تهمت جاسوسی به سرداری که اهواز را از خطر اشغال دشمن رهانید!

او ازجمله آخرین افرادی بود که پیش از هجوم سنگین عراق برای بازپس‌گیری جزایر مجنون، در قرارگاه باقی ماند تا از تخلیه کامل نیروها اطمینان حاصل کند. اما در درگیری‌های حوالی جاده هورالعظیم، ناپدید شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، با گسترش محورهای عملیاتی در جریان جنگ ایران و عراق، علی هاشمی تیپ ۳۷ نور را در منطقه حمیدیه بنیان گذاشت. او پس از تأسیس قرارگاه فوق‌سری نصرت و ارائه طرح‌های کلان عملیات‌های خیبر و بدر، مسئولیت سپاه ششم امام جعفر صادق (ع) را برعهده گرفت که نتیجه آن، سازمان‌دهی ۱۳ یگان رزمی و پشتیبانی در استان خوزستان بود. همین نقش‌آفرینی‌ها باعث شد که بسیاری، او را با لقب «سردار هور» بشناسند. در آغازین روزهای جنگ، با پیش‌روی سریع ارتش عراق به عمق خوزستان، علی هاشمی در مقام فرمانده تیپ ۳۷ نور، با رهاسازی آب‌های کانال سلمان به سمت کرخه کور، سد راه پیش‌روی بیشتر دشمن به سمت حمیدیه شد و از سقوط احتمالی اهواز جلوگیری کرد. تیپ تحت فرماندهی او همچنین در عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر نقش مهمی ایفا کرد و موفق شد مناطق غربی خوزستان را از اشغال نیروهای بعثی پاکسازی کند.

پس از آن، فرماندهی سپاه سوسنگرد را به عهده گرفت. پیش از آغاز عملیات والفجر ۸ که به فتح فاو منتهی شد، او با اجرای عملیات‌های فریبنده، تلاش کرد تمرکز ارتش عراق را از فاو به هورالعظیم منحرف کند. ازجمله اقداماتش می‌توان به حرکت روزانه کامیون‌های نظامی به سمت هور و ساخت سنگرهای متعدد برای ایجاد تصور استقرار وسیع نیروها در منطقه اشاره کرد. الگاوی، فرمانده لشکر ۲۳ ارتش عراق که بعدها به اسارت درآمد، در اعترافات خود گفته بود: «تحرکات گسترده ایران در هور باعث شد یقین کنیم حمله بزرگ از آن منطقه خواهد بود. سه تیپ نیرو را از فاو به هور منتقل کردم. اما فریب خوردیم و فاو از دست رفت.»

اما در چهارم تیر ۱۳۶۷ سرنوشت دیگری در انتظار علی هاشمی بود. غلامرضا گرجی‌زاده، از فرماندهان حاضر در جزیره مجنون، تا آخرین لحظات در کنار هاشمی بود، اما در واپسین دقایق، راه‌شان از هم جدا شد؛ گرجی‌زاده اسیر شد و علی هاشمی مفقودالاثر گردید. او ازجمله آخرین افرادی بود که پیش از هجوم سنگین عراق برای بازپس‌گیری جزایر مجنون، در قرارگاه باقی ماند تا از تخلیه کامل نیروها اطمینان حاصل کند. اما در درگیری‌های حوالی جاده هورالعظیم، ناپدید شد.

در سال‌های ابتدایی پس از این واقعه، خانواده، دوستان و همرزمانش تصور می‌کردند که او به اسارت درآمده است. اما با بازگشت آخرین گروه از آزادگان، نام علی هاشمی در فهرست صلیب سرخ مشاهده نشد. همین مسئله، سرآغاز زمزمه‌ها و شایعات شد، هاشمی کجاست؟ چرا هیچ‌کس شهادتش را ندیده؟ در سایه این ابهام، اتهام‌هایی سنگین همچون جاسوسی علیه او مطرح شد و نامش به فهرست ممنوع‌الذکرها رفت. سکوت و فضای سنگینی که خانواده‌اش تا سال ۱۳۸۹ با آن دست و پنجه نرم می‌کردند، ادامه یافت تا آن‌که خبر رسید پیکر مطهرش در هورالعظیم کشف شده است. علی هاشمی همان روز چهارم تیر در مجنون به شهادت رسیده بود.

گرجی‌زاده بعدها، در گفت‌وگویی عنوان کرد که تا زمان زنده بودن صدام (تا سال ۱۳۸۲)، تمامی فرماندهان توافق داشتند نامی از علی هاشمی برده نشود؛ زیرا در صورت اسارت، او می‌توانست به یک برگ برنده برای رژیم بعث تبدیل شود. یک سال پس از کشف پیکر هاشمی، علی شمخانی در یادداشتی به مناسبت مراسم باشکوه تشییع پیکر او در اهواز نوشت «چقدر سطحی‌نگر بودند کسانی که پس از مفقود شدن علی هاشمی در نبردی که گازهای سیانور و سیانید همه حیات جزایر مجنون را نابود کرده بود، آن زمزمه تلخ را سر دادند “او به ارتش عراق پیوسته.” آن زمان فریاد زدم: علی هاشمی، جوان انقلابی، شجاع، عرب، شیعه و خوزستانی، چگونه می‌تواند به صدام بپیوندد؟! بازگشت پیکر مطهر او در سال ۸۹، فرصتی شد برای بازگشت صداقت، برای آن‌هایی که شجاعت و وفاداری هاشمی‌ها را با تیغ حسادت و عافیت‌طلبی به مسلخ برده بودند.»

۲۵۹

کد خبر 2082811

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین