به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، با بیان اینکه «اهداف ترامپ و نتانیاهو در این حمله یکسان نبود»، اظهار کرد: ترامپ تمرکز خود را بر موضوع هستهای ایران گذاشته و بارها اعلام کرده بود که ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد. البته او تمایل داشت کل برنامه هستهای ایران متوقف شود.
به نقل از ایسنا، اهم اظهارات مرعشی را در ادامه می خوانید؛
* در مقابل، نتانیاهو بهدنبال فرصتی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی در ایران بود. او تصور میکرد چنین حملهای میتواند مسیر تجزیه ایران را هموار کند.
* در منطقه، هیچیک از کشورهای عربی توان مقابله با اسرائیل را ندارند. اسرائیل اساساً حریفی در منطقه نمیبیند و بهدنبال توسعه همکاریهای اقتصادی با کشورهای عربی است. اما تنها مانع جدی در برابر خود را ایران میداند و تلاش داشت این قدرت منطقهای را شکست دهد، اما در این مسیر توفیقی نیافت.
* واقعیت این است که مردم ایران شش سال است تورم بالای ۴۰ درصد را تحمل میکنند. نارضایتیها واقعی است، چراکه در این مدت تنها ۲۰ تا ۲۵ درصد از کاهش قدرت خرید مردم جبران شده است. اما آنها از یک حقیقت مهم غافل بودند؛ وطندوستی عمیق مردم ایران و انزجار عمومی در داخل و بسیاری از نقاط جهان از افرادی همچون نتانیاهو.
* مردم ایران هرچند نسبت به برخی مسائل ناراضی هستند، اما اصالت، هویت و وطن خود را فراموش نمیکنند.
* اگرچه در برخی عرصهها مثل توان موشکی و پهپادی بهروز هستیم، اما دشمن از سلاحهایی استفاده کرد که برای ما ناآشنا بود؛ از جمله پهپادهای «هرمس» و جنگندههای "F-۳۵".
* باید با هوشیاری ادامه مسیر دهیم و مهمترین مسئولیت مدیران کشور در مقطع کنونی، پیشگیری از بروز یک جنگ دوم است
* البته درباره برخی ضعفها، جای بحث در سطوح تصمیمگیری وجود دارد. مردم بهصورت کلی از برخی از این ضعفها و شاید نفوذهایی که صورت گرفته آگاهند، اما بررسی دقیق این مسائل باید در سطح ستاد جنگ و در قالب کار کارشناسی صورت گیرد.
* خاموشی، کمآبی، تورم، گرانی و ناکارآمدی در سیستم اداری و قضایی از مشکلات واقعی کشور هستند، اما مسأله اول ما اینها نیست. مهمترین مسأله امروز، این است که در شرایط فعلی ـ که نه در وضعیت جنگ هستیم و نه در صلح کامل ـ چگونه کشور را از حالت «آتشبس» به وضعیت «صلح پایدار» بازگردانیم.
* اقتصاد ایران هنوز از شوک جنگ ۱۲ روزه خارج نشده است؛ زیرا همچنان اطمینانی وجود ندارد که کشور در نقطه امن صلح مستقر شده باشد. این بیاطمینانی موجب کاهش مصرف، افت خرید مردم و پایین آمدن سفارشهای تولیدی کارخانهها شده که بهدنبال خود، کاهش تولید، افزایش بیکاری و تشدید تورم را به همراه خواهد داشت.
* برخی جریانها خواستار برگزاری رفراندوم، تشکیل مجلس مؤسسان و تغییر نظام سیاسی کشور هستند. اما طرح چنین پیشنهادهایی در شرایط کنونی ـ یعنی دوره «نه جنگ نه صلح» که هر لحظه ممکن است دشمن دست به شیطنت جدیدی بزند ـ به لحاظ راهبردی اشتباه است.
* هیچ کشوری، چه ضعیف و چه قوی، چه با نظام حکمرانی کارآمد یا ناکارآمد، در دوره آتشبس نمیتواند بهدنبال اصلاحات بنیادین برود؛ چراکه هرگونه تضعیف قدرت مرکزی در این شرایط، راه را برای تسلط دشمن باز خواهد کرد.
* اکنون وقت اصلاحات نیست، بلکه زمان تقویت انسجام ملی برای عقب راندن دشمن و بازگرداندن کشور به مسیر صلح پایدار است، در عین حال، برخی بیتوجهیها نسبت به مردم و انسجام ملی در حال شکلگیری است که برای من قابل درک نیست.
* من با ظرفیتهای نهاد روحانیت در ایران آشنا هستم و برای آیتالله جنتی نیز احترام قائلم. اما حتماً در میان روحانیون مدیر و سیاستورز کشور، میتوان دستکم ۵۰ نفر را یافت که هم وفادار به رهبری هستند و هم سنشان نصف آقای جنتی است. پرسش این است که چرا برخی نهادهای تصمیمگیر، در چنین شرایط حساسی، همچنان اصرار دارند ایشان بر صندلی دبیری شورای نگهبان باقی بمانند؟
* ما روحانیون زیادی داریم که میتوانند نماز جمعه اقامه کنند. پس چرا افرادی برای این جایگاه انتخاب میشوند که مردم نسبت به آنها حساسیت دارند؟ در دورهای که به انسجام نیاز داریم، این قبیل تصمیمها شائبه بیتوجهی به افکار عمومی را تقویت میکند.
* من بهعنوان دبیرکل یک حزب اصلاحطلب، صریح میگویم که هیچکدام از اشتباهات تاکتیکی یا بیتوجهیهای اخیر، ما را از مسیر حفظ انسجام ملی برای به یأس کشاندن رژیم صهیونیستی منصرف نمیکند.
* ما اصلاحطلبان، هیچ مطالبهای جز یک خواسته بنیادین نداریم و آن، انتقال ایران از وضعیت «نه جنگ، نه صلح» به وضعیت «صلح پایدار» است.
* استفاده صحیح و بهموقع از همه ابزارهای دیپلماتیک و قدرت نظامی کشور است. نیروهای مسلح باید در بالاترین سطح آمادگی قرار داشته باشند و دیپلماسی نیز باید در بالاترین سطح ممکن عمل کند.
* دیپلماتهای ما باید این تمایز را بهخوبی درک کرده و در صحنه سیاسی بهگونهای عمل کنند که اسرائیل منزوی و تنها بماند. ما باید روابط و مسائل خود با اروپا را بهصورت مستقل از آمریکا پیگیری کنیم. حتی در گفتوگو با ایالات متحده نیز لازم است بیشتر به خواستههای حداقلی آمریکا توجه کنیم، نه به مطالبات حداکثری اسرائیل و نتانیاهو.
* میتوان از پیش درباره مصادیق دقیق اظهارنظر کرد، اما مسلم است که موضوعاتی مانند بُرد موشکها، قابل مذاکره نیست. موشک امنیت ایران است و درباره امنیت ملی نباید مذاکره کرد.
* همیشه درصدی اندک از افراد فرصتطلب و پست در هر جامعهای وجود دارند. در اینباره، یاد شعری قدیمی افتادم: «روزی افتاد فتنهای در شام / هر کس از گوشهای فرا رفتند - روستازادگانِ دانشمند به وزیریِ پادشاه رفتند / پسرانِ وزیرِ ناقصعقل به گدایی به روستا رفتند»
* برخی از سلطنتطلبانِ امروز، مصداق همین پسران وزیر ناقصعقل هستند که به گداییِ حمایت نتانیاهو رفتهاند تا به خیال خود در ایران حکومت کنند. این رفتار، اوج سقوط اخلاقی آنها را نشان میدهد.
* باید همه تلاش خود را متمرکز کنیم تا فرآیند دستیابی به صلح پایدار محقق شود و ایران به یک حاشیه امن برسد. پس از آن، نیازمند بازنگری اساسی در سازوکارهای مدیریت کشور هستیم تا با بهرهگیری از تمام ظرفیتهای ملی، نظام مدیریتی کشور را به گونهای ارتقا دهیم که هیچ دشمنی به خود اجازه طمعورزی به این سرزمین را ندهد.
۲۹۲۲۲
نظر شما