به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، کتاب رویدادنامه سریانی موسوم به «رویدادنامه خوزستان؛ روایتی از آخرین سالهای پادشاهی ساسانی» نوشته خداداد رضاخانی و سجاد امیری باوندپور نخستین مجموعه ایران در عهد باستان متاخر است که از سوی نشر حکمت سینا منتشر شده است. این کتاب سعی دارد تاریخ خوزستان را به گونهای بازگوکند تا که در آن رویدادهای مهمی که در این منطقه رخ دادهاند بار دیگر یادآوری شوند.
نویسندگان میکوشند با رویکردی مشخص و مدون موضوع مربوطه را تشریح کنند. این کتاب شامل رویدادنامهای است که یکی از متون بسیار مهم برای شناخت تاریخ اواخر دوره ساسانی است که به سریانی نوشته شده است. اهمیت این متن از آنجاست که برخلاف متون عربی و پارسی که از دید فاتحان و چند قرن بعد از فروپاشی ساسانیان درباره اواخر دوره ساسانی و شکست ساسانی نوشته شدهاند، این متن دیدی متفاوت از نظر زمانی نزدیک به پایان دوره ساسانیان دارد. شروع وقایع این متن از سال ۵۸۹ میلادی نشاندهنده چگونگی مشکلات سلسله ساسانی در پایان این دوران است...
مدارک نوشتاری جدید در مورد یک دوره تاریخی
علم تاریخ به طور عام علمی است متکی بر مدارک «نوشتاری» و تحقیق و موشکافی در آنها، از این نظر تحقیق تاریخی در واقع ارائه روایتی است از وقایع گذشته بر مبنای متون نوشتاری اولیه و مدارک هم زمان یا نزدیک به زمان وقایع مورد بحث در بسیاری از موارد روایات فراگیر از وقایع شکل نسبتا کاملی به خود گرفتهاند و هرگونه تغییر یا تجدید نظر در آنها موکول است به یافتن مدارک قانعکننده جدید یا منابع غیرنوشتاری نظیر سکهها، مهرها و دیگر یافتههای باستانشناسی به علاوه، کمتر پیش میآید مدارک نوشتاری جدیدی در مورد یک دوره تاریخی شناختهشده با روایتی تثبیتشده به دست آیند و از طرفی، مدارک غیرنوشتاری فوقالذکر، اکثرا از سوی مورخین تنها برای تایید شواهد نوشتاری به کار میروند.
اما بسیاری از روایات تثبیتشده برای یک دوره تاریخی تنها بر مبنای مدارک نوشتاری محدودی تهیه میشوند که ویژگی بارز آنها سهولت دسترسی به نسخ آنها و زبانهایی است که به آن نوشته شدهاند. تاریخ اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی و به طور عام تمام دوره پساباستان عهد باستان متاخر را میتوان از این دست دورهها به شمار آورد که روایت آن بیشتر بر مبنای منابع عربی، فارسی و یونانی پرداخته شده است. فراوانی و در دسترس بودن این مدارک باعث شده تا روایت اولیه و بسیاری از جزئیات تاریخ این دوره را از طریق مدارکی مانند گزارشهای آمیانوس پروکوپیوس، طبری مسعودی و بلاذری بشناسیم و بقیه مدارک موجود را بر مبنای این منابع بسنجیم و حتی در مواقعی روایات متفاوتی مانند مالالاس یا دینوری را مغلوط بدانیم.
نقطه شروع کل مطالعات پساباستان عهد باستان
خوشبختانه در بررسیهای تاریخی امروزه اهمیت مدارک کمتر شناختهشده و روایات متفاوت، بیشتر شده است و در بسیاری موارد، روایات تثبیتشده از دورههای مختلف بر مبنای این روایات متفاوت، کاملا بازبینی و بازنویسی شدهاند. شاید ازجمله مهمترین این بازبینیها روایت متفاوت سقوط امپراتوری روم غربی باشد که تا حدودی نقطه شروع کل مطالعات پساباستان عهد باستان متاخر هم محسوب میشود درنتیجه توجه به منابع کمتر شناختهشده و دقت در روایات متفاوت ازجمله دلمشغولیهای تاریخدان امروزی است.
در تاریخ غرب و مرکز آسیا بخصوص تاریخ پادشاهی ساسانی و شکلگیری حکومت اسلامی مدارکی که از دیدگاههای محلی و توسط نویسندگانی در «حاشیه» وقایع نوشته شدهاند اهمیت بسیاری پیدا میکنند. ازجمله مهمترین نمونههای این دسته از منابع مدارک نوشتهشده به زبانهای ارمنی، سریانی، قبطی حبشی و تا حدی گرجی و نیز مدارکی به زبانهای دیگر ایرانی نظیر بلخی و سغدی هستند. این متون اکثرا فقط توسط زبانشناسان مورد توجه قرار میگیرند و از دیدگاه مورخین دور میمانند. شرایط خاص بسیاری از این مدارک که به صورت نامناسبی نگهداری شده و به دست ما رسیدهاند دسترسی به آنها را برای مورخین سخت کرده و آنها را بیشتر در اختیار نسخهشناسان متخصصین خطوط باستانی و زبانشناسان تاریخی قرار میدهد که با زحمت زیاد به بازخوانی آنها میپردازند اما به دلیل نوع تخصصشان کمتر به جنبههای تاریخی این متون و قرار گرفتنشان در قالب روایات تاریخی توجه میکنند از این نظر فراهم کردن زمینه دسترسی به این متون برای استفاده مورخین و پیشبرد تحقیقات تاریخی و ارائه روایات متفاوت از وقایع تاریخی بسیار لازم و ضروری است.
توجه به زبانهای اصلی مانند سریانی و ارمنی
این ضرورت سالهاست در بسیاری از محافل دانشگاهی جهان شناسایی و منجر به ارائه ترجمههای قابل دسترس به همراه حواشی مفید برای مورخین شده است. هرچند این متون ترجمهای هستند و برعکس متونی که برای استفاده زبانشناسان ارائه میشوند، حاوی یادداشتهای زبانشناسی و بحثهای مربوط به این حوزه نیستند اما دقت در ترجمه آنها که اکثرا توسط مورخین دوره مورد نظر که با زبان اصلی منابع هم آشنایی دارند انجام شده است آنها را به منابعی مفید و اساسی تبدیل میکند.
از آنجایی که در ایران بسیاری از این منابع به واسطه زبانهای اروپایی شناخته شدهاند و حتی منابع یونانی نیز اکثرا از طریق ترجمههایی از این متون به فرانسه انگلیسی و آلمانی مورد استفاده قرار میگیرند ترجمه این منابع از زبانهای اصلی میتواند بسیار سودمند باشد. توجه به زبانهای اصلی مانند سریانی و ارمنی که بستگی و ارتباط زیادی با زبان فارسی دارند نکتههایی را در متون روشن میکند که در ترجمه به زبانهای اروپایی گم میشوند و ناشناخته میمانند. به همین دلیل ترجمه متن حاضر مستقیما از زبان سریانی، شاید بتواند نمونه خوبی باشد از آنچه میشود و باید در مورد منابع این دوره انجام داد و از این طریق به پیشرفت تحقیقات تاریخی مستقل در ایران کمک کرد.
داستانهای عجیبی از جامعه یهودیان و مانویان
متن سریانی موسوم به «رویدادنامه خوزستان» یکی از مهمترین منابع تاریخی برای سالهای پایانی حکومت ساسانی و برآمدن اعراب مسلمان به شمار میآید. این متن چه به لحاظ تاریخ نگارش و چه از حیث اهمیت اخبار تاریخی جایگاهی ویژه میان منابع مکتوب سریانی برای دوران ساسانی دارد. منابع مکتوب سریانی برای سالهای پایانی حکومت ساسانیان به دو دسته منابع سریانی شرقی و غربی تقسیم میشوند. سنت نگارش سریانی شرقی متعلق به کلیسای شرقی نسطوری و سنت نگارشی سریانی غربی متعلق به کلیسای ارتدوکس سریانی یا همان کلیسای یعقوبی بوده است. هر دو سنت نگارشی شامل منابعی مهم برای بازسازی تاریخ دوران ساسانی در گونههای مختلف ادبی هستند. در این میان مهمترین این گونهها، رویدادنامهها و تواریخ کلیسایی و دنیوی هستند. متن موسوم به «رویدادنامه خوزستان» متعلق به سنت تاریخنگاری سریانی شرقی است.
خطوط اولیه رویدادنامه حاضر به شرح داستان شورش بهرام چوبینه علیه هرمزد چهارم ساسانی میپردازد، واقعهای که در حدود سالهای ۵۸۹ تا ۵۹۹ میلادی اتفاق افتاد. آخرین اشارات تاریخی داستان از نظر زمانی در اوایل دوره اسلامی، بخصوص مرگ جاثلیق مار امّه در سال ۶۴۹ میلادی است. به این ترتیب این متن، زمانی حدود ۶۰ سال را که از پرحادثهترین دوران تاریخی ایران و غرب آسیاست روایت میکند. در این دوره شاهنشاهی ساسانی با فتح تمام آسیای غربی و مصر، به اوج قدرت و گسترش جغرافیایی خود رسید. اما در همین زمان نیز با شکست از لشکریان اسلام، پادشاهی ساسانی به پایان رسید و قدرت بیسابقه اسلام تمام آسیای غربی و بیشتر شمال آفریقا را درنوردید و با از پای درآوردن پادشاهی ساسانیان و امپراتوری بیزانس (روم شرقی) پایههای اولیه خلافت اسلامی گذشته شد.
نشانهای از موقعیت مناسب نصطوریان
بخش اول رویدادنامه با ذکری کلی از فتوحات پایان پذیرد و با جلو رفتن در زمان، از ناآرامیهای کلیسایی در نصیبین در دوران مار امّه، جاثلیق کلیسا در اوایل دوران اسلامی و مشکلات مردم نصیبین که منجر به دخالت امیر مسلمان آنجا نیز شد، سخن میگوید. به نظر میآید این بخش تعلیقی، اضافاتی باشد در مورد اخبار روز و کمی بعد از مرگ مار امّه در سال ۶۴۹ میلادی نوشته شده باشد. ازجمله قسمتهای دیگر این بخش، داستانهای عجیبی از جامعه یهودیان و مانویان منطقه بینالنهرین است که از طرف رویدادنامهنویس کافر و دشمن دانسته شده و جنایتهای غیرقابل باور و مغرضانهای به آنها نسبت داده شده است. لحن روایی و محلی این بخش این امکان را میدهد که تصور کنیم نویسنده بخش اول، که به احتمال زیاد ساکن یکی از مناطق اطراف نصیبین بوده، فقط مشغول گزارش روایات شفایی رایج در منطقه خود بوده است. اینکه در این داستانها، مسیحیان پیروز قدرتمند معرفی میشوند، احتمالا نشانهای است از موقعیت مناسب نصطوریان یعنی همکیشان نویسنده، در دوران مار امّه و اوایل دوره اسلامی. داستان مار الیاس، اسقف مرو و غسل تعمید یکی از شاهان محلی مرو در این بخش کاملا بیربط به بقیه رویدادنامه بوده و حتی بخش آخر آن است.
فتوحات اسلامو گزارشهای بلاذری و طبری
بخش دوم و کوتاهتر رویدادنامه، بخش خاصی است که جزئیاتی را در مورد فتوحات اسلامی در خوزستان شرح میدهد. به همین دلیل است که این متن به «رویدادنامه خوزستان» شهرت یافته، هرچند که بخش آخر تنها از چند بند تشکیل میشود. نویسنده یا کسی که این بخش را به رویدادنامه اصلی اضافه کرده، در اینجا به فتوحات اسلام بازمیگردد و با توضیحات بیشتر در مورد جنگهای سوریه و جنوب بینالنهرین ازجمله ذکر اسم خالد بن ولید و سعد بن ابیوقاص و پایهگذاری شهرهای بصره و کوفه، به جزئیات فتح خوزستان به دست ابوموسی اشعری میپردازد. بخشهایی از اطلاعات این بخش در گزارشهای بلاذری و طبری هم یافت میشود، اما جزئیات خاصی نظیر ساختار شهر شوشتر، آخرین پناهگاه هرمزدان مدافع ساسانی خوزستان و کشته شدن اسقف شهر اهواز در زمان جنگ تنها در این رویدادنامه آمدهاند. آخرین بخشهای رویدادنامه به شرح کوتاهی از خانه کعبه و ارائه فهرستی از شهرهایی میپردازد که در دست اعراب بودند و به بخشهای قبلی در مورد شهرهای پایهگذاری شده توسط سلوکوس و کلا کتابهای جغرافیایی ساسانی و اسلامی شباهت زیادی دارد.
رویدادنامهای سنتی مانند «رویدادنامه پاک»
اهمیت بخشهای آخر رویدادنامه شاید در تثبیت ترتیب تاریخی و زمانی فتوحات اسلامی و بعضی جزئیات تاریخ اسلام باشد. ذکر نام حضرت محمد (ص) در این رویدادنامه، آن را به یکی از قدیمیترین منابع در مورد پیامبر اسلام در خارج از دنیای مسلمانان تبدیل میکند. شرح فتوحات صاعقهآمیز خالد و سعد یادآور روایات اسلامی هستند که بعضی دانشمندان در مورد دقت آنها شک کردهاند. متاسفانه رویدادنامه حاضر در دست دادن به تاریخ امساک زیادی به خرج میدهد و به فهم ما در مورد تاریخ دقیق وقایع کمکی نمیکند. هدف نویسنده بهوضوح ارائه رویدادنامهای سنتی مانند «رویدادنامه پاک» نبوده و بیشتر به یادداشتهای شخصی یک شاهد عینی یا کسی که در زمان نزدیک به وقایع زندگی میکرد شباهت دارد.
متاسفانه نشانی از نام نویسنده متن در نسخه خطی باقی نمانده است و از شواهد درونمتنی نیز نمیتوان او را بازشناخت. تاریخ نگارش این متن را نیز نمیتوان با قاطعیت مشخص کرد؛ با این حال تاریخ نگارش بخش نخست متن باید بسیار نزدیک به حوادث ذکرشده در آن باشد و با توجه به آخرین اخبار موجود در این بخش، تاریخ نگارشش را باید میان سالهای ۶۵۰ تا ۶۶۰ میلادی دانست.
کتاب رویدادنامه سریانی موسوم به «رویدادنامه خوزستان؛ روایتی از آخرین سالهای پادشاهی ساسانی» در ۱۹۵ صفحه و قیمت ۲۵۰ هزار تومان از سوی نشر حکمت سینا منتشر شده است.
۲۵۹
نظر شما