گروه اندیشه: یادداشت زیر در کانال ایران فردا، به قلم ابوطالب آدینه وند، با تیتر «برآمدن همبستگی نوین ملی»، منتشر شده، معتقد است در دورانی که ایران مورد تجاوز آشکار بیگانگان قرار گرفته، جامعه ایرانی بلوغی بینظیر از خود نشان داده است. با وجود نارضایتیهای عمیق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، مردم ایران به جای فروپاشی، روح ملی خود را بازسازی کرده و ملیگرایی و استقلالخواهیِ ریشهدار را به عنوان نیرویی محافظ برای کشور به نمایش گذاشتند. حتی بمباران رسانهای و تبلیغات مسموم پادوهای اسرائیل نیز نتوانست این روحیه ملی را در هم بشکند. آدینه وند اضافه می کند که این دوره شاهد پوستاندازی بزرگی در همبستگی ملی ایران بوده و سطح آگاهی ملی مردم به طور چشمگیری ارتقا یافته است. مردم با درک و تشخیص تاریخی، فریب نخوردند که به دلیل نارضایتی از وضعیت داخلی، میهن خود را تسلیم متجاوزان کنند. این دفاع از تمامیت ارضی، دستاوردی ارزشمند برای میهندوستان است. این همبستگی نوین، ضمن مرزبندی با جریانهای طرفدار جنگ، کاملاً صلحجو بوده و هرگونه تجاوز به حریم ملی را تجاوز به ایران و ایرانی میداند. این نیروی همبستگی اکنون به سرمایه اجتماعی عظیمی تبدیل شده که میتواند نقش مهمی در ساخت آینده ایران ایفا کند و بستری برای توسعه و دموکراسی، با تکیه بر استقلال و حفظ تمامیت ارضی کشور فراهم آورد.
****
جامعه ایران در در این دوره تجاوز آشکار بیگانگان، بلوغ بزرگی را آشکار نموده است و نارضایتی عمیق از وضعیت نامطلوب و غمبار، او را به انهدام نکشانده است. تمییز و تمایز امور از همدیگر نشانه ی عقلانیت است و مردم توانستند در پرتو این تمییز تاریخی در این بزنگاه خطیر ملی، برغم نارضایتی چند وجهی و عمیق، روح ملی را بازسازی و ملی گرایی و استقلال خواهی نهادینه شده ی تاریخی و بارور شده در ۱۵۰ سال گذشته را به مثابه یک نیروی محافظ ایران به منصه ی ظهور بگذارند.پارازیت سنگین رسانه ای پادوهای اسرائیل نیز نتوانست این روح ملیِ نهادینه شده را در هم بشکند.
▪️قدر مسلم اینکه وضعیت همبستگی ملی در ایرانی پوست اندازی بزرگی کرده و تراز آن در مدار بالاتری قرار گرفته است. آگاهی ملی ِ مردم، با تمییز و تشخیصی بزرگ و تاریخی در این دام نیفتاد که به دلیل نارضایتی از نظم سیاسی، میهن خود را برای جنایت کاران متجاوز وا نهد، این دفاع از حریم ملی و سرزمینی را باید ارج نهاد، این دستاوردی ارزشمند برای میهن دوستان است.
میهن دوستی و روح ملی ریشه تاریخی و تمدنی داشته و در اشکال و صور مختلف در تاریخ ایران حیات داشته و بخشی از تاریخ مقاومت ایرانیان است؛ این روح ملی، در یکصد و پنجاه سال اخیر در وجه خودآگاهی تاریخی ایرانیان ظهور یافته و در سپهر عمومی نهادینه شده است . این روح ملی و استقلال خواهی، در این طوفان حادثه، ضامنی بزرگ برای تداوم ایرانیت تاریخیست. برغم نارضایتی های عمیق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی از وضع موجود از یک طرف و پارازیت رسانه های ضد ملی پادوی اسرائیل و منتظران چلبی سازی، جامعه ایرانی با تکیه بر عناصر فرهنگی و ملی خود و تشخیصی تاریخی، به پای ایران و سرزمین تاریخی خود ماندند و راه ملی خود را برگزید و همبستگی نوینی را حول " ایران" سامان داد و آفرید.
▪️این همبستگی نوین ضمن مرزبندی با جریاناتی که مهره های طرفدار جنگ علیه کشور هستند، تمام قد گرایش ضد جنگ و صلح جویانه دارد و در برابر تجاوز و تهاجم بیگانه به کشور معترض و متحد بود، تجاوز به حریم ملی را برنتافته است و هر شلیک متجاوز را شلیک به سمت ایران و ایرانی دانسته و مقاومت در برابر اعمال زور و سلطه بیگانگان را مشروع می داند.
اکنون این نیروی همبستگی به سرمایه اجتماعی بزرگی بدل شده و به صورت یک خودآگاهی جمعی و تاریخی حول " ایران" و ناسیونالیزم ایرانی دوباره قد برافراشته و جان تازه ای گرفته است. به باورم این همبستگی نوین، سرمایه اجتماعی قدرتمندی است که مشارکت مهمی در ساخت آینده ایران خواهد داشت بدین معنا که نیرویِ این همبستگی در این دوره ی تجاوز ۱۲ روزه به صورت کمپلکسی و فشرده به عرصه اجتماعی ایران تزریق شده و اثر فرهنگی و اجتماعی و سیاسی خود را خواهد گذارد. البته این همبستگی نوین در دل خود یک سلب بزرگ دارد و آن هم اینکه نیروهای سیاسی با معیار وطن و استقلال خواهی شاقول می گردند .
زیرا تردیدی نیست که به تعبیر مهندس سحابی " بودن ایران" و حفظ تمامیت ارضی آن، محمل توسعه و دموکراسی است و بدون استقلال آن، به تجربه تاریخی مسیر توسعه و دموکراسی نیز هموار نیست. روستو، در بحث های مرتبط با گذار به دموکراسی نیز از اهمیت همبستگی حول حفظ تمامیت ارضی سخن گفته و ظرف شکسته را محملی مناسب برای حمل دموکراسی نداسته است ،همچنین چارلز تیلی نیز در " جامعه شناسی تاریخی تحولات دموکراتیک"، بین استقلال و دموکراسی، نسبت قائل است و جنبش استقلال خواهی در جهان را در رشد روندهای دموکراتیک موثر می داند.
▪️البته پر واضح است که هر جریانی که این همبستگی را با روشهای غیر دموکراتیک بر هم زند و در مسیری غیر ملی مصادره کند، خواسته یا ناخواسته در همان مسیر قدم زده و آن معیار ملی را مخدوش نموده است، تبیین این همبستگی و شرایط و الزامات حفظ آن خود اکنون یک امر راهبردی مهم و بر دوش میهن دوستان و نیروهای ملی است.
اکنون این پرسش وجود دارد که این سرمایه اجتماعی منبعث از همبستگی ملی به کدام سمت می رود و چه کارکردی دارد؟ بهتر است خرج کدام راهبرد شود؟ حاکمیت و نیروهای سیاسی با آن چه خواهند کرد؟ آیا این نیروی همبستگی می تواند بستری برای انبساط سیاسی و اجتماعی در ایران شود که در بستر آن سهم همین مردم ایرانخواه در مشارکت بیشتر شده و در مداری دموکراتیک و ملی قرار گیرد؟ این سرمایه اجتماعی با کدام سازوکار سازگاری بیشتری دارد و در کدام سازوکارها و مناسبات تضعیف می شود؟
▪️ما ایرانیان در این پساجنگ تجاوزگرایانه بیگانگان علیه کشور و سرزمین تاریخی مان، بیش از پیش نیازمند تامل در ظرافت های مرحله ی تاریخی خود بوده و باید متغیرهای صحنه جهانی را به دقت و حساسیتی بیش از پیش، لحاظ نماییم و در این وطن؛میراث ملی همه ساکنان این جغرافیای سیاسی و تاریخی مان نظر ورزیم و اثرات این جنگ را به یک خودآگاهی ملی جهت دهیم که از رنج ایرانیان بکاهد.
216216
نظر شما