۵ نفر
۲۰ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۵
آیا من مساله انقلاب فرهنگی را به مردم ایران بدهکارم؟

همکار محترمی نوشته اند که من شفاف سازی انقلاب فرهنگی را به مردم ایران بدهکارم.

مراد از شفاف سازی به درستی معلوم نیست. احتمال می دهم که ایشان می خواسته اند که بعضی از سو تفاهم های موجود کم شود. اما اگر مقصود این است که باید به مردم بگویم که چرا عضو شورای انقلاب فرهنگی بوده ام، مردمی که این همه درد و گرفتاری دارند نگران چنین امر جزئی شخصی بی اهمیتی نیستند. وانگهی بدهکاری های من و امثال من به ایران و مردم ایران چندان است که این قبیل شفاف سازی ها در جنب آن وزنی ندارد. 

مع هذا، به حکم رعایت ادب عرض می کنم در زمان عضویت در شورای انقلاب فرهنگی یکی دو کار کوچک اما مؤثر کرده ام که کدورت روزگار مانع توجه به آنها شده است. یکی اینکه در مقاله ای به نقد شعار «مرگ بر آمریکا» و شعاری شدن کاروبار کشور و آثار و نتایج آن پرداختم. متأسفانه شعار چندان قدرت دارد که همه چیز و حتی فلسفه را در حیطه قدرت خود می خواهد. کار دیگرم پایان بخشیدن به سودای علم دینی و اسلامی کردن علوم انسانی و اجتماعی بود که متأسفانه در نظر اصحاب این علوم مورد اعتنا قرار نگرفت. آنچه به آن کمتر توجه داریم این است که کار جهان با تنزه طلبی اصلاح نمی شود.

پنهان کردن دست ها از ترس آلوده شدن و بزرگ شمردن لغزش های کوچک دیگران برای سرپوش گذاشتن بر بی عملی خود هنری نیست. من هم چیز پنهانی ندارم که شفاف سازی کنم و همیشه زندگی ساده یک دانشگاهی داشته و همه عمر در کارتحقیق بوده ام. آیا نوشتن هفتاد- هشتاد کتاب که بیشتر آنها در نقد وضع موجود است، هیچ اهمیت ندارد؟ شاید همه بازخواست ها به این برمی گردد که با فلسفه زندگی کرده ام و خوشحالم که در روزگار فروبستگی و غلبه شعار بر زبان و خرد، و تیرگی افق آینده، در پی یافتن مسائل و طرح آنها بوده ام. کشور ما مشکل بسیار دارد و چون ما به آن مشکل ها فکر نمی کنیم، آنها شناخته و رفع نمی شوند. بهانه گیری از یکدیگر هم غالبا ناشی از پرسش نداشتن و فراهم ساختن نوعی مشغولیت برای خویش است. 
همکار محترم، آنچه باید شفاف سازی شود گرفتاری در دام اوهام و ساده بینی و بدگمانی و زودباوری و ابتلای شعور سیاسی به آنهاست. به عبارت دیگر، مشکل بزرگ، انتزاعی دیدن امور و اشتباه مهم با غیرمهم، و اساسی با عارضی و اتفاقی، و نداشتن پرسش و مسأله، و بی رغبتیمان به درک شرایط موجود و امکان های علم و عمل است.

ما هرگز از خود نپرسیده ایم که در یکصد سال اخیر در علوم انسانی و سیاسی و اجتماعی چه کرده ایم و چه به دست آورده ایم و به روشن شدن کدام وضع پیچیده و رفع چه مشکلی کمک کرده ایم. در شرایط کنونی لازم است که به حدود دانایی و توانایی خود و نیازمندی بیشتر به خرد بیاندیشیم. بدون این خودآگاهی هیچ راهی برای بهبود وضع کشور و زندگی مردم گشوده نمی شود. این را هم باید دانست که هرچه بر هر شخص و قوم و کشوری می رود به فهم و خردی که دارند باز می گردد.

کد خبر 2113921

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =