دین چه شد؟ تعلمیات سید المرسلین کجا رفت؟ خون‌ها ریخته شد تا توحید حقیقی برقرار گردید! چرا مسلمانان توجهی به حفظ آن توحید ندارند؟ چرا کتاب خدا و سیره رسول را نمی‌خوانند؟ همان شرکی که قرآن و سنت نهی کرده، در میان بسیاری از مسلمانان به طور بارزتری منتشر است: قبرپرستی، سنگ‌پرستی، درخت‌پرستی، مرشدپرستی، تبرک به سنگ قدمگاه، سقاخانه‌ها و هزاران چیزها ازاین‌قبیل…»

آثار مهم محمدحسن شریعت سنگلجی

شریعت سنگلجی آثار متعددی از خود بر جای گذاشت که «اسلام و رجعت»، «متعابسات در مسائل فلسفی»، «براهین‌القرآن»، «البدع و الخرافات» (به زبان عربی)، و رساله‌هایی همچون «حرمت ربا» و «اسلام و موسیقی» تنها بخشی از این مجموعه‌اند. مهمترین کتاب و تالیف شریعت «کلید فهم قرآن» نام داشت. در سال ۱۳۲۳، کتابچه‌ای به نام «محو الموهوم» را منتشر کرد که در آن صراحتاً به عدم رجعت حضرت عیسی (ع) اشاره کرده بود؛ موضوعی که از سوی بسیاری از مفسران شیعه مورد انتقاد قرار گرفت.

مواجهه با کسروی

احمد کسروی، دیگر چهره مشهور منتقد سنت دینی، با وجود اشتراکاتی در مسأله اصلاح دینی، از شریعت سنگلجی دل خوشی نداشت. به زعم او، شریعت با تکیه بر قرآن هنوز در محدوده دین می‌اندیشید و نتوانسته بود به نگرشی فرادینی دست یابد. ناصرالدین صاحب‌الزمانی، پژوهشگر در بررسی حرکت شریعت سنگلجی، آن را تلاشی برای بازسازی اسلام در قالبی عقل‌گرایانه و قابل‌قبول برای نسل نو دانسته است. وی معتقد بود شریعت نه در صدد ترک اسلام، بلکه در پی پالایش آن بود.

مناظره معروف شریعت سنگلجی با رابیندرانات تاگور

شریعت سنگلجی مناظره معروفی بارابیندرانات تاگور، شاعر و متفکر مشهور و اثرگذار هندی داشت. بنا به گزارش‌های شفاهی رضاخان پهلوی دستور داد تا شریعت سنگلجی به گفت‌وگو با این شاعر هندی بنشیند. نقل شده که مناظره با طرح این عقیده از تاگور شروع شد که همه ادیان یکسان هستند و همه سعی در راهنمایی انسان به سوی کمال دارند و راه انسان به سوی کمال با توجه به دین آبا و اجدادی خود و سبک اعتقادی‌اش مشخص می‌شود. قطعاً شریعت با این امر مخالف بود و سعادت و کمال را تنها در پیروی از اسلام شیعی می‌دانست. این مناظره به دلیل عدم رسیدن به یک نقطه مشترک از سوی تاگور ناتمام ماند و او جلسه مناظره را ترک کرد.

پایان زندگی شریعت سنگلجی

محمدحسن شریعت سنگلجی در ۱۵ دی‌ماه ۱۳۲۲ درگذشت. به گفته نزدیکانش، او در ۵۳ سالگی، رنج‌هایی کشید که پیری ۸۰ ساله را تداعی می‌کرد.

مرحوم زنده‌یاد محمدابراهیم باستانی پاریزی در کتاب «آفتابه زرین فرشتگان» که در سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ توسط نشر خرم منتشر شد، ماجرای درگذشت شریعت را به این شرح روایت کرده است: «در سال‌های ابتدایی دهه ۲۰ (هم‌زمان با جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین) بیماری تیفوس در کشور شیوع پیدا کرد. شریعت در یکی از روزهای زمستان سال ۱۳۲۲ جوانی مبتلا به تیفوس را در خیابان مشاهده می‌کند که بیمارستان‌ها از پذیرش او خوداری کرده بودند.

وی این جوان را به خانه خود آورده و مشغول مداوای او می‌شود، اما خود و دیگر اعضای خانواده‌اش گرفتار این بیماری می‌شوند. آن جوان و اعضای خانواده شریعت نجات پیدا می‌کنند، اما شریعت و برادر کوچکترش بر اثر این بیماری فوت می‌کنند.»

درگذشتش واکنش‌هایی گسترده به دنبال داشت. چنانکه روزنامه «اطلاعات» شرح کاملی از زندگی، تحصیلات و اندیشه‌هایش منتشر کرد. روزنامه «قیام ایران» نیز مقاله‌ای بلند از حسن صدر درباره مبارزات او با خرافه‌گرایی به چاپ رساند. یک سال بعد، ابوالحسن بیگدلی، یکی از نزدیک‌ترین مریدانش، کتابچه‌ای درباره او منتشر کرد و شرح آخرین روزهای زندگی‌اش را در نشریه «رواق» – متعلق به برادر شریعت سنگلجی – به چاپ رساند.

شریعت سنگلجی را شاید بتوان از پدران جریان نواندیشی دینی دانست که بعدها با چهره‌هایی، چون مهندس بازرگان، دکتر شریعتی، و روشنفکران دینی بعدی تکمیل شد. برخی پژوهشگران وی را امتداد پروژه‌ای معرفی می‌کنند که توسط شیخ هادی نجم آبادی آغاز شد؛ اگرچه میان منظومه فکری شیخ هادی و شریعت تفاوت‌ها زیاد است. حرکت او انتقادات زیادی از سوی جریان سنتی دینی را برانگیخت.

کد خبر 2059394

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =