زینب کاظمخواه: در این میان موجی از کامنتهای تند، توهینها و حتی حمله به نام پدر او، استاد محمدرضا شجریان، نشان داد که محبوبیت هنری در جامعهی امروز ایران چقدر میتواند شکننده و در معرض هیجانات زودگذر باشد. پرسش کلیدی اینجاست: چرا جامعهای که سالها یک هنرمند را با شور و علاقه دنبال کرده، یکشبه علیه او میشورد؟ بعضی بر این باورند که پاسخ را باید در قطبیشدن فضای اجتماعی و سیاسی ایران جستوجو کرد؛ وضعیتی که هر موضوعی، حتی موسیقی و هنر، به سرعت به میدان تقابلهای سیاسی ـ اجتماعی بدل میشود.
حسین ایمانی جاجرمی جامعهشناس در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید: پدیدهای که امروز در مورد همایون شجریان شاهد آن هستیم، نمونهای از «طرد اجتماعی و فرهنگی» است؛ روندی که در جوامع قطبیشده بهسرعت رخ میدهد.
پدیده طرد اجتماعی هنرمندان، صرفاً به معنای اعتراض به یک اثر یا رفتار خاص نیست؛ بلکه نمایانگر نحوه تعامل جامعه با قدرت، ارزشها و هنجارهاست. در این روند، جامعه یا گروهی از افراد تصمیم میگیرند که یک چهره عمومی یا هنرمند را که به نظرشان با حرکتی که مخالف دیدگاه آنهاست «غیرقابل قبول» شده از حمایت و عرصه عمومی کنند.
این پدیده، ترکیبی از واکنش هیجانی، سیاستزدگی و فشار شبکههای اجتماعی است. در جوامعی که قطبی و حساس هستند، هنرمندان حتی بدون قصد سیاسی، ممکن است هدف طرد شوند؛ زیرا رفتار یا ایدهای که ارائه میدهند، تعبیر سیاسی یا فرهنگی متفاوتی پیدا میکند این همان اتفاقی است که برای همایون شجریان در رویداد برگزاری کنسرت خیابانی افتاد و عدهی زیادی به او تاختند.
ایمانی جاجرمی البته تاکید دارد: «این تصور درست نیست همه مردم به این اتفاق واکنشی تند نشان دادند. واقعیت این است که برای همه این مسائل مهم نیست بنابراین در رویداد پیش آمده نمیتوان همه را به یک چوب راند. بیشتر کسانی که هجمه میآفرینند، کسانی هستند که سیاست را دنبال میکنند یا به اصطلاح سیاستزدهاند. اما آنچه اهمیت دارد این است که جامعه ایران در سالهای اخیر بهشدت قطبی شده و هر موضوعی، حتی یک کنسرت، به مناقشه سیاسی ـ اجتماعی بدل میشود.»
قطبیشدن جامعه و واکنشهای هیجانی
واقعیت این است زمانی که جامعه به قطبهای افراطی تقسیم شده باشد، هر حرکت اجتماعی، فرهنگی یا هنری، ناخواسته در معادلات قدرت و هنجارهای گروهها قرار میگیرد. این باعث میشود واکنشها شدید و غیرمنطقی جلوه کند. مثال ایرانی آن، واکنش به کنسرت خیابانی همایون شجریان است؛ جایی که یک ایده فرهنگی ساده، در کوتاهترین زمان به موضوعی سیاسی و اجتماعی تبدیل شد.
جاجرمی با اشاره به این دو قطبی شدن و شکاف ملت و دولت دلیل آن را بیتوجهی به مطالبات اجتماعی مردم در سالهای اخیر میداند و میگوید: «در چنین فضایی، هیچ موضوعی بیطرفانه باقی نمیماند. حتی روزنامهنگاران و پژوهشگران هم اگر بیطرفانه بحثی را مطرح کنند، آماج حمله قرار میگیرند. در این میان یک قطب حکومتی و یک قطب ضدحکومتی وجود دارد که دو قطب افراطیاند در نتیجه مسائل را دچار سوگیریهای افراطی میکنند. این همان اتفاقی است که در فوتبال هم شاهد بودیم؛ ماجرای سرود ملی یا طرفداری از تیم ملی به جدال سیاسی بدل شد. دلیل هم این است که ایران از وضعیت یک جامعه معمولی فاصله گرفته است که باید به آن فکر کرد.»
عادیسازی امور یکی از برداشتهایی بود که مردم از جریان کنسرت خیابانی همایون شجریان برداشت کردند. عادیسازی امور که هدفش ایجاد صلح اجتماعی و کاهش تنشهاست، در جامعه قطبی امروز ایران به فعالیتی پرخطر و با هزینه بالا تبدیل شده است. این پدیده نشان میدهد که حتی افراد با اعتبار و نفوذ اجتماعی نمیتوانند بدون مواجهه با انتقادهای شدید، نقش تعادلبخش ایفا کنند.
این استاد دانشگاه در اینباره گفت: «شجریان یا هر کسی که بخواهد بیاید چنین نقشی را ایفا کند که به سمت عادی کردن امور گام بردارد این وسط گرفتار میشود و از طرف قطبهای افراطی مورد هجوم قرار میگیرد که این اصلا خوب نیست چرا که باعث میشود کسانی که دارای اعتبار و آبرویی هستند از ورود به عرصههای عمومی پرهیز کنند.»
او یادآور میشود: «برگزاری کنسرت در سالنهای رسمی، مانند وزارت کشور یا حتی ورزشگاهها، معمولاً مسئلهساز نمیشود. اما ایدهی کنسرت خیابانی رایگان ذاتاً یک حرکت مردمی و از پایین به بالاست و با هرگونه مجوز رسمی و دولتی شدن در تناقض قرار میگیرد. این کنسرتها اصولا مجوز نمیخواهد اما مطرح کردن چنین ایدهای از مسیرهای دولتی، در جامعه قطبی امروز، حساسیتزا و تنشآفرین است.»
هزینه اجتماعی برای هنرمندان
ورود هنرمند به کنش اجتماعی ـ سیاسی، او را از یک عرصه هنری نسبتا ایمن به میدانی پرخطر میبرد که در آن نقدها، هجمهها و فشارها از هر دو سوی افراطی جامعه، غیرقابل اجتناب است چیزی که به اعتقاد جاجرمی برای همایون شجریان اتفاق افتاد. به گفتهی او: «در این ماجرا این طور تصور شد که این هنرمند از نقش صرفاً هنری فراتر رفته و نگار میخواهد عمل سیاسی اجتماعی انجام دهد به همین دلیل در تیغههای قطبی شدن افراطیگری گیر میکند همین موضوع او را در معرض هجمهی هر دو سوی افراطی قرار داده است. حتی کسانی که تا پیش از این نسبت به شجریان موضعی نداشتند، امروز در قالبهای قطبی موجود قرار گرفتهاند. نتیجه این است که او ناخواسته هزینه اجتماعی و سیاسی بالایی پرداخته است.»
۵۹۵۹
نظر شما