به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روزنامه اعتماد، مریم مهدویاصل: تاریخ از زندگی خیام تقریبا چیزی نمیگوید، ولی نام بسیاری از مولفات او را یاد میکند: ازجمله کتاب جبر است که سال ۱۸۵۱م. [۱۲۶۸ق. حکومت ناصرالدینشاه قاجار] به فرانسه ترجمه شد. خیام این علم را از آنچه خوارزمی و علمای یونان میدانستند، پیشتر برده است.
روزگاری که جهان غرب در تاریکی قرون وسطی غوطهور بود و اروپا در سالهای ۵۲۹-۳۲۵ م در حال شکلگیری بود تا درنهایت بریتانیای زیر سلطه امپراتوری روم به انگلستان تبدیل شود، حکیم عمر خیام (۵۱۷-۴۳۰ ق/ ۱۰۳۸-۱۱۱۲ م) در زمان پادشاهی ملکشاه سلجوقی و البته یکصد سال پیش از حمله مغولها به ایران (۶۱۶ ه. ق - ۱۲۱۹ م.)، یکی از مهمترین بنیانهای ریاضی را کشف کرد.
بنابراین وقتی دستان توانای هنرمندان ایرانی، در دهه سی خورشیدی، آغاز به نقش زدن بر خاک و رنگ و هندسه و ریاضی و نجوم و آب و هوا و آسمان و… کردند تا در طرحی نو، به آفرینش آرامگاه، مجسمه و تصویرگری حکیم عمر خیام مبادرت ورزند، نه بهراحتی، بلکه در نشیب و فرازی جانسخت، نیاز بود تا با ابتکار عمل انجمن آثار ملی که برای نخستینبار در سال ۱۳۰۱ش. (۱۹۲۲م.) توسط حسن مستوفی (مستوفیالممالک)، حسن پیرنیا (مشیرالدوله)، محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)، حسن اسفندیاری (محتشمالسلطنه)، ابراهیم حکیمی (حکیم الملک)، عبدالحسین تیمورتاش (سردار معظم)، فیروز میرزا فیروز (نصرتالدوله)، حاج سیدنصرالله تقوی و ارباب کیخسرو شاهرخ بنیانگذاری شده بود؛ دولت و مجلسهای ملی و سنا در پیوندی فرهنگی به یگانگی برسند.
بنابراین آفرینش آرامگاه خیام با گوهر وزین فرهنگ و هنر ایرانی تا روح و جان زمانه دوره سلجوقیان را از دیروز تا به امروز و فرداها با خود به یادگار بگذارد، درحقیقت، آفرینش یا تولدی دیگر برای ما ایرانیان پس از ۹ قرن سکوت است، چراکه بنیانگذاران و سازندگان آرامگاه خیام در این دوره تاریخی، بهخوبی این شناخت، آگاهی و تجربه را داشتند که نهتنها باید ویرانههای نخستین تجاوز چندجانبهگرایی جنگ جهانی اول و دوم به ایران را با نگاه آیندهنگر به فرزندان خود، از نو بسازند، بلکه باید خردمندانه از فرهنگ و هنر ایرانی برای بازسازی ویرانههای برجای مانده از استعمار انگلستان که حملهای بهشدت ویرانگرتر و مخربتر از حمله مغولها به ایران باستان داشته، استفاده کنند، چراکه آنان میدانستند دیر یا زود، روزگار جهانی شدن فرهنگهای باستانی ایران، چین، روم، یونان، مصر، هند و… برای پایان دادن به نظم جدید بینالمللی ساخته شده توسط تهاجم چندجانبهگرایی اروپای نوظهور غربی، آغاز میشود.
فرهنگ جهانی خیام
در کتاب «کارنامه انجمن آثار ملی» (۱۳۵۵ -۱۳۰۱ ه. ش)، تالیف دکتر حسین بحرالعلومی، دانشیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران که سلسله انتشارات انجمن آثار ملی آن را چاپ و منتشر کرده، درباره خیام نوشته است:
حکیم عمر خیام از ریاضیدانان، حکما و شاعران بزرگ ایران است. خیام بین سالهای ۴۳۰ و ۴۴۰ دیده به جهان گشود… وی در حکمت، ریاضی، نجوم و پزشکی از سرآمدان روزگار خود بوده است. در سال ۴۶۷ه. ق ملکشاه سلجوقی خیام را با چند تن دیگر از دانشمندان بنام آن روزگار چون ابوالمظفر اسفزاری و میمون بن نجیب واسطی و ابوالعباس لوکری به اصلاح تقویم مامور ساخت.
نوشتهاند که: نظریات خیام برای اصلاح تقویم حتی از تقویم فعلی اروپا که موسوم به تقویم گریگوریست صحیحتر است، چه تقویم گریگوری در طول ۲۳۲۰ سال یک روز خطا میکند و تقویم خیامی در ۳۷۷۰ سال یک روز خطا میکند. …نوشتهاند از بیستویک قسم معادلات جبری که خیام ذکر کرده ده قسم آن را خود او وضع و حل کرده است. چنانکه اشاره شد خیام در پزشکی نیز از سرآمدان روزگار خود بود و نوشتهاند که سنجر پسر ملکشاه بیماری آبله داشت و خیام را برای معالجه او برگماشتن… اما شهرت فوقالعاده خیام در قرن اخیر در مشرق زمین و اروپا و امریکا بیشتر به سبب رباعیات حکمتآمیزی است که از وی بازمانده است….
همچنین ویل و آریل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن - عصر ایمان، بخش اول» که سال ۱۹۵۰م. (۱۳۲۹ش.) در آمریکا چاپ و سپس در سال ۱۳۶۶ در تهران ترجمه و منتشر شده، نوشتهاند: «نخستینبار فون هامر، شرقشناس آلمانی به سال ۱۸۱۸ میلادی [۱۲۳۴ق.حکومت فتحعلیشاه قاجار] توجه دنیای غرب را به رباعیات خیام جلب کرد. پس از آن ادوارد فیتز جرالد به سال ۱۸۵۹ [۱۲۷۶ق. حکومت ناصرالدینشاه قاجار] هفتاد و پنج رباعی را به شعر فصیح انگلیسی ترجمه کرد که در نوع خود ممتاز بود.»
آرامگاه خیام در نیشابور
سپس حسین بحرالعلومی در کتاب «کارنامه انجمن آثارملی» نوشته است که درسال (۱۳۱۳ه. ش) مراسم جشن هزاره فردوسی در تهران و طوس برگزار گردید و چون پیشبینی میشد که خاورشناسان و دانشمندانی که به طوس مسافرت میکنند و طبعا از نیشابور میگذرند به زیارت عمر خیام هم خواهند رفت، لذا انجمن آثار ملی بر آن شد که بر مزار او آرامگاهی بنا کند و چون وقت کافی در پیش نبود با شتاب ساختمان سنگی روبازی درمحل غرفه قبر خیام ایجاد شد… از همان سال (۱۳۱۳ه. ش) که آرامگاه خیام گشایش یافت علاقهمندان به خیام و مردم صاحبنظر آن را درخور شأن و مقام خیام نمیدانستند و به خصوص پس از بنای آرامگاه ابن سینا و سعدی و شروع به ساختمان آرامگاه نادر، پیوسته از اولیای امور و انجمن آثار ملی میخواستند که بنایی متناسب با مقام خیام بر تربت او بنیاد نهاده شود.
آقای فاضلی، رییس فرهنگ نیشابور از سال (۱۳۳۳ه. ش) با ارسال گزارشها و نامههایی به استاندار خراسان و وزارت فرهنگ و انجمن آثار ملی پیوسته تقاضای مردم و زائران مزار خیام را درباره بنای آرامگاه آن بزرگ اظهار میداشت و در تیرماه (۱۳۳۵ه. ش) آقای رام، استاندار خراسان از انجمن آثار ملی درخواست کرد که نقشه آرامگاه خیام و عطار تهیه شود و پس از آن آقای رضا جعفری، استاندار و رئیس انجمن آثار ملی خراسان به انجمن آثار ملی نوشت که در سفر نیشابور آرامگاه خیام بازدید شد، این بنا به هیچوجه متناسب با شأن و مقام آن حکیم نیست و درخواست کرد که برای تجدید بنای آرامگاه خیام که از هر حیث مناسب باشد اقدام و بذل توجه شود. در نامههایی که پس از آن از مقامات اداری و رسمی خراسان و نمایندگان آن استان در مجلس شورای ملی و مجلس سنا به انجمن آثار ملی میرسید، درخواست میشد که نقشه اساسی بنای آرامگاه خیام تهیه و هزینه ساختمان آن برآورد شود تا مردم خراسان نیز به سهم خود در این امر مهم ملی شرکت جویند.
در آبان ماه سال (۱۳۳۵ه. ش) انجمن آثار ملی به استاندار خراسان اطلاع داد که از چندی قبل جهت تهیه نقشه متناسب برای آرامگاه خیام و بقعه عطار و آرامگاه کمالالملک اقدام شده و پس از خاتمه امر نسبت به ارسال آن به استانداری و انجمن آثار ملی خراسان اقدام خواهد شد.
نقشه بنا - در مردادماه (۱۳۳۵ه. ش) از طرف انجمن آثار ملی به مهندس سیحون استاد دانشگاه تهران نوشته شد که طبق گزارشهای رسیده وضع ساختمان آرامگاه عمر خیام بسیار نامناسب است و انجمن در نظر دارد که در این مورد اقداماتی به عمل آورد، نقشه و طرح لازم را تهیه نموده با انجمن در این مورد همکاری نمایید و… آقایان سیحون و حسین جودت پس از بازدید آرامگاه خیام در نیشابور طی گزارشی به اطلاع انجمن رسانیدند که: «… راجع به مقبره خیام به طوری که ملاحظه فرمودهاند، محل آن فعلا چسبیده به بقعه امامزاده محمد محروق میباشد و هرگونه عملی در این محل نمیتواند استقلال و برجستگی به مقبره خیام بدهد و لازم است که محل جدیدی در همان محوطه در نظر گرفته شود.
با مطالعاتی که در این قسمت به عمل آمده محل آرامگاه تعیین گردید و «کروکی» لازم نیز متناسب با محل جدید تهیه گردید تا در صورتی که مورد موافقت باشد نقشههای تکمیلی و صورت برآورد هزینه آن تقدیم گردد. »… انجمن آثار ملی طرحی را که مهندس سیحون برای آرامگاه خیام تهیه کرده بود، در ششم خردادماه (۱۳۳۷ه. ش) به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاد و تقاضا کرد که طرح مذکور را مورد مطالعه دقیق قرار دهند و هرگاه از لحاظ اصول فن معماری ایران نکات و دقایق بیشتری در نظر دارند مراتب را اعلام نمایند تا آقای مهندس سیحون در تکمیل و تهیه نقشه قطعی اقدام نماید.
آقای مهندس فروغی، رییس دانشکده هنرهای زیبا درتاریخ ۱۷خردادماه ۱۳۳۷ش. طی نامهای به انجمن اطلاع داد که طرحی که توسط آقای مهندس هوشنگ سیحون استاد این دانشکده برای آرامگاه حکیم عمر خیام تهیه شده است و «ماکتهای» مربوط به آن مورد دقت قرار گرفت و از طرف آقای مهندس سیحون درباره آن توضیحات کافی داده شد. باتوجه به این نکته که در تهیه طرح مزبور از سبک معماری ایرانی حداکثر استفاده به عمل آمده این نقشه چه از لحاظ اصول فن معماری و چه از نظر سبک برای آرامگاه حکیم بزرگ ایران کاملا متناسب است. از آن پس اعضای انجمن آثار ملی در جلسههای متعددی موضوع بنای آرامگاه و نقشه آن را مورد بررسی دقیق قراردادند و در برخی از این جلسهها آقایان موید ثابتی، نبوی و برخی دیگر از نمایندگان خراسان در مجلس نیز حضور داشتند.
سرانجام در تاریخ بیستوچهارم اسفندماه (۱۳۳۷ه. ش) بین انجمن آثار ملی و آقای مهندس سیحون قراردادی در ۱۳ماده امضا شد و… آقای مهندس سیحون و جودت طی نامه مفصلی به انجمن نوشتهاند که: «… همانطور که استحضار دارند طرح اولیه ساختمان آرامگاه خیام با استخوانبندی فلزی تهیه گردید و درنظر بود که روکار آن با آلومینیوم پوشیده شود، پس از مراجعه به اهل فن معلوم شد که روکش آلومینیوم بر فلز آثار نامطلوبی از لحاظ ترکیبات شیمیایی دارد. از این رو تصمیم گرفته شد که کار با طرز بتون ظریف اجرا گردد و ارتفاع آرامگاه نیز از ۱۲متر به ۲۲متر ترقی داده شود تا عظمت بیشتری پیدا کند….»
نصب اولین سنگ بنا- ساعت ۵ بعدازظهر روز سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ماه (۱۳۳۸ه. ش) با حضور استاندار و جمعی از اعضای انجمن آثار ملی خراسان و روسای ادارات و معاریف نیشابور طی مراسمی اولین سنگ بنای آرامگاه خیام نصب گردید… سنگهای لازم جهت جرزها و کتیبهها و از راههای داخل و خارجه آرامگاهها در مشهد تهیه شده و مشغول حمل آنها به نیشابور میباشند.
عدهای از هنرمندان کاشیساز مشهد نیز مشغول تهیه کاشیهای نفیسی جهت نمای آرامگاهها میباشند. برای ارتباط بین دو آرامگاه خیام و عطار نقشه جامعی جهت ایجاد خیابانی وسیع و مشجر تهیه شده و اکنون مشغول احداث آن میباشند، چون قسمت عمده اراضی این خیابان متعلق به اشخاص بود آقای ابراهیم سعیدی، عضو انجمن حفظ آثارملی و باستانی نیشابور از طرف انجمن آثار ملی آن اراضی را خریداری نمودند… انجمن آثار ملی برای چاپ برخی از آثار خیام و عطار و تالیف کتابهایی درباره آن دو بزرگ مطالعاتی به عمل آورده و قراردادهایی با دانشمندان و مولفان منعقد ساخته است… و بدینترتیب در اوایل سال (۱۳۴۱ه. ش) کار ساختمان آرامگاه به پایان رسید… در روز ۲۹ اردیبهشت ماه (۱۳۴۱ه. ش) با حضور شادروان تیمسار سپهبد آقاولی و آقایان دکتر صدیق - تیمسار سرلشکر فیروز - حسن نبوی - دکتر علیاکبر شهابی مدیرکل اوقاف و گروهی از معتمدین و مقامات اداری و اعضای انجمن آثار ملی نیشابور پس از اجرای مراسم مذهبی به وسیله حجهالاسلام سید نورالله احمدی امام جماعت نیشابور، عظام رمیمه خیام [استخوانها] که در محفظهای قرار داده شده بود به آرامگاه جدید انتقال یافت….
تصویر و تندیس خیام - به منظور تهیه تصویری از خیام که مانند تصاویر سعدی و فردوسی و ابن سینا مورد تصویب انجمن آثار ملی قرار گیرد در مهرماه سال ۱۳۴۱ جلسهای با حضور آقایان دکتر صدیق و دکتر رضازاده شفق و مهندس هوشنگ سیحون رییس دانشکده هنرهای زیبا و اکبر تجویدی معاون دانشکده هنرهای تزیینی و شیرزاد نماینده انتشارات رادیو و هیاتمدیره انجمن انجمنی تشکیل گردید.
در این جلسه گفته شد که اینک که آرامگاه مجلل و آبرومندی بوسیله انجمن آثار ملی بر تربت حکیم عمرخیام ساخته شده تهیه تصویر خیام لازم مینماید و به خصوص که تهیه تصویر خیام به منظور ساختن مجسمه او نیز لازم است… سرانجام تهیه تصویر حکیم عمر خیام به عهده آقای استاد محمدعلی حیدریان گذارده شد و استاد بر مبنای مطالعات و تحقیقاتی که به عمل آمده بود ابتدا طرح سیاه قلم تصویر را تهیه کرد و پس از تایید و تصویب انجمن آثار ملی تصویر حکیم عمر خیام با رنگ و روغن ساخته شد… مجسمه نیمتنه حکیم عمرخیام با سنگ مرمر سفید درسال (۱۳۴۹ه. ش) به وسیله استاد ابوالحسن صدیقی تهیه شده و در شمال خیابان ورودی باغ خیام در باغچه جنوبی مهمانسرا قرار داده شده است.
خیام؛ بنیانگذاری در جهان ریاضی
نخستینبار، وقتی موضوعیابی اسنادی پهلوی اول و دوم تا سال ۱۳۴۶ش. را پیش از استخراج اسناد، به تاریخ ۸/۱۰/۱۳۹۸ آغاز کردم که کار روزانه آن، یکسال به طول انجامید، هرگز نمیدانستم به هنگام مطالعه متن اسناد دیپلماسی فرهنگی که نخستینبار بود آنها را طی دوسال کار روزانه استخراج میکردم، با چه دنیای پهناوری آشنا میشوم.
چنانکه در بخشی از «مقدمه مولف» در کتاب «استفاده دانشمندان مغرب زمین از جبر و مقابله خیام»، با قلم جلال مصطفوی که محسن هشترودی، استاد دانشگاه و رییس دانشکده علوم نیز برای این رساله، تقریظی در سال ۱۳۳۸ش. نوشته، آمده است: «متاسفانه اهمیت و ارزش مقام علمی این دانشمند عالیقدر نه تنها بر مردم ایران، بلکه بر سایر ملل جهان نیز کم و بیش مجهول و اکتشاف ریاضی او حتی بر ریاضیدانان نیز مکتوم مانده است؛ زیرا شکی نیست که معرفی دانشمندان قدیم یک کشور و تحقیق در کارهای علمی آنان، از نظر حفظ شعائر ملی و اثبات حقی که دانشمندان مزبور در پیشرفت و سیر تکاملی علوم دارند، در وهله اول از وظایف خاصه مقامات فرهنگی و دانشگاهی کشوری است که زادگاه و محل زندگی آن دانشمندان بشمار میرود و با کمال تاسف باید اقرارکنیم که دانشگاه تهران و وزارت فرهنگ نه تنها درباره خیام، بلکه برای شناساندن سایر دانشمندان بزرگ قدیم ایران که قرنها مشعل علم را در سراسر جهان فروزان داشتند تاکنون اقدامات شایستهای که درخور مقام و شخصیت علمی آنان باشد، انجام ندادهاند.
از طرف دیگر تقریبا از سی سال به این طرف کتابهایی در ایران به طبع رسیده و همه جا پراکنده شده است که هدف و منظور آنها بزرگ جلوه دادن دانشمندان مغرب زمین و تحقیر دانشمندان قدیم بوده و هرکس این کتابها را بخواند سخت تحت تاثیر قرار گرفته و چنین تصور میکند که عقاید قدما و افکار علمی آنها کودکانه و غلط و باطل بوده و علم به معنای واقعی خود در حقیقت از اروپا سرچشمه گرفته و از قرن شانزدهم و هفدهم نور خود را به همه جای دنیا پراکنده نموده است.
ناچار… چهکسی حاضر خواهد شد که یک عمر رنج مطالعه بر خود هموار کرده، در مقام بررسی و تحقیق در معتقدات دانشمندان قدیم برآید و اصول و مبانی علوم را با آنچه که امروزه در کتابها مندرج است مورد مقایسه و سنجش قرار داده و ثابت کند که پایههای علوم کنونی بر دوش دانشمندان قدیم بوده و آنها طی قرنها زحمت و مرارت و با استفاده از هوش و نبوغ سرشار خود موفق شدند طرحی چنان متین و محکم برای دانشها بریزند که مرور زمان به هیچ وجه نتوانسته است خدشه در ارکان آنها بیندازد و بهطور مسلم دانشمندان قدیم ایران در ایجاد این طرح نقشی موثرتر و مهمتر از دانشمندان سایر ملل جهان قدیم داشتهاند…».
درهمین راستا، در یک برگ سند دیپلماسی فرهنگی وزارت امورخارجه پهلوی دوم که در پوشه «انتشارات مطبوعات شوروی درباره ایران» وجود دارد و درست در پایان همان سال ۱۳۴۱ش. (۱۹۶۲م.) که آرامگاه جدید حکیم عمر خیام در نیشابور ساخته شده، آمده است: «سفارت کبرای ایران - مسکو، شماره ۲۶۴۸، تاریخ ۱۸/۱۱/۱۳۴۱- وزارت امورخارجه در روزنامه کومسومولسکا یا پراودا مقالهای بقلم R. Kosolovsky راجع به حکیم عمرخیام شاعر و عالم ایرانی درج شده است.
در این مقاله نویسنده پس از اشاره بعلم (به علم) و فضیلت عمر خیام و اینکه مطالعات او درباره جبر و هندسه و نجوم و اکتشافاتش قرنها قبل از نیوتن ریاضیدان غرب بوده است اظهار میدارد که پس از ترجمه کتاب عمر خیام راجع به معادلات جبری بزبان روسی B. A. Rozenfield پروفسور مسکو دریافته است که فرمول معروف به Binom of Newton قبلا به وسیله عمر خیام کشف شده و جای تاسف است که این مطلب تابحال پنهان مانده.
در قسمت آخرین مقاله اضافه شده است که S. Ahmedov یکی از ریاضیدانان تاشکند در ضمن تفحضات خود بیک (به یک) کتاب خطی نصیرالدین طوسی یکی از علماء قرن سیزدهم دست مییابد (مییابد) که معادله فوق در آن نیز ذکر شده است از مطالعه این کتاب معلوم میشود که در آن تاریخ به فرمول Binom of Newton کاملا واقف بودهاند. عین قطعه روزنامه به پیوست تقدیم میشود… سفیر کبیر- دکتر علیقلی اردلان (در زیر متن با دست خطی نوشته شده است: عینا به اداره روابط فرهنگی ارسال میگردد ۲۹/۱۱/۴۱)».
و در پایان باید به این نکته اشاره کرد که ویل و آریل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن - عصر ایمان، بخش اول» نوشتهاند که: «تاریخ از زندگی خیام تقریبا چیزی نمیگوید، ولی نام بسیاری از مولفات او را یاد میکند: از جمله کتاب جبر است که سال ۱۸۵۱م. [۱۲۶۸ق. حکومت ناصرالدین شاه قاجار] به فرانسه ترجمه شد. خیام این علم را از آنچه خوارزمی و علمای یونان میدانستند، پیشتر برده است. وی برای معادلات درجه سوم راهحلهایی یافته که به گفته اهل فن، شاید مهمترین کشف ریاضی در قرون وسطی است.»
۲۵۹
نظر شما