نرگس کیانی: از زمان حمله اسرائیل به ایران در بامداد جمعه ۲۳ خردادماه، در کنار همه آنچه بر مردم ایران گذشت، نوع رفتار رسانهها نیز زیر ذرهبین استادان علوم ارتباطات و کارشناسان رسانه قرار گرفت. در این میان، تلویزیون فارسیزبان ایراناینترنشنال بارها به نقض اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری؛ خودداری از ترویج جنگ و خشونت و لزوم حفظ سیاست بیطرفی، متهم شد. فراتر از اینها، نکتهای است که کامبیز نوروزی، حقوقدان و کارشناس رسانه، در گفتوگو با خبرآنلاین به آن اشاره میکند. او با تاکید بر لزوم «جداسازی مفهوم نظام سیاسی از مفهوم سرزمین» یادآوری میکند که در بسیاری از موارد منتقد نظام سیاسی ایران بوده است. منتقدِ نقض حقوق اساسی ملت، منتقدِ اقتصاد بحرانزده، منتقدِ فساد گسترده و انواعواقسام بحرانهای اجتماعی، زیستمحیطی و... در حال حاضر اما جنگی که اسرائیل آغاز کرده است نه علیه نظام سیاسی که تجاوز به خاک ایران و کشتار انسانهای بیسلاح و بیگناه است. در چنین شرایطی، حمایت از اسرائیل و تبلیغ جانبدارانه برای آن، به معنای حمایت از تجاوز نظامی به خاک و مردم ایران است. کامبیز نوروزی ابایی از اشاره صریح به این نکته ندارد که تلویزیون ایراناینترنشنال، با توجه به حمایت صریحاش از اسرائیل و اقدامات نظامی آن، از تجاوز به قلمرو سرزمینی ایران و ملت ایران حمایت میکند.
بودجهای که مستقیم یا غیرمستقیم از منابعی نزدیک به اسرائیل تامین میشود
کامبیز نوروزی در پاسخ به این که تحلیلش از آنچه از آغاز حمله اسرائیل به ایران در ایراناینترنشنال میگذرد چیست، ابتدا نگاهی به «تاریخچه کوتاه تلویزیون موسوم به ایراناینترنشنال» میاندازد و میگوید: «این تلویزیون با بودجه شرکتی متعلق به شاهزادهای از عربستان سعودی شروع به کار کرد. آن زمان، روابط میان ایران و عربستان سعودی تیره بود. تلویزیون ایراناینترنشنال هم در برنامههای خود به شکلی آشکار به بازتاب مواضع دولت عربستان سعودی میپرداخت. اینجا باید از زندهیاد حمید هوشنگی از خبرنگاران باسابقه و خوشنام خبرگزاری ایرنا یاد کنم. اولین بار، او پروندهای درخصوص اسپانسرهای ایراناینترنشنال منتشر کرد و به شکلی مستند نشان داد که بودجه این تلویزیون از کجا و توسط چه کسانی تامین میشود. این اقدام هوشنگی با واکنش تند و حتی هتاکانه مسئولان ایراناینترنشنال روبهرو شد. در پی ترمیم آرامآرام روابط ایران و عربستان سعودی طی یک سال اخیر، آنطور که من از منابع غیررسمی شنیدهام، بودجه اختصاص داده شده به این تلویزیون یا بسیار کاهش پیدا کرد یا قطع شد. این تلویزیون خصوصی، در میان تلویزیونهای فارسیزبان خارج از کشور بیشترین حقوق را به کارکنان خود پرداخت میکند و در مجموع تلویزیونی پرخرج است. ضمن این که شاهد پخش هیچگونه آگهی هم در آن نیستیم. درنتیجه باید بودجه خود را از جایی تامین کند و از حضور اسپانسری قوی بهرهمند باشد. گرایش کنونی تلویزیون ایراناینترنشنال این حدس معقول را ایجاد میکند که این بودجه هنگفت به طور مستقیم یا غیرمستقیم از منابعی تامین میشود که بسیار نزدیک به اسرائیل هستند. تلویزیون ایراناینترنشنال در یک سال اخیر، به طور آشکار مواضع جریانهای تندروی آمریکایی علیه ایران و در یک هفته اخیر، مواضع اسرائیل را بازتاب میدهد. این امر چنان روشن است که یکی از دوستان ما، نام این تلویزیون را به طنز، اسرائیلاینترنشنال گذاشته است. در ادامه چند نکته مهم وجود دارد که توجه شما را به آن جلب میکنم.»
لزوم درک تفاوت مفهوم نظام سیاسی با مفهوم سرزمین
در این که روابط ایران و اسرائیل همواره پرتنش بوده است بحثی نیست. میان ایران و اسرائیل، تضادهایی بسیار عمیق و گسترده وجود دارد. ایران، همواره علیه اسرائیل موضع سیاسی داشته است و همینطور، اسرائیل علیه ایران و هر دو نسبت به یکدیگر، به شکل مدام، تبلیغات سیاسی بسیار تندی انجام دادهاند. کامبیز نوروزی با اشاره به این مقدمه برای تاکید بر این که «شروعکننده جنگ بیهیچ شک و تردیدی اسرائیل بوده است» ادامه میدهد: «ایران اما هیچگاه اقدام به عملیات نظامی علیه اسرائیل نکرده است. مسئولیت اقدامات نیروهای یمنی، حماس یا حزبالله و... علیه اسرائیل هم، بر عهده دولت ایران نیست. حتی اگر این نیروها طرفدار ایران تلقی شوند، به لحاظ قواعد حقوق بینالملل، ایران مسئولیتی در برابر اقدامات نظامی آنها ندارد. اسرائیل اما با شلیک انواع بمبها، پهپادهای انتحاری و... به خاک ایران تجاوز کرده است.»
وقتی کشوری به کشور دیگر حمله نظامی میکند نه به حکومت آن کشور، بلکه به قلمرو سرزمینی آن کشور حمله کرده است. نوروزی این نکته را نکتهای بسیار بااهمیت میخواند و میافزاید: «ما میدانیم که اسرائیل، دشمنی سرسختانهای با نظام سیاسی جمهوری اسلامی دارد و بسیار مایل به از بین رفتن آن است. با این حال، حمله او نه حمله به جمهوری اسلامی که تجاوز به سرزمین ایران است. جداسازی مفهوم نظام سیاسی با مفهوم سرزمین از اهمیتی ویژه برخوردار است و میتواند بر واکنشهای ما اثرگذار باشد. ما میدانیم که بسیاری از مردم و نیروهای سیاسی از رفتار نظام سیاسی ایران، ناراضی هستند. موارد نقض حقوق اساسی ملت در این نظام، بهخصوص در دو دهه اخیر، بسیار بوده است. فساد گسترده است. اقتصاد کشور بر اثر مدیریت فاسد و سوءاستفاده از قدرت بسیار بحرانزده است. انواعواقسام بحرانهای اجتماعی، زیستمحیطی و... گریبان کشور را گرفته است. نظام سیاسی در روابط خارجی درست عمل نکرده است و... همه این موارد به جای خود محفوظ است. مسئله اما اینجاست که جنگ اسرائیل علیه جمهوری اسلامی نیست بلکه تجاوز به خاک ایران است.»
او با اشاره به این که «حکومتها هیچکدام ابدی نیستند» میگوید: «ایران از سابقه سیاسی طولانی، سابقهای نزدیک به سههزار سال برخوردار است. در طول این مدت حکومتهای متعددی آمدهاند و رفتهاند؛ حکومتهایی که سرسلسله آنها هخامنشیان بوده است و پس از آن انواعواقسام سلسلهها و حکومتها اعم از ملی و محلی. با این حال، ایران بر جای خود باقی مانده است. مسئله حکومتها، یک مسئله داخلی است و هر ملتی ممکن است با حکومت خود دچار تعارض باشد یا نباشد و بتواند آن را تغییر بدهد یا ندهد. این یک مسئله داخلی است اما تجاوز به خاک یک کشور بحثی جداگانه است. اتفاقی که اکنون رخ داده این است که اسرائیل به قلمرو سرزمینی ایران تجاوز کرده است. سرزمینها متعلق به دولتها نیستند، متعلق به ملتها هستند. ایران نه متعلق به قاجار بوده است، نه متعلق به پهلوی و نه هماکنون متعلق به جمهوری اسلامی. ایران، همواره متعلق به ایرانیان بوده است. در حال حاضر، اسرائیل به سرزمین ایران تجاوز کرده است. ما اگر این نکته را درک کنیم، درمییابیم که حمایت از اسرائیل و تبلیغ جانبدارانه از آن، به معنای حمایت از تجاوز به خاک ایران و حمایت از تجاوز نظامی به ملت ایران است. تلویزیون ایراناینترنشنال، با توجه به حمایت بسیار صریحی که از اسرائیل و اقدامات نظامی آن انجام میدهد، از تجاوز به قلمرو سرزمینی ایران و ملت ایران حمایت میکند.»
موضع ایراناینترنشنال علیه سرزمین و ملتی به نام ایران به نفع اسرائیل است
این حقوقدان و کارشناس رسانه ادامه میدهد: «قلمرو سرزمینی در تمام کشورهای جهان، امری غیرقابل گفتوگو است. قلمرو سرزمینی برای همه ملتها از جنبهای مقدس برخوردار است. ملتها در تمام جنگها، برای حفظ سرزمینشان جان میدهند. سربازان انگلیسی یا فرانسوی که در جنگ جهانی دوم در برابر تجاوز آلمان هیتلری ایستادند از سرزمینشان دفاع کردند. سربازان، سربازان سرزمین هستند نه سربازان حکومت. در تمام دنیا، قاعده استوار و محکم این است که خاک سرزمین نباید به نفس بیگانه آلوده شود. تلویزیون فارسیزبان ایراناینترنشنال اما، به شکلی بسیار آشکار از نیروی نظامی دولتی حمایت میکند که به خاک سرزمین ایران تجاوز کرده است. فراموش نکنید، در تمام جوامع، کسانی که در زمان جنگ از بیگانگان حمایت و به پیشبرد اهداف دشمن کمک میکنند، خائن شناخته میشوند. من ابایی ندارم که این نکته را به صراحت بیان کنم. در زمان صلح، به شکل طبیعی هر شخص و رسانهای ممکن است مدافع سیاستهای کشوری و منتقد سیاستهای کشوری دیگر باشد. در زمان جنگ اما، حمایت از کشور متجاوز معنای عینی خیانت است.»
ما میدانیم که بسیاری از مردم و نیروهای سیاسی از رفتار نظام سیاسی ایران، ناراضی هستند. موارد نقض حقوق اساسی ملت در این نظام، بهخصوص در دو دهه اخیر، بسیار بوده است. فساد گسترده است. اقتصاد کشور بر اثر مدیریت فاسد و سوءاستفاده از قدرت بسیار بحرانزده است. انواعواقسام بحرانهای اجتماعی، زیستمحیطی و... گریبان کشور را گرفته است. نظام سیاسی در روابط خارجی درست عمل نکرده است و... همه این موارد به جای خود محفوظ است. مسئله اما اینجاست که جنگ اسرائیل علیه جمهوری اسلامی نیست بلکه تجاوز به خاک ایران است
کامبیز نوروزی برای روشنتر کردن این مفهوم به نمونهای تاریخی مربوط به کشور فرانسه در جنگ جهانی دوم ارجاع میدهد و میافزاید: «مارشال جوزف پتن شخصیتی بسیار معروف در تاریخ نظامی جهان است. او در جنگ جهانی اول رشادتهای فراوان از خود نشان داد و به عنوان قهرمان ملی فرانسه تحسین دولت و ملت را برانگیخت. پتن در آن زمان شخصیتی بسیار محبوب بود. در جنگ جهانی دوم، زمانی که آلمان هیتلری اقدام به اشغال فرانسه کرد، او به همکاری با نیروی نظامی اشغالگر پرداخت. پتن حکومت ویشی را شکل داد که تا آزادسازی فرانسه از اشغال ادامه داشت. او بعد از این واقعه بازداشت و محاکمه شد. پتن در دفاعیات خود علت همکاری با نیروی نظامی اشغالگر را کاستن از رنج کشتار مردم فرانسه اعلام کرد. با این حال، سلب حیثیت نظامی بهعنوان سختترین مجازات برای یک فرد نظامی و اعدام، احکامی بودند که دادگاه علیه او صادر کرد. در آن زمان، مارشال دوگل با استفاده از اختیارات خود، پتنِ ۸۲ ساله را به علت کهولت سن مشمول عفو دانست و مجازات او را به حبس ابد کاهش داد. پتن به مدت ۱۳ سال زندگی بسیار رنجباری را در زندان گذراند و سرانجام در ۹۵ سالگی درگذشت. پتن با انگیزه حفظ جان مردم با دشمن همکاری کرده بود. با این حال، فرانسویان نسبت به این شخصیت که در جنگ جهانی اول، قهرمان ملی بود دچار چنان نفرتی شدند که او را به سلب حیثت نظامی و مرگ محکوم کردند. این نفرت تا بدان پایه است که بنا بر برخی اخبار و گزارشها، حتی پس از مرگ پتن به سنگ قبر او تعرض میشود.»
همکاری با دشمن در زمان جنگ، به هر شکلی که باشد، منفورترین اقدامی است که شخص میتواند علیه ملت خود انجام دهد بهخصوص وقتی که از این اقدام نفع مالی ببرد. نوروزی با اشاره به این نکته، میگوید: «طبق آنچه در تاریخ فرانسه آمده است، پتن از همکاری با دولت آلمان هیتلری هیچگونه نفع مالی نبرده بود. تلویزیون ایراناینترنشنال اما تلویزیونی است که با بودجهای بسیار هنگفت مدیریت میشود. تا جایی که چنانچه اشاره کردم در میان تلویزیونهای فارسیزبان خارج از کشور، از بالاترین میزان بودجه برخوردار است. ضمن این، دستمزدهایی که پرداخت میکند بالاترین میزان دستمزد در میان تلویزیونهای مشابه است. پس آنها از آنچه انجام میدهند به لحاظ مالی نیز منتفع میشوند و مطلقا نمیتوان گفت براساس منفعت ملی عمل میکنند.»
افسوس میخورم که در حال حاضر تلویزیون ایراناینترنشنال در این جنگ که ایران را و نه جمهوری اسلامی را به خطر انداخته است اینطور تمام قد، تندتر از هر رسانه اسرائیلی، از اسرائیل و تجاوز آن به خاک ایران دفاع میکند
نوروزی اشاره میکند تلویزیون ایراناینترنشنال، در موقعیت جنگی کنونی، علیه جمهوری اسلامی به نفع اسرائیل موضع نمیگیرد. بلکه علیه سرزمین و ملتی به نام ایران به نفع اسرائیل موضع میگیرد. او ادامه میدهد: «همانطور که اشاره کردم، اسرائیل به جمهوری اسلامی حمله نکرده بلکه به سرزمین ایران تجاوز کرده است. وقتی آلمان هیتلری به فرانسه حمله کرد، به دولت فرانسه حمله نکرده بود بلکه به سرزمین فرانسه حمله کرده بود. در زمان اشغال، وقتی پارتیزانهای فرانسوی علیه آلمان به مبارزه مخفی میپرداختند، نه برای دولتشان که برای سرزمینشان میجنگیدند. این قاعده همیشه وجود داشته است. در حال حاضر نیز اسرائیل به سرزمین ایران حمله کرده است. بنابراین تلویزیون ایراناینترنشنال از کسی حمایت میکند، مروج و مبلغ مواضع کسی است که به سرزمین ایران تجاوز کرده است. درواقع کسانی که در تلویزیون ایراناینترنشنال کار میکنند، اگرچه ایرانی و فارسیزبان هستند اما در زمان جنگ از دشمنی حمایت میکنند که به سرزمین ایران تجاوز کرده است. شما میدانید که من، خود در زمان صلح انتقادات بیشماری نسبت به رفتارهای نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران داشته و دارم و همواره نیز در مورد آن سخن گفتهام و در خصوصش نوشتهام. نقدهای ما به جمهوری اسلامی اما، مسئلهای داخلی است که به خودمان مربوط میشود و به شخص و کشوری دیگر ارتباط ندارد. در حال حاضر نیز سخن من، نه در دفاع از جمهوری اسلامی که در دفاع از ایران است.»
نوروزی صحبت خود را با اشاره به سنتی دیرینه در میان نظامیان ادامه میدهد و میگوید: «یک فرد نظامی اگر در وضعیتی قرار بگیرد که هیچ راه نجاتی پیش روی خود نبیند؛ زخمی و مجروح باشد و دشمن در حال پیشروی، چه میکند؟ او در این وضعیت از همقطاران هموطنش میخواهد که زندگیاش را با گلولهای به پایان برسانند تا با گلوله دشمن کشته نشود، تا گلوله دشمن تنش را آلوده نکند. اینها فرهنگ، سنتها و قواعدی است که در تمام دنیا وجود دارد. در چنین وضعیتی، چگونه ممکن است شخصی هنگام تجاوز به کشورش اینطور آشکار و بیمحابا از دشمن حمایت و رفتار دشمن را تایید و تبلیغ کند؟ اشاره کردم در فرهنگ و اخلاق سیاسی دنیا، چنین فردی بی هیچ ملاحظهای خائن تلقی میشود. من افسوس میخورم که در حال حاضر تلویزیون ایراناینترنشنال در این جنگ که ایران را و نه جمهوری اسلامی را به خطر انداخته است اینطور تمام قد، تندتر از هر رسانه اسرائیلی، از اسرائیل و تجاوز آن به خاک ایران دفاع میکند.»
نقض اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری
کامبیز نوروزی در ادامه به نقض اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری توسط تلویزیون ایراناینترنشنال اشاره میکند و میگوید: «نکته دیگر، به لحاظ اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری حائز اهمیت است. این کاملا طبیعی است که هنگام جنگ، رسانههای ملی هر کشور مبلغ رفتار سیاسی و نظامی کشور خود شوند. درنتیجه تلویزیونها، رادیوها، مطبوعات و سایتهای خبری اسرائیل مواضع اسرائیل را بازتاب میدهند و به نفع آن به تبلیغ میپردازند. از آن سو سیاست خبری و تبلیغاتی تلویزیون و رسانههای ایرانی هم به نفع ایران است. در مورد سایر تلویزیونها و رسانهها اما، اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری بر دو قاعده بسیار مهم تاکید میکند؛ یکی خودداری از ترویج جنگ و خشونت و دیگری حفظ سیاست بیطرفی. تلویزیون ایراناینترنشنال، تلویزیونی ظاهرا خصوصی و بنابراین ملزم به تبعیت از این قواعد اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری است. درواقع اگرچه منابع مالی خود را منتشر نکرده اما مالکیتش دستکم در ظاهر، نه با ایران است و نه با اسرائیل و تلویزیونی خصوصی است. درنتیجه ملزم به تبعیت از اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری است. در حالی که کاملا در حال ترویج جنگ و خشونت است و رفتاری مطلقا جانبدارانه از خود نشان میدهد و به هیچ عنوان سیاستی بیطرفانه را در پیش نگرفته است. این دو مورد، نقض تمام عیار بزرگترین اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری است. این تلویزیون با حمایت از آغازگر جنگ؛ اسرائیل و تبلیغ و ترویج خشونت و کشتار، خلاف این اصل اخلاق حرفهای روزنامهنگاری عمل میکند که میگوید روزنامهنگاری باید در جهت ترویج صلح و مسالمت عمل کند. ایراناینترنشنال با جانبداری آشکار از اسرائیل دقیقا ناقض اصل بیطرفی است. ما حتی در تندروترین رسانهها مثل تلویزیون فاکسنیوز این همه جانبداری از اسرائیل و این همه تبلیغ برای جنگ و کشتار نمیبینیم که در تلویزیون ایراناینترنشنال میبینیم. تلویزیون ایراناینترنشنال از نظر من تلویزیونی ایرانی نیست. اگرچه تمام کسانی که جلوی دوربین آن هستند، فارسیزبان و ایرانیاند و موسیقی ایرانی و تصاویری از ایران پخش میکند اما مطلقا تلویزیونی ایرانی نیست. تلویزیون ایراناینترنشنال در حال حاضر یک تلویزیون اسرائیلی است.»
اگر تلویزیون خودمان اندکی کارآمد بود، ایراناینترنشنال مخاطبی پیدا نمیکرد
متاسفانه به دلیل سیاستهای غلط نظام حکمرانی بهخصوص در دو دهه اخیر؛ سوءمدیریتها، فسادها، نقض حقوق اساسی ملت و... میزان نارضایتی مردم از وضع موجود بسیار افزایش پیدا کرده و در میان آنها دافعهای شدید نسبت به حاکمیت ایجاد شده است. کامبیز نوروزی با اشاره به این نکته، میافزاید: «از سوی دیگر، تلویزیون ایران توسط یک گروه کوچک فرقهای مدیریت میشود و هم، برنامه فرقهای تولید میکند و هم، مخاطبش تنها فرقه طرفدار خودش است. این تلویزیون فقط انزجار ایجاد میکند. در حالی که اگر تلویزیونی حرفهای بود و رفتاری ملی داشت، تردید نکنید که کمتر کسی به سراغ تلویزیون ایراناینترنشنال میرفت. ما هر قضاوتی در مورد تلویزیون ایراناینترنشنال داشته باشیم، این واقعیت تغییر نخواهد کرد که ایراناینترنشنال بالاخره در حال انجام کار خود است. سوال ما چیزی دیگر است. در ایرانی که همه ایرانیها دوستش دارند، چرا حداقل گروهی بیننده تلویزیون ایراناینترنشنال هستند؟ این به خاطر علاقهمندی آن گروه به اسرائیل نیست. به خاطر دافعهای است که تلویزیون خودمان ایجاد کرده است. اگر تلویزیون ما که با بودجهای حیرتانگیز کار میکند اندکی کارآمد بود، تلویزیون ایراناینترنشنال بینندهای پیدا نمیکرد. اگر اجازه میدادند روزنامههای ایران با آزادی و امنیت کار خود را انجام بدهند، کسی به دنبال این تلویزیون یا تلویزیونهای دیگر نمیرفت. در سال ۱۳۷۸ یکی از مدیران رادیوی بیبیسی فارسی در صحبتی که با من داشت گفت از زمانی که روزنامههایی جدید در ایران شکل گرفتهاند مخاطب ما کاهش پیدا کرده است. یعنی روزنامههای پس از دوم خرداد موجب ریزش مخاطبان رادیوی بیبیسی فارسی شده بودند. متاسفانه اما فشارهای سنگین بر مطبوعات و سانسور در کنار بحران اقتصادی که گریبان مطبوعات را گرفت و نه دولت محمود احمدینژاد، نه دولت حسن روحانی و نه دولت سیدابراهیم رئیسی کمترین اهمیتی به آن ندادند موجب کاهش محسوس کارآیی مطبوعات شد.»
در ایرانی که همه ایرانیها دوستش دارند، چرا حداقل گروهی بیننده تلویزیون ایراناینترنشنال هستند؟ این به خاطر علاقهمندی آن گروه به اسرائیل نیست. به خاطر دافعهای است که تلویزیون خودمان ایجاد کرده است. اگر تلویزیون ما که با بودجهای حیرتانگیز کار میکند اندکی کارآمد بود، تلویزیون ایراناینترنشنال بینندهای پیدا نمیکرد
نوروزی صحبتهای خود را اینطور پایان میدهد: «تلویزیون ما چندین سال است که کمترین قواعد حرفهای برنامهسازی را رعایت نمیکند؛ ملت ایران را مخاطب قرار نمیدهد، تنوعات بسیار زیاد فکری، فرهنگی و سیاسی ملت ایران را بازتاب نمیدهد، پیام سیدمحمد خاتمی را در مورد تجاوز اسرائیل به خاک ایران منعکس نمیکند، پیام حسن روحانی را منعکس نمیکند، پیام زهرا رهنورد را از حصر خانگی منعکس نمیکند و.... از آن سو کسانی را به تلویزیون میآورد که نه از فهم کارشناسی برخوردارند و نه از فهم ملی و تنها شعار میدهند و نه کسی آنها را میشناسد و نه اعتباری برایشان قائل است. این تلویزیون فرقهای فقط به درد فرقه کوچک خودش میخورد. فرقهای که به شهادت انتخابات سالهای اخیر پایگاهی هم درمیان مردم ندارد. این تلویزیون اگر درست کار میکرد تردید نکنید که مخاطبان تلویزیونهای فارسیزبان خارج از کشور و بهویژه تلویزیون ایراناینترنشنال بسیار ناچیز میشد. در همان سالهای اول شروع به کار تلویزیون ایراناینترنشنال زمانی که به لطف هوشمندی حمید هوشنگی فاش شد که این تلویزیون بودجه خود را از عربستان سعودی دریافت میکند مخاطبانش به شدت ریزش پیدا کرد. در آن زمان تلویزیون ما هنوز از کارآیی اندکی برخوردار بود و روزنامههای ما نیز اثرگذار بودند. اکنون اما با توجه به کاهش تاثیر روزنامهها و این که تلویزیون ایران مخاطبان خود را در سطح ملی بهطور کلی از دست داده و مرجعیت رسانهای از میان رفته است، شاهد این اتفاق تلخیم؛ در حالی که اسرائیل به خاک و سرزمین ایران تجاوز کرده است، تلویزیون ایراناینترنشنال به عنوان مروج و مبلغ این تجاوز، همچنان مخاطب دارد. در این وضعیت، به قول حافظ شکایت از که کنم، خانگیست غماضم.»
۵۹۲۴۲
نظر شما