روایتی از شنود نیروهای دشمن در جنگ تحمیلی

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایسنا، سردار حسین علایی از فرماندهان پیشکسوت دوران جنگ تحمیلی و بنیان‌گذار نیروی دریایی سپاه در کتاب تاریخ شفاهی خود درباره «تشکیل واحد شنود در سپاه» روایت می‌کند: سپاه زودتر از ارتش به شنود مکالمات یگان‌های دشمن اهتمام ورزید. سپاه در قرارگاه‌هایش، کنار اتاق فرماندهی یک اتاق ویژه داشت که همه ارتباطات بی‌سیمی واحدهای ارتش عراق در منطقه را شنود می‌کرد.

علی اسحاقی که به زبان عربی تسلط داشت مسئول واحد شنود قرارگاه مرکزی کربلا بود و بلافاصله تدابیر و تصمیمات فرماندهان عراقی را به آقا محسن اطلاع می‌داد. شنود بی‌سیم‌های واحدهای عراقی ازجمله اقداماتی بود که سپاه خیلی از آن بهره می‌برد. حضور خوزستانی‌های عرب‌زبان و ایرانی‌هایی که از عراق اخراج شده بودند، در واحدهای شنود سپاه خیلی با ارزش بود.

ساختار ارتش، یک ساختار رسمی و تقریبا انعطاف‌ناپذیر بود. ارتش مثل سپاه نمی‌توانست ۱۰ نفر انسان کارآمد را خارج از اعضای رسمی‌اش راحت و سریع به کار بگیرد؛ در حالی که سپاه می‌توانست با تشخیص فرماندهی و بدون نیاز به طی شدن فرایند گزینش و صرف وقت زیاد برای تأیید صلاحیت افراد مناسب را به کار بگیرد. این نوع فعالیت‌ها در ارتش کند بود و می‌بایست سیری مشخص طی می شد.
گذشته از موضوع گزینش، افراد باید چند سال آموزش می‌دیدند تا به رتبه و جایگاه سازمانی مشخص می‌رسیدند و بعد در ارتش به کار گرفته می‌شدند؛ ولی در سپاه اگر یک نفر ظرفیت و توان و صلاحیت انجام دادن کار مورد نظر را داشت بلافاصله شروع به فعالیت می‌کرد. یادم هست که در جریان عملیات «طریق‌القدس» علی اسحاقی چون لهجه عراقی داشت گاهی اوقات روی خط عراقی‌ها می‌رفت و به عنوان یک فرمانده عراقی با نیروها و فرماندهان رده‌های گوناگون عراقی حرف می‌زد و آن‌ها را متناسب با خواست قرارگاه کربلا هدایت می‌کرد.

ایشان با این شیوه عراقی‌ها را در دام رزمندگان می‌انداخت. در جریان عملیات طریق‌القدس وقتی عراقی‌ها پاتک کردند و به سمت «پل سابله» آمدند و از آن رد شدند تا نیروهای خودی را محاصره کنند. هیچ‌کدام از نیروهای ما متوجه این اقدام آن‌ها نشدند؛ ولی علی اسحاقی از طریق شنود بی‌سیم‌های عراقی متوجه موضوع شد و سریع آن را به فرمانده کل سپاه اطلاع داد.

حتی فرماندهان عملیاتی خودی در حوالی پل سابله – مرتضی قربانی در آن‌جا بود - متوجه این موضوع نشدند. بعد از انتقال موضوع به قربانی از او خواسته شد که برود اطلاعات دقیقی کسب کند. قربانی و همراهانش رفتند و دیدند که دشمن از پل سابله رد شده است. آقا مرتضی با مشاهده این وضعیت خیلی سریع نیروهایش را سازماندهی کرد و به سمت نیروهای عراقی رفت و با انهدام چند تانک آنها مانع پیشروی‌شان شد. در نهایت عراقی‌ها از دستیابی به اهداف‌شان بازماندند.

۲۵۹