شاید الان دانشآموزاها دوست داشته باشند مهندس کامپیوتر و پزشک متخصص قلب و فضانورد و تاجر و خیلی چیزهای دیگر بشوند اما دردهه های گذشته بیشتر بچه ها دست کم وقتی انشا می نوشتند دوست داشتند پلیس شوند. دلیلش هم روشن بود. آنها در سیمای پلیس اقتدار می دیدند و تصورشان این بود که پلیس با آدمهای بد درگیر می شود و آنها را بازداشت می کند و جامعه آرامش می یابد.
یکی از اسباب بازیهایی که پرطرفدار بود و هنوز هم با وجود بازیهای فراوان رایانه ای پرفروش است، تفنگ و دستبند و باتوم پلاستیکی است. ژست بچه ها هنگام استفاده از این وسایل هم دیدنی است. بادی به غبغب می اندازند؛ صدایشان را دورگه می کنند؛ آمرانه حرف میزنند و چنان رفتار میکنند که گویی فرمانروای دیارند.
بسیاری از دانش آموزانی که در انشاء خود آینده شغلی پلیس برای خود ترسیم می کنند هرگز به چنین آرزویی نمی رسند. خیلی ها آرزویشان تغییر می کند؛بعضی رشته ای را برای ادامه تحصیل انتخاب میکنند که به پلیس شدن نمیانجامد؛ گروهی به مشاغلی میروند که پرپول است و... اما یک حقیقت از بین نمی رود و آن اینکه حتی کودکان ، پلیس را مظهر قدرت می دانند و گرایش به این شغل را از آن رو میپسندند که می تواند مظهر اعمال قدرت باشد.
صدالبته که میان توقع جامعه از پلیس با واقعیتها فاصله وجود دارد و محدودیتهایی که با آنها آشناییم اجازه مقتدر ظاهرشدن پلیس را در حدی که مردم انتظار دارند نمیدهد، اما در هرحال شهروندان از ایده آل خود دست نمیکشند.
مالباخته ای که خودرو اش به سرقت رفته یا موبایلش را ربوده اند؛ آدمی که وسط خیابان یا کوچه بن بست گرفتار خفت گیران شده؛ مصدومی که بر اثر تصادف با راننده متواری جانش به خطرافتاده ؛ کسی که در یک نزاع خیابانی شاهد رفتارهای خشن بوده ، انتظارش آن است که اولین کسی که به دادش می رسد پلیس باشد، آنهم در اولین فرصت و بدون فوت وقت.. این انتظار هرچند ممکن است غیرمعقول باشد، اما حق اوست و حاکمیت باید برای خواسته اش احترام قائل باشد.
شهروند اولین نیازش امنیت است و برقراری آن را از پلیس می خواهد. این توقع آنقدر بالاست که کمبود امکانات و حتی خلاءهای قانونی برایش توجیه های قابل قبولی نیستند. و دقیقا از همین جاست که سختی کار پلیس شروع میشود. و هرچه کار حرفه ای تر میشود سختی آن فزونی میگیرد. مثلا برقراری امنیت بخصوص در مناطق مرزی آنهم در شرق کشور بسیار پرهزینه و پرمشقت است بطوریکه در سالهای طولانی با جانفشانی های متعددی همراه گردیده و شهیدان فراوانی تقدیم میهن شده است. همچنین مبارزه باندهای مافیایی موادمخدر، قاچاقچیان انسان، باندهای تشکیلاتی فسادمالی، کلاهبرداران فضای مجازی و... از اقداماتی است که گزارشهای آن بدلایل پلیسی و امنیتی کمتر به اطلاع جامعه رسیده است.
هرچه سطح تکنولوژی بالاتر می رود و جرایم پیچیده تر میشوند، راههای مبارزه با آن تغییر میکند اما یک چیز همواره ثابت است: احساس نیاز مردم به پلیس مقتدر. یعنی هنوز همان گزارهای که بچه دبستانیها برایش انشا مینویسند به قوت خود باقی است.
نظر شما