به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ هیأت دولت ایران به ریاست «محمد ساعد مراغهای» در جلسه شب ۱۴ اسفند ۱۳۲۸ موضوع شناسایی دوفاکتو اسرائیل را به اتفاق آراء مورد تصویب قرار داد. گفته شده است شناسایی دوفاکتو اسرائیل توسط دولت وقت ایران، براساس پرداخت رشوه توسط یک عامل آمریکایی و به واسطه یک تاجر ایرانی به محمد ساعد امکانپذیر شد. موضوع شناسایی اسرائیل توسط دولت ایران، مورد اعتراضات مختلفی قرار گرفت. با آغاز نخستوزیری دکتر «محمد مصدق» و نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، موضع بازپسگیری شناسایی رژیم اسرائیل توسط دولت وقت مطرح شد. ازجمله این اقدامات بیانیه علمای «الأزهر» در خصوص الغای شناسایی اسرائیل توسط ایران بود که در روزنامه «المصری» قاهره چاپ شد. سپس «حسین مکی»، نماینده مجلس شورای ملی، در نطقی موضوع شناسایی اسرائیل در زمان محمد ساعد را بهشدت مورد حمله قرار داد و انجام این عمل را تنها پس از دریافت رشوه توسط نخستوزیر وقت امکانپذیر دانست. چند روز بعد روزنامه «الیقظه» بغداد از روحانیون عراقی خواست که آنها هم به پیروی از علمای مصر، سوریه و لبنان به آیتالله کاشانی نامهای در باب قطع روابط بین ایران و اسرائیل بنویسند. با این احتساب موجی از فعالیتها و درخواستها از داخل و خارج به منظور بازپسگیری شناسایی و به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل توسط دولت ایران به راه افتاد.
در ۱۳ تیر ۱۳۳۰، آیتالله کاشانی در پاسخ به پرسش تلگرافی خبرنگار روزنامه «المصری» قاهره گفت: «پس گرفتن شناسایی اسرائیل از طرف ایران که رسمیت قانونی کافی هم نداشت، قطعی است.» سرانجام در صبح روز ۱۶ تیر ۱۳۳۰ در جلسه مجلس شورای ملی، «باقر کاظمی» وزیر امور خارجه، اعلام کرد: «به جهت اینکه دولت ایران دیروز تصمیم خودش را اجرا کرد و ژنرال کنسولگری که در بیتالمقدس بود را منحل کرده و رسیدگی به کار آنها را به سفارت [ایران در اَمان] محول کرد. از این طرف هم دولت مصمم نیست راجع به شناسایی رسمی دولت اسرائیل اقدام دیگری بکند و نمایندهای هم از اسرائیل در ایران قبول نکرده و نخواهد کرد.»
در ساعت چهار بعدازظهر همان روز، دستور تلگرافی انحلال کنسولگری به بیتالمقدس ارسال شد و کارمندان کنسولگری بهسرعت سرکنسولی را تعطیل و روز بعد هم به مراجعان و خبرنگاران جراید و نماینده وزارت خارجه اسرائیل موضوع گفته شد. خبر تعطیل شدن سرکنسولگری ایران در بیتالمقدس، بازتاب زیادی بهخصوص در جهان عرب داشت و مورد استقبال مقامات سیاسی و مطبوعات آن کشورها قرار گرفت.
به همین مناسبت روزنامه «ساسانی» وابسته به حزب «پانایرانیست» در تاریخ ۱۶ تیرماه ۱۳۳۰ در مقالهای مفصل دلایل بازپسگیری شناسایی رژیم اسرائیل توسط دولت دکتر مصدق را توضیح میدهد. بنابر استدلال این روزنامه سه دلیل مهم عامل بازپسگیری شناسایی اسرائیل توسط دولت ملی دکتر مصدق عبارتاند از:
به ناحق بودن این شناسایی؛ زیرا از نظر تاریخی و تمدنی اکثریت ساکن فلسطین را اعراب مسلمان تشکیل میدهند.
مُضر بودن شناسایی برای ایران؛ زیرا دولت ایران در حال مبارزه با انگلیس بر سر مسئله ملی کردن نفت است و نیازمند برقراری روابط دوستانه و اتحاد با دولتها و ملتهای مسلمان است. از طرفی دایر بودن روابط دیپلماتیک دولت ملی دکتر مصدق با رژیم غاصب اسرائیل به محبوبیت و وجاهت دولت و ملت ایران که سردمدار مبارزه با استعمار و استبداد است در منطقه لطمه میزند.
شناسایی این رژیم توسط دولت ساعد با تهدید و تطمیع صورت گرفته بود و این نوع شناسایی مشروعیت حقوقی و قانونی ندارد.
در ادامه متن کامل این مقاله با زیرعنوان «شناختن حکومت اسرائیل بناحق و به ضرر ملت ایران به دستور انگلیس و آمریکا انجام گرفت»، آمده است...:
اسفند ۱۳۲۸ بود که دولت ننگین ساعد حکومت غاصب اسرائیل را بالفعل به رسمیت شناخت. میدانیم که در آن هنگام سیاست خارجی و داخلی دولت ساعد به دستور دولت انگلیس انجام میگرفت و اکثر عملیاتی که در آن زمان و پس از آن در حکومتهای منصور و رزمآرا به وقوع پیوست اکثرا به خاطر این بود که سنگهایی در جلوی راه ملت ایران اندازند تا نتواند نفت خود را از انگلستان بگیرد. شناختن حکومت اسرائیل هم بناحق بود و هم به ضرر ملت ایران تمام شده و میشود و هم به دستور دولتین انگلیس و آمریکا انجام گرفت که ما به بررسی یکایک نکات مزبور میپردازیم:
اولا شناسایی اسرائیل به ناحق بود. زیرا سیزده قرن تمام اعراب در فلسطین سکنی داشتند و تا سال ۱۹۱۷ جمعیت اعراب در سرزمین فلسطین که بیستوشش هزار کیلومتر مربع مساحت دارد ده برابر یهودیان بود و به این ترتیب ملاحظه میشود که یهودیان در آنجا اقلیتی بیش نبودند. فقط در این سال [۱۹۱۷] بود که سیاست عمومی یهود بر این قرار گرفت که مرکزیتی برای خود بسازد. روی این اصل و تطبیق اصل مزبور با سیاست دولت انگلستان در خاورمیانه که وجود اختلاف را در آنجا لازم میدانست، بالفور، وزیر امور خارجه انگلیس، در طی اعلامیه معروف خود به یهودیان ایجاد حکومت یهود را وعده داد و اعلامیه مزبور از طرف ویلسن نیز تأیید گردید.
به این ترتیب اولین سنگ بنای حکومت اسرائیل به دست دولتهای استعماری انگلیس و آمریکا گذاشته شد. پس از آن، سیل مهاجرین جهود به سرزمین فلسطین روانه شد. البته این مهاجرت بر طبق نقشهای انجام گرفت که به این ترتیب اعراب را از آن سرزمین براند. و بعد هم که حکومت پوشالی اسرائیل تشکیل شد، دسیسهها و تحریکات انگلیس و آمریکا نگذاشت اعراب، جهودان را از فلسطین براند و به این ترتیب با فشار، تهدید و به ناحق حکومتی تشکیل شد که معلوم میشود هیچ ملت حقشناسی مگر در صورتی که دارای منافعی در شناسایی حکومت مزبور باشد به این امر تن در نخواهد داد. و به این دلیل ملت ما اصولا با تشکیل این حکومت مخالف بوده و سرزمین فلسطین را بر طبق اسناد و مدارک تاریخی محل سکونت اعراب میداند.
ثانیا شناسایی حکومت مزبور به ضرر ایران است. زیرا در همه حال و بهخصوص اکنون که مسئله نفت مطرح است و ملت ایران دست انگلیسیها را از نفت ایران کوتاه کرد، لازم بود که بین ملت ایران و ملتهای اسلامی و عربی روابط صمیمانه و دوستی برقرار باشد. زیرا مسلم است که ملی کردن صنعت نفت تأثیر شگرفی در نجات آسیا خواهد داشت و ما قهراً باید از ملتهای اسلامی و عربی و آسیایی در مورد نفت کمک بخواهیم و شناسایی حکومت مزبور که دولتهای اسلامی با آن مخالفاند به محبوبیت ایران در بین آنها لطمه زد. شناسایی حکومت اسرائیل در زمانی بود که دولت ایران طابقالنعلبالنعل [عینا، مو به مو] منویات استعمارطلبان غربی را اجرا میکرد و سیاست خارجی دولت ما زائده سیاست عمومی دولتهای مزبور بود و امروز که دولت ما خود را از قید و بندها رهانیده، دلیلی موجود نیست ما به عملی که به دستور دشمنانمان انجام شده صحه بگذاریم.
ثالثا شناسایی حکومت اسرائیل به دستور دولتهای انگلیس و آمریکا انجام گرفت. میدانیم که پس از جنگ یهود و عرب، اولین دولت عربی که روی خوش به اسرائیل نشان داد، دولت ماوراء اردن بود و ملک عبدالله که مجری نیات انگلستان در شرق به شمار میرود روی عرشه یک کشتی انگلیسی و با حضور نمایندگان انگلیس و آمریکا قراردادی با یهودیها منعقد نمود و بالأخره معلوم شد که یکی از علل شکست دولتهای عربی ملک عبدالله بوده است و هنگامی که ملک عبدالله به تهران آمد صریحا اظهار کرد [برای] برقراری صلح در خاورمیانه باید با اسرائیل کنار آمد و پس از او نیز در کنفرانس قاهره به نمایندگان ایران از طرف نماینده آمریکا سفارش شد که حکومت اسرائیل را به رسمیت بشناسند و دولت ساعد هم نخواست روی دولتین انگلیس و آمریکا را به زمین بیندازد.
البته لازم نیست عملیات تهدیدی و تطمیعی جهودان را در ایران متذکر شویم. زیرا از گفتار مستغنی هستیم ولی باید دانست که طبق اخباری که در همان روزها شایع بود، جهودها صد هزار دلار برای شناسایی خرج کردند. به این ترتیب معلوم میشود شناسایی حکومت اسرائیل به چه منظوری انجام گرفت. ولی اکنون دولت ایران باید شناسایی سابق را پس بگیرد و حکومت غاصب اسرائیل را به رسمیت نشناسد. ما حاضر نیستیم حق ۸۸۰ هزار آواره عرب پایمال شود. ما نمیخواهیم دولت ایران حقشکن باشد. هنوز فجایع یهودیها در فلسطین فراموش نشده است. سال گذشته بود که سازمان ملل متحد مجبور شد کمیسیون مخصوصی برای کمک به آوارگان ایجاد نماید و هنوز نمونه عملیات وحشیانه یهودیها نسبت به اعراب باقی است.
بنابراین به دولت پیشنهاد میکنیم که برای اجرای حق و به خاطر حفظ منافع ملت ایران، حکومت غاصب اسرائیل را به رسمیت نشناسد.
۲۵۹
نظر شما