خبرآنلاین – فاطمه غریبی: دیپلماتهای اروپایی، از جمله وزرای خارجه فرانسه و آلمان، تهدید کردهاند که اگر دست بالا تا پایان ماه اوت (۷ شهریور) پیشرفت ملموسی در مذاکرات هستهای با ایران به دست نیاید، به ساز و کار حل اختلاف پیشبینی شده در برجام که به مکانیسم ماشه یا اسنپبک مشهور شدهاست، متوسل خواهند شد. فعالسازی این ساز و کار عملا طی یک فرآیند ۴۵ روزه تا ۲ ماهه به معنای بازگشت ۶ قطعنامه تحریمی علیه ایران تحت فصل ۷ منشور ملل متحد است که از مهرماه ۱۳۹۴ بر اساس برجام به مدت ۱۰ سال تعلیق شدهبودند.
جهانبخش ایزدی، استاد روابط بینالملل، در گفتوگو با خبرآنلاین با اشاره به پیامدهای بازگشت قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران، میگوید فعال شدن مکانیسم ماشه نهتنها آثار اقتصادی و روانی جدی در داخل کشور دارد، بلکه فشارهای سیاسی بینالمللی را نیز مشروعتر و سازمانیافتهتر میکند. به گفتة او، تنها راه پیشگیری از این روند، استفاده از دیپلماسی قدرتمند و واقعبینانه است.
در ادامه متن کامل گفتگوی «خبرآنلاین» را با جهانبخش ایزدی، استاد روابط بینالملل، مطالعه میکنید.
*** بازگشت قطعنامههای پیشین شورای امنیت چه خطراتی برای ایران دارد؟ برخی معتقدند نباید دربارة آثار بازگشت این قطعنامهها مبالغه کرد، چون ایران همین حالا هم تحت تحریمهای گستردهای قرار دارد و بازگشت قطعنامهها تفاوت چندانی ایجاد نمیکند. نظر شما چیست؟
برخی بر این باورند که فعالشدن مکانیسم ماشه تأثیر چندانی ندارد، چون آمریکا از قبل تمام ظرفیتهای تحریمی خود را به کار گرفته؛ از تحریمهای اولیه و ثانویه گرفته تا فشار بر کشورهای دیگر برای رعایت تحریمها، حتی با تهدید به جریمه و غرامت. اتحادیه اروپا نیز در عمل به دلیل فشارهای آمریکا همین تحریمها را رعایت میکند و سایر کشورها نیز به دلیل ریسک بالا، حاضر به معامله با ایران نیستند. بنابراین، بهزعم این گروه، اوضاع از این بدتر نمیشود. اما من با این تحلیل موافق نیستم. این استدلال چند اشکال اساسی دارد:
اول اینکه تمامی قطعنامههای شورای امنیت در موضوع ایران، بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد صادر شدهاند. این به آن معناست که برنامه هستهای ایران بهعنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی تلقی شده و بازگشت تحریمها، از منظر حقوق بینالملل، وزن و الزامآوری بالایی دارد. در نتیجه، کشورها ملزم میشوند در چارچوب این هنجارهای بینالمللی رفتار کنند.
دوم اینکه بازگشت تحریمهای بینالمللی آثار روانی شدیدی بر بازارهای مالی بحرانزده ایران دارد. شوک ناشی از چنین تحریمهایی به مراتب شدیدتر از تحریمهای موردی و هدفمند آمریکا علیه اشخاص حقیقی یا نهادهای نظامی خاص است، چون مشروعیت بینالمللی بیشتری دارد.
سوم اینکه بازگشت تحریمهای اروپایی که بخشی از مجموعه تحریمهای بینالمللی هستند، مذاکرات دیپلماتیک پیچیده و طاقتفرسایی را میطلبد که جدای از مذاکره با آمریکاست. در وضعیت فعلی، اروپا میگوید اگر ایران به برجام بازگردد، تحریمهای جدیدی اعمال نخواهد شد و تحریمهای لغوشده قبلی نیز صرفاً نیاز به اجرا دارند. اما برای لغو مجدد تحریمها، ایران باید وارد مذاکراتی گسترده با اروپا شود و احتمالاً باید امتیازات بیشتری و جدیدتری هم بدهد.
چهارم اینکه بازگشت تحریمهای بینالمللی میتواند زمینه را برای بازرسی کشتیهای ایرانی، بهویژه حاملان نفت، فراهم کند. این موضوع، صادرات نفت ایران را با دشواریهای جدیتری روبرو خواهد کرد.
در نهایت، بازگشت این تحریمها، مشروعیت بیشتری به فشارهای بینالمللی علیه ایران میدهد و در سطح سیاسی، به تشدید انزوای سیاسی ایران منجر خواهد شد. به همین دلیل بود که آقای عراقچی هم بارها تأکید میکرد که فعال شدن مکانیسم ماشه مسیر را بسیار پیچیدهتر میکند. کسانی که با وجود این ملاحظات، باز هم تأثیر مکانیسم ماشه را بیاهمیت میدانند، یا دارای دیدگاههای رادیکال سیاسیاند یا درک درستی از مسائل مربوط به تحریم ندارند.
*** تفاوت ماده ۴۱ و ۴۲ منشور سازمان ملل متحد چیست و چرا قرار گرفتن ایران زیر سایة ماده ۴۱ میتواند نگرانیها درباره اقدام نظامی علیه ایران را افزایش دهد؟
برای درک تفاوت این دو ماده، باید ابتدا اشارهای به ماده ۴۰ منشور ملل متحد داشت که در واقع وضعیت هشدار را توصیف میکند. ماده ۴۱ به شورای امنیت این اختیار را میدهد که از ابزارهای مختلف غیرنظامی علیه کشورها استفاده کنند. در مقابل، ماده ۴۲ به شورای امنیت اجازه میدهد در صورتی که اقدامات ماده ۴۱ کافی نباشد، از نیروی نظامی استفاده کند؛ یعنی مجوز حملة نظامی را صادر میکند.
اما واقعیت این است که در عمل، بسیاری از قدرتهای بینالمللی در تصمیمگیریهای خود، الزاماً منتظر صدور قطعنامه نمیمانند. جنگ ۱۲ روزه اخیر هم نشان داد که اگر ارادهای برای اقدام نظامی وجود داشته باشد، کشورها حتی بدون قطعنامه رسمی شورای امنیت، وارد عمل میشوند. درست است که در ظاهر تلاش میکنند برای مشروعیتبخشی، قطعنامهای از شورای امنیت دریافت کنند، اما عدم دریافت آن نیز الزاماً مانع اقدامشان نیست. نمونه دیگر آن، حملة روسیه به اوکراین است. روسیه، بهعنوان یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت، بدون مجوز شورای امنیت دست به چنین اقدامی زد. این مسئله نشان میدهد که نباید نسبت به نقش بازدارندة نهادهای بینالمللی بیش از امیدوار بود.
امروزه سازمانهای بینالمللی بسیار کمرمق و کژکارکرد شدهاند. بهعنوان مثال، شورای امنیت سازمان ملل نتوانست حتی یک قطعنامة مؤثر در مورد تجاوز به اوکراین یا محکومیت اسرائیل صادر کند. این نشان میدهد که این نهادها، صرفاً محافلی برای ابراز نظر شدهاند و عملاً تحت تأثیر اراده قدرتهای بزرگ بینالمللی عمل میکنند؛ چه از غرب و چه از شرق.
دیپلماسی بدون قدرت، مثل موسیقی بدون ساز است
*** به نظر شما، بهترین راهکار برای جلوگیری از بازگشت قطعنامههای پیشین شورای امنیت چیست؟
بهترین راه، استفاده مؤثر و هوشمندانه از ابزار دیپلماسی است. ما باید دقیقاً بررسی کنیم که طرفهای مقابل-چه آمریکا و چه اتحادیه اروپا-چه توقعاتی دارند و چه چیزی میخواهند. اروپاییها که هنوز بهطور رسمی در برجام باقی ماندهاند، معتقد هستند که اگر جمهوری اسلامی ایران دربارة آینده برنامه هستهایاش توافقی نکند، چه با آنها و چه با آمریکا، آنها مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.
در این میان، مواضع غربیها هم چندلایه است؛ مثلاً ترامپ ادعا میکرد که چون همه چیز را نابود کرده، دیگر نیازی به مذاکره نیست. در حالی که اروپاییها تأکید دارند باید تکلیف برنامه هستهای ایران از مسیر مذاکره روشن شود. اینجا یک نکتة اساسی مطرح میشود: تمامی دستآوردهای نظامی ایالات متحده و اسرائیل دربارة مسئله هستهای ایران باید از طریق دیپلماسی به توافقهای الزامآور حقوقی تبدیل شود. یعنی آنها جنگ را به دیپلماسی گره میزنند تا نتایج آن مشروعیت حقوقی پیدا کند. بدون دیپلماسی، حتی موفقیتهای نظامی آنها ابتر خواهد ماند.
به باور من اتحادیه اروپا هم عملاً همان مسیری را دنبال میکند که آمریکا ترسیم کرده: توقف کامل غنیسازی در ایران. حال اگر ایران توانایی ایستادگی و مقاومت در برابر این فشار را دارد، باید بتواند آن را در میدان دیپلماسی نیز اثبات کند. چون طبق گفتة فریدریش کبیر، پادشاه پروس، دیپلماسی بدون قدرت، مانند موسیقی بدون ساز است. بنابراین، اگر توان و قدرت برای ایستادگی وجود دارد، باید ایران ارادة خود را اثبات کند، در غیر این صورت باید وارد توافقی پایدار شود؛ وگرنه همانطور که پیشتر گفتم، مکانیسم ماشه میشود و مخاطرات جدی و دامنهداری به همراه خواهد داشت.
۴۲
نظر شما