اسرار یک زندان مخوف در کردستان ایران پس از ۴۰ سال افشا شد

زندان دولَه‌تو در کنترل کامل نیروهای ضدانقلاب بود. پس از بمباران آن در ۱۷ اردیبهشت توسط رژیم بعث صدام، تمام اسناد و مدارک یا از بین رفتند یا توسط ضدانقلاب از کشور خارج شدند. هیچ سند رسمی یا تصویری از درون زندان باقی نمانده است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، مائده مرویان حسینی: پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، احزاب سیاسی فعال در کردستان ایران ازجمله حزب دموکرات کردستان ایران و کومله با گسترش فعالیت خود در مناطق کردنشین، به‌ویژه از سال ۱۳۵۸، به شکل‌گیری یک وضعیت ناآرام منجر شدند. این گروه‌ها با در اختیار گرفتن برخی روستاها و مناطق مرزی، ساختارهای اداری و نظامی خود را ایجاد کردند و میان نیروهای دولتی مانند سپاه پاسداران، بسیج و کمیته‌های انقلاب اسلامی و نیروهای مسلح این احزاب درگیری‌های پراکنده و گاه گسترده رخ داد. در این دوره گزارش‌هایی از اسارت نیروهای نظامی، کارکنان دولتی و حتی افراد محلی در این مناطق منتشر شد.

این احزاب در نقاط مختلف کردستان مکان‌هایی را برای نگهداری بازداشت‌شدگان ایجاد کرده بودند که ازجمله آن‌ها می‌توان به دُولَه‌تو، آلواتان، توریور، بَرده‌سور و بیتوش اشاره کرد. درباره چگونگی عملکرد این اماکن و شمار دقیق افراد نگهداری‌شده اطلاعات مستند محدودی وجود دارد، زیرا بخش زیادی از اسناد و مدارک این دوره از بین رفته یا ثبت نشده و بسیاری از آزادشدگان نیز به دلایل جسمی یا روحی کمتر به روایت خاطرات خود پرداخته‌اند.

زندان دُولَه‌تو که در روستایی مرزی میان ایران و عراق قرار داشت، یکی از شناخته‌شده‌ترین این مراکز است. براساس روایت‌ها، در این مکان تعدادی از نیروهای سپاه، ارتش، کمیته انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی و همچنین اهالی بومی بازداشت و مورد شکنجه ضدانقلاب قرار گرفته بودند. این زندان در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ در جریان حمله هوایی ارتش عراق بمباران شد و تعدادی از زندانیان به شهادت رسیدند. رضا رستمی، پژوهشگر ادبیات پایداری که تاکنون آثاری درباره مجاهدان و شهدای کردستان تالیف کرده است؛ این بار نیز در کتاب «زندان دُولَه‌تو» خاطرات ۵۶ نفر از بازماندگان و آزاداگان این زندان را گردآوری، و تلاش کرده تصویری مستند از این بخش کمتر گفته‌شده از تاریخ معاصر کردستان ارائه دهد. این اثر توسط انتشارات موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به چاپ رسیده است. در ادامه گفت‌وگوی خبرگزای ایبنا با رضا رستمی، مولف کتاب «زندان دولَه‌تو»؛ را می‌خوانید:

شما در آثار پیشین خود بیشتر به زندگی‌نامه شهدای کردستان پرداخته‌اید. چه عاملی باعث شد که این‌بار به سراغ موضوع کمتر پرداخت‌شده‌ای مانند اسرای زندان دولَه‌تو بروید؟
در جریان نوشتن کتاب «حکایت همچنان باقیست» که درباره مجاهدان کردستان بود؛ با فرماندهان بومی جنگ در استان کردستان گفت‌وگو می‌کردم. در همین مسیر، فردی به نام نعمت‌الله وهابی، خاطرات دوران اسارت خود در زندان دولَه‌تو را برایم تعریف کرد. تا آن زمان حتی اسم این زندان را هم نشنیده بودم. کنجکاو شدم و بررسی کردم. دیدم فقط یک فیلم سینمایی به این موضوع پرداخته و منابع مکتوب بسیار کمی وجود دارد. با پیگیری‌های بیشتر، توانستم با یکی از آزادگان آن زندان، داوود خاکپور تماس بگیرم و به این ترتیب مسیر تحقیق و گردآوری روایت‌ها درباره آزدگان زندان دولَه‌تو آغاز شد.

اسرار یک زندان مخوف در کردستان ایران پس از ۴۰ سال افشا شد

با وجود اهمیت تاریخی موضوع زندان دولَه‌تو، چرا تاکنون آثار مکتوب اندکی درباره آن منتشر شده است؟ دلیل این کم‌توجهی را چه می‌دانید؟
به نظرم چند دلیل دارد. اول، صعب‌العبور بودن موقعیت جغرافیایی زندان که در منطقه‌ای کوهستانی و مرزی واقع شده. دوم، ترس بسیاری از بازماندگان از تهدیدهای گروهک‌های ضدانقلاب که هنوز هم در برخی مناطق نفوذ دارند. سوم، بی‌مهری و بی‌توجهی به آزادگان این زندان‌ها؛ بسیاری از آن‌ها به دلایل مختلف تمایلی به مصاحبه ندارند. با این‌ حال، خاطرات اسرای زندان‌های دولَه‌تو، آلواتان، توریور، برده‌سور، گوره‌شیر، بیتوش، اشکان و گناو باید نسل‌به‌نسل بازگو شوند تا جنایات مدعیان به‌اصطلاح دموکرات برملا شود.

فرایند شناسایی و دسترسی به بازماندگان زندان دولَه‌تو چطور بود؟ آیا با موانعی مواجه شدید؟
با پیگیری‌هایی که کردم توانستم به داوود خاکپور؛ یکی از آزادگان آن زندان دست پیدا کنم. او با گروهی از آزادگان گروهی در فضای مجازی تشکیل داده بودند؛ من را هم به آن گروه دعوت کردند. وقتی در گروه اعلام کردم که قصد نگارش کتابی درباره خاطرات آنان دارم، ۵۶ نفر استقبال کردند. خاکپور اسامی شهدا، و [نیز] اسرایی [که] تمایل به مصاحبه داشتند در اختیارم گذاشتند. اما چالش‌هایی وجود داشت ازجمله این‌که هر اسیر اهل شهری مختلف از کشور بود و دسترسی حضوری ممکن نبود. همچنین بسیاری از روایت‌ها و خاطرات هم مشابه و تکراری بودند و جمع‌بندی آن‌ها و تبدیل‌شان به یک روایت منسجم بیش از یک سال زمان برد. از طرفی دیگر؛ برخی از آزادگان هنوز پرونده اسارت‌شان رسمی نشده بود یا بعضی از خانواده‌های شهدای بمباران زندان دولَه‌تو، هنوز پیکر شهدای‌شان را نیافته‌اند. برخی از آزادگان نیز به دلیل شدت شکنجه‌ها دچار آسیب‌های روحی و فراموشی شده‌اند. این‌ها موانعی جدی برای گفت‌وگو و مصاحبه بودند. در برابر این چالش‌ها، تلاش کردم در برابر شرایطی که داشتند صبوری و احترام را در پیش بگیرم و تلاش کردم از هر کسی به اندازه توانش، خاطره‌ای ثبت کنم.

در میان روایت‌های آزادگان زندان دولَه‌تو، کدام شخصیت و سرگذشت برای شما خاص‌تر و تأثیرگذارتر بود؟
سرگذشت آزاده شاه‌محمد محمودی و همسرش شهیده فاطمه اسدی برای من برجسته بود. شاه‌محمد نیروی سپاهی یا بسیجی نبوده و تنها به‌ دلیل حفاری چند حلقه چاه برای تأمین آب شرب یک روستا، به جرم همکاری با نظام بازداشت و به زندان دولَه‌تو منتقل می‌شود. کومله‌ها برای‌شان فرقی نمی‌کرد که آن فرد چه اسم و رسمی دارد، از بسیجیان گرفته تا پاسداران و حتی کسانی که به عنوان نیروهای جهاد سازندگی به روستاها کمک‌رسانی می‌کردند دستگیر و به اسارت درمی‌آوردند.

این آزاده‌ای که نام بردید، چه ویژگی خاصی داشتند که روایت زندگی و تجربه‌های‌شان برای شما از اهمیت بیشتری برخوردار بود؟
شهیده فاطمه اسدی، همسر شاه‌محمد محمودی، در حالی که همسرش در زندان «دولَه‌تو» اسیر بود در برابر ضدانقلاب ایستاد و با وجود شرایط سختی که داشت، حاضر شد برای آزادی همسرش تمام دارایی خود ازجمله خانه‌اش را بفروشد و هر آن‌چه که دارد در ازای آزادی همسرش به کومله‌ها بدهد. اما متأسفانه توسط عناصر ضدانقلاب شناسایی شده و زنده به گور می‌شود. این روایت، یک تراژدی کامل است؛ شاه‌محمد محمودی در اسارت ضدانقلاب، فاطمه اسدی را زنده‌زنده خاک کردند و کودکان‌شان یتیم شدند. این سرگذشت هم نمادی از مقاومت مردم کردستان است و هم سندی برای مظلومیت‌شان. پیکر شهیده فاطمه اسدی پس از حدود ۴۰ سال، توسط ستاد تفحص شهدا در روستای نرگسله از توابع دیواندره کشف شد و بازتاب گسترده‌ای در سطح ملی داشت. این کشف، نماد روشنی از مظلومیت کسانی است که سال‌ها در سکوت و فراموشی مانده بودند. به همین دلیل، پرداختن به روایت این عزیزان نه‌تنها ادای دین به آنان است، بلکه اقدامی در زمینه بازشناسی نقش مردم عادی، به‌ویژه زنان، در دفاع مقدس و ثبت بخش‌هایی از تاریخ است که تاکنون کمتر دیده شده‌اند.

با توجه به اهمیت تاریخی این واقعه، چرا اسناد و مدارک تصویری و مکتوبی از این زندان در دسترس نیست؟
دلیلش می‌تواند این باشد که زندان دولَه‌تو در کنترل کامل نیروهای ضدانقلاب بود. پس از بمباران آن در ۱۷ اردیبهشت توسط رژیم بعث صدام، تمام اسناد و مدارک یا از بین رفتند یا توسط ضدانقلاب از کشور خارج شدند. هیچ سند رسمی یا تصویری از درون زندان باقی نمانده است. در مقابل، خود گروهک‌ها از لحظات آزادسازی فیلم‌برداری کرده و بعدها آن را برای تولید مستند به رسانه‌های خارجی دادند و این باعث شده که ما امروز به چند تصویر تکراری اینترنتی محدود شویم.

نوشتن کتاب «زندان دولَه‌تو» چه چالش‌ها یا محدودیت‌هایی برای شما داشت؟
چالش اصلی پراکندگی مکانی آزادگان بود؛ هر کدام از آزاده‌ها در شهرهای مختلف بودند و دسترسی به آنان سخت بود و بسیاری از مصاحبه‌ها را مجبور شدم تلفنی انجام دهم یا پرسش‌نامه بفرستم. ضمن این‌که روایت‌ها گاه ناقص و پراکنده بود و باید با دقت آن‌ها را کنار هم قرار می‌دادم و تبدیل به یک روایت منسجم می‌کردم. تدوین روایت‌های متنوع، هم‌پوشان و گاه متناقض، انرژی و زمان بسیاری طلب می‌کرد.

۲۵۹

کد خبر 2124054

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین