گروه اندیشه: مصاحبه با دکتر محمدباقر نوبخت که در دی ماه ۱۴۰۰ توسط سایت"پویش فکری توسعه" انجام شده، به بررسی عمیق مسئله توسعه در ایران پرداخته است. دکتر نوبخت در این مصاحبه،که خلاصه ای از آن در زیر از نظرتان می گذرد، توسعه را پاسخی به آلام ناشی از جنگهای جهانی و رهایی از استعمار میداند و بر این نکته تأکید میکند که ایران با توجه به محدودیتهای خاص خود، باید یک مدل توسعه بومی و "اقتضایی" تعریف کند که با فرهنگ و قانون اساسی آن همخوانی داشته باشد، حتی اگر این مدل با نظریههای رایج جهانی متفاوت باشد.
نوبخت موانع اصلی توسعه در ایران را نه در اسناد بالادستی (مانند قانون اساسی)، بلکه در عدم اجرای صحیح این اسناد و موانع فرهنگی میداند. او به نبود اجماع و الگوی یکپارچه توسعه حتی در بین گروههای سیاسی مختلف اشاره میکند. همچنین، او بر اهمیت تعامل با جهان خارج برای دستیابی به توسعه واقعی تأکید میکند و کندی پیشرفت ایران را ناشی از عدم انطباق با تغییرات جهانی میداند.
اتخاذ توسعه ای که ممکن از با نگاه نظری متفاوت باشد
او در این گفت و گو به طرح سوال هایی بس مهم می پردازد: «اما با کدام استراتژی ما به آن توسعهای که جمهوری اسلامی از بین انواع تفکرها و مفاهیم توسعه پذیرفته است، میتوانیم برسیم؟ بالاخره از این ۱۲-۱۳ مکتب اقتصادی و از سه نظام اقتصادی موجود، ما بالاخره کدام هستیم و اسناد فرادست ما در این مسئله چه میگوید؟به نظر میرسد با محدودیتهایی که جمهوری اسلامی ایران دارد، باید توسعهٔ خاص خودش را تعریف کند. بنابراین امروز باید واقعبینانهتر عمل کنیم و به دنبال یک توسعه اقتضایی باشیم که در این فرهنگ و با این قانون اساسی عملیاتی باشد که ممکن است با نگاه نظریای که ما نسبت به توسعه داریم، متفاوت باشد.»
اقلیت اکثریت را باطل می داند؛ اقلیت می خواهد یک تنه در برابر دنیا بایستد
از نظر نوبخت «الگوی بومیای که در تاریخ و جغرافیای جمهوری اسلامی ایران قابل تعبیه، بروز و تعیّن باشد، شدنی است.» او می ادمه می دهد: « اما این الگوی بومی از یک طرف با تعارضهای بیرونی مواجه است و از طرفی به همان میزان با تعارضهای درونی هم مواجه است. تعارض درونی کجاست؟ آن گروههایی هستند که منبعث از فرهنگ هستند که خیال میکنند اگر اقلیت هم هستند، ولی چون به گونهای دیگر فکر میکنند، اکثریت باطل است. جوامع لیبرال دموکراسی حق را آن چیزی میدانند که اکثریت در آن مقطع گفته است و بنابراین میتواند متنوع باشد. بعد همه مقید به برنامه اکثریت میشوند. اما ما فراتر از اکثریت، به یک حق و اصالتی برای باور و تفکرمان قائل هستیم؛ طوری که حتی اگر تمام خلق عالم هم به مسیر دیگری برود، ما فکر میکنیم در همین مسیر باید باقی بمانیم و یکتنه در برابر همه بایستیم.»
نوبخت افزود: «حتی وقتی با رای اکثریت مردم، یک دولت حداکثریای تشکیل می شود، یک گروه کوچک به خودشان حق میدهند (این حق البته یک حق قانونی نیست؛ بلکه یک حق ایدئولوژیک است) که در تعارض با دولت قرار بگیرند. این حاصل قانون اساسی نیست، قانون اساسی ما به اکثریت اعتقاد دارد؛ اینها حاصل فرهنگ ما است. بنابراین آنچه امروز بهعنوان موانع توسعه با ابتناء به اسناد فرادست است، بیش از این که مشکل از اسناد فرادست – قانون اساسی – باشد، ناشی از عدم اجرای آن است؛ پس مشکل الگویی نیست که در قانون اساسی مطرح شده است. این مشکل به فرهنگ برمیگردد؛ چون در فرهنگ ما نظارتپذیری همیشه با تعارضهایی مواجه است.»
فقدان نظریه و راهبرد منسجم توسعه در اصولگرایان و اصلاح طلبان
نوبخت در ادامه از فقدان ها از جمله فقدان راهبرد منسجم و روش های درست تصمیم سازی و تصمیم گیری می گوید: «تصور من این است که علیرغم این که از توسعه صحبت میکنیم و الگو هم میدهیم، هنوز یک تفکر منسجم غالبی که هر دفعه (در هر برنامه پنج ساله و بودجه یک ساله) یک بخش آن را اجرایی کنیم وجود ندارد. هنوز هم، ما یک وحدت نظر، حتی در مجلس اصولگرا نداریم؛ حتی در بین اصلاحطلبها هم یک وحدت نظر وجود ندارد. در غیاب چنین الگویی هر پنج سال به یکطرفی که بیشتر فضا رفت، ما هم به همان فضا رفتیم. هر دفعه تفکری غالب بود، حتی گاهی اوقات در یک رأیگیری ادر باره این که برای مثال کشاورزی محور شود یا صنعت؛ توسعهٔ صادرات داشته باشیم و یا جایگزینی واردات؟ گاهی اوقات بدون بحث و تحقیق کافی ، این موضوعات به بحث و رأیگیری گذاشته میشد.»
در چه نوع توسعه ای استعدادها شکوفا می شود؟ چگونگی ایجاد حس رضایت از ایرانی بودنمان
دبیرکل حزب اعتدال و توسعه سپس به نقش ارتباطات جهانی و توسعه اشاره می کند او می گوید: «توسعه نمیتواند فقط بومی و منطقهای شود؛ آن توسعهای که استعدادهای افراد در حد اعلای خود بروز می کند، حتماً باید به صورت تنگاتن به مباحث بیرونی و جهانی بپردازد. البته الگوی ایرانی توسعه ویژگیهای خاص و موانع خاص خود را دارد و بالاخره میزان موفقیت آن در برخی از عرصهها، به طور قطع تحتتأثیر تعامل متقابلی است که با دنیای خارج دارد. بخش بزرگی از عقبماندگی ایران هم به دلیل رقابتهایی است که با جهان خارج داریم. درحالیکه کشورهای دیگر با سرعت یکی پس از دیگری از کنار ماشین توسعه عبور میکنند، ما با سرعتی کند در حال حرکت هستیم. تعریفی که از جهان و ارتباطات بینالمللی نیز وجود دارد و ما با آن سازگار نیستیم، بر روی حرکت توسعه ما نیز سنگینی میکند.»
رئیس سازمان مدیریت برنامه ریزی دولت روحانی می گوید: «من توسعه را تحولی در چند محور میدانم و اعتقاد دارم حتماً باید اولاً تغییراتی در بحث اقتصادمان داشته باشیم. دوم، ایجاد تحولاتی در عرصه علم و فناوری است. سوم، نوع نگرشهای سیاسی است و به طور قطع یک بعد از توسعه در عرصههای سیاسی تعریف میشود. چهارم بحث بعدی بحث فرهنگی است؛ حتماً باید تحولاتی از جنس فرهنگ در کشورمان رخ دهد تا بتوانیم بگوییم از یک جامعهٔ قبل از توسعهیافتگی به مرحلهٔ توسعهیافتگی رسیدهایم. پنجم بحث دفاعی و امنیتی است. اساساً هنوز در جامعهٔ جهانی جذب نشدیم که در اینجا نیز باید یک سلسله تغییراتی اتفاق بیفتد. بالطبع اگر این تحولات در عرصههای اقتصادی تا عرصهٔ امنیتی در کشور ما اتفاق نیفتد، اینکه بگوییم ما توسعهیافته شدیم و کشوری توسعهیافته هستیم، امکانپذیر نیست.»
او افزود: «اگر این ابعاد جمع شود، میتوانیم در یک جمعبندی کلی، یک حس رضایت از خودمان، ایرانی بودنمان، و زندگیمان داشته باشیم. در این شرایط عرصه برای افراد جامعه فراهم میشود که بتوانند استعدادهای خود را شکوفا کنند. در واقع توسعه شرایط و کیفیتی است که امکان بروز استعدادهای درونی هرکسی، تا آن جایی که ظرفیت دارد، فراهم میشود و با فراهم شدن اینها هست که آن جامعه به حد کافی منبسط خواهد شد و با آن انبساط کیفیت و شرایط میتوانیم توسعه بگوییم.»
چه باید بشویم که بگوییم توسعهیافته هستیم؟
نوبخت برای این که به این سوال پاسخ بدهد که «چه باید بشویم که بگوییم توسعه یافته هستیم؟» می گوید: «برای این امر باید به چند مسئله توجه کنیم: نخستین بحث این است که این توسعهای که از آن صحبت میکنیم، از نظر من واژه توسعه، پاسخی به آلام ناشی از جنگ جهانی دوم و حتی جنگ جهانی اول بود؛ همچنین کشورهایی که از بند استعمار رها شده بودند نیز دنبال پیشرفت بودند و این فصل مشترک توسعه شد. موضوع دوم، بحث استراتژی توسعه است؛ بالاخره با کدام استراتژی از میان انواع نظریه های توسعه، به توسعه مورد قبول جمهوری اسلامی، میتوانیم برسیم؟ بالاخره از میان ۱۲-۱۳ مکتب و سه نظام اقتصادی موجود، ما کدام هستیم و اسناد فرادست ما در این مسئله چه میگوید؟ موضوع سوم، موضوع دولت هست. جایگاه دولت در ایران چیست؟ ما چه دولتی میخواهیم؟ دولت حداقلی میخواهیم، دولت حداکثری میخواهیم؟ موضوع چهارم بالاخره وقتی در جمهوری اسلامی ایران میخواهیم توضیح دهیم توسعه چیست، بالاخره باید این توسعه را در جغرافیای ایران و تاریخ ایران تعریف کنیم. در نهایت ما با چه برنامهای و با چه نوع شیوهٔ بودجهریزی و با چه شیوهٔ برنامهریزی میتوانیم به توسعه برسیم؟»
رئیس سازمان مدیریت برنامه ریزی دولت روحانی در باره این که ایران چه نوع توسعه ای را می تواند دنبال کند، می گوید: «بالاخره ما یک کشور فرهنگی هستیم و آداب و سنن ما که بخشی از فرهنگ را تشکیل میدهد، به همین جهت ما فقط نوع خاصی از توسعه را میتوانیم پی بگیریم. بالطبع ما باید توسعهٔ ایرانی اسلامی تعریف کنیم؛ نه توسعه به مفهومی عام و نظری؛ تمام ابعاد توسعهای را که ذکر کردم ، باید در ظرف جمهوری اسلامی ایران و فرهنگ ایران بکار ببریم. اگر میگوییم اقتصاد، باید آن را در ظرف اقتصاد ایران بکار ببریم، وقتی بحث از توسعه سیاسی میکنیم، باید آن را بهگونهای تعریف کنیم که در جمهوری اسلامی ایران قابلقبول است. در واقع با محدودیتهایی که جمهوری اسلامی ایران دارد، باید توسعهٔ خاص خودش را تعریف کند. بنابراین امروز باید واقعبینانهتر عمل کنیم و به دنبال یک توسعه اقتضایی باشیم که در این فرهنگ و با این قانون اساسی عملیاتی باشد که ممکن است با نگاه نظریای که ما نسبت به توسعه داریم متفاوت باشد.»
نظرات تفصیلی محمد باقر نوبخت در باب الگوی مطلوب توسعه در ایران را می توانید در کتاب تالیفی ایشان با عنوان «پژوهشی پیرامون الگوهای توسعه (مقدمه ای بر الگوی مطلوب توسعه ایرانی – اسلامی)» بخوانید.
216216
نظر شما