به گزارش خبرآنلاین، مائده مرویان حسینی در ایبنا نوشت: شهید حسن طهرانیمقدم، بنیانگذار توان موشکی جمهوری اسلامی ایران، فرماندهای خستگیناپذیر بود که با ایمان، دانش و خلاقیت، مسیر استقلال دفاعی ایران را از روزهای سخت جنگ تحمیلی تا دستیابی به قدرت بازدارندگی امروز هموار کرد. او را بهدرستی «پدر موشکی ایران» مینامند؛ مردی که رؤیای بزرگش را در روزهای سخت جنگ تحمیلی آغاز کرد، زمانی که ایران در برابر باران بمبهای دشمن، سلاحی جز ایمان و اراده نداشت. او راهی را بنیان گذاشت که امروز، ثمرهاش در قدرت بازدارندگی و اقتدار دفاعی کشور دیده میشود.
کتاب «مرد ابدی» تألیف معصومه سپهری که به همت انتشارات شهید کاظمی و خبرگزاری تسنیم منتشر شده است؛ به زندگی و شخصیت شهید طهرانیمقدم میپردازد. سپهری، در این کتاب کوشیده است فراتر از روایت نظامی، به ابعاد انسانی، فرهنگی و اخلاقی شهید طهرانیمقدم نیز بپردازد. «مرد ابدی» روایت مردی است که رفت تا ایران بماند و نامش تا همیشه با اقتدار این سرزمین گره خورده است. به مناسبت ۲۱ آبانماه، سالروز شهادت شهید حسن طهرانیمقدم، با معصومه سپهری، نویسنده کتاب «مرد ابدی» گفتوگویی انجام دادهایم تا از روند نگارش و جزئیات شکلگیری این اثر بیشتر آگاه شویم.
زمانی که نگارش کتابی درباره شهید طهرانیمقدم به شما پیشنهاد شد، چقدر نسبت به او شناخت داشتید؟
تقریبا هیچ! مثل همه مردم ایران، فقط اسم و یک عکس که از او در تلویزیون منتشر شد و بعد، پیام آیتالله خامنهای که ما را متوجه کرد این فردی که نمیشناسیم، چه شخصیت برجستهای داشته است.

در «مرد ابدی» ما فقط با فرمانده موشکی ایران آشنا نمیشویم، بلکه با پدر، همسر، فرزند و رفیقی به نام حسن طهرانیمقدم زندگی میکنیم. چرا تصمیم گرفتید کتاب را از بعد نظامی فراتر ببرید و به ابعاد اجتماعی و فرهنگی زندگی شهید هم بپردازید؟
هرچه شناختم از شهید مقدم بیشتر میشد به این نتیجه میرسیدم که او در تمام زاوایای زندگیاش فردی خودمراقب و دقیق بود که تلاش داشت حق هر چیزی را ادا کند. زندگی شهید مقدم یک منظومه مرتب و زیبا بود. اینطور نبود که در بیرون، فرد موفقی باشد و در منزل نه! یا فقط با یک قشر خاصی و در زمینه خاص فعالیت کند. فکر میکردم باید ابعاد مختلف فکر و اقدام او و مخصوصا روش زندگی و قدمهای مختلف در هر عرصه را نشان دهم تا شناخت کامل و دقیقی به مخاطب به دست دهم و بعد، بکوشم در مرحله نگارش، همه اطلاعات را طوری در هم تنیده پیش ببرم که مثل زندگی واقعیاش بود. تعامل با همه و علایق مختلف مثل انواع ورزشها، جملات خاص و ….
نویسنده در اینگونه روایتها باید بین «وفاداری به واقعیت» و «زیبایی ادبی» تعادل برقرار کند. شما چطور توانستید در عین وفاداری به روایت راویان، زبان اثر را ادبی و جذاب نگه دارید؟
تجارب کتابهای «لشکر خوبان» و «نورالدین پسر ایران» و خصوصا این کتاب، عرصهای بود برای تلاش در این جهت که هم از واقعیت عدول نکنم و جای خالی را با وهم و خیال خودم یا دیگران پر نکنم و هم در بیان واقعیتها، جان مطلب را بفهمم و با قلم رسا و روان و تا حد ممکن زیبا، طوری بنویسم که فاصله زمان و مکان را بین خواننده و متن بردارم. این تلاشی بود که بهسختی انجام میدادم. لطف خدا و توانی که از خود متن میگرفتم آنقدر صبورم کرده بود که بیش از ۲۰ بار هر کدام از فصلها بازنویسی شدند تا اولا، اطلاعاتی که اغلب به صورت قطرهچکانی وارد کار میشدند سر جای خود قرار بگیرند، گاهی اطلاعات چند فصل چنان کم و زیاد میشد که کلا همه چیز را به هم میریختم و اغلب مجبور میشدم فصل جدیدی ایجاد و طراحی و باز فکر کنم باید براساس ایدهای که دارم حالا چه موادی اینجا قرار دهم… ثانیا میکوشیدم مطالبی که از زبان راویان مختلف یا از دل اسناد بیرون میآمد در قالب یک نثر روان و یک ظرف شایسته، ریخته شود. اینکه چقدر در این زمینه موفق بودم، قضاوت دیگران است.
وقتی با راویان مختلف گفتوگو میکردید، آیا پیش میآمد که در روایتها تفاوت یا حتی تناقضی ببینید؟ در آن مواقع، چطور تصمیم میگرفتید کدام روایت را در کتاب بیاورید تا تصویر نهایی از شهید دقیق و منصفانه باشد؟
بله! چندین مورد داشتیم. اتفاقا در کتاب «مرد ابدی»، در چند مورد مهمی، بین بزرگان و سرداران موشکی، اختلاف روایت داشتیم. این وقتها کار، سختتر میشد. باید برای کشف واقعیت خستگیناپذیر زحمت کشید. راهحلهایی برای این مشکل داشتم. مثلا باید با هنرمندی مصاحبهها و سوالات دیگری طراحی میکردم و درنهایت براساس اطلاعات جدید و پیشینی و همچنین مطالعه اسناد، بالاخره یک روایت را که به نظر منطقیتر بود، برمیگزیدم.

شما برای نگارش این کتاب با راویان متعددی گفتوگو کردهاید؛ از همسر و فرزندان شهید گرفته تا دوستان، فرماندهان نظامی و همکاران علمی شهید طهرانیمقدم. طبیعی است که هرکدام از این افراد، از زاویه خودش به شهید نگاه میکرده؛ خانواده از مهربانی و صبوری، فرماندهان از نظم و دقت، و دوستان از شوخطبعی و رفاقت. با این روایتهای گوناگون، چطور توانستید میان نگاههای مختلف تعادل برقرار کنید و درنهایت، یک تصویر منسجم و واقعی از شهید طهرانیمقدم بسازید؟
کار بسیار سختی بود. واقعا تجربهای برای این کار نداشتم. مخصوصا که کارم تالیف و روایت واحد بود نه تدوین اطلاعات و خاطرات مختلف؛ ولی انگیزه بسیار بالایی برای این کار داشتم. برای اولین بار به روشی روی آورده بودم که از آن میتوانیم به مهندسی محتوا نام ببریم.
صدها مصاحبه و هزاران کاغذ داشتم. هزاران تیتر و فیش ایجاد شد و بعد شروع کردم به طبقهبندی اطلاعات. عجیب و دشوار این بود که تا آخرین روزهای کار، همچنان مصاحبهها ادامه داشت و مدام اطلاعات جدیدی وارد کار میشد. برای همین گاهی برمیگشتم و ساختار یک فصل آماده و کامل را به هم میریختم… در کل مهندسی محتوا کار بسیار سخت و طاقتفرسایی بود. بارها به مشکل خوردم و برخی فایلها از بین رفت... خاطرات عجیب و غریب، تلخ و شیرین فراوانی دارم ولی هرچه بود، واقعا از خود شهید طهرانیمقدم انگار قدرت میگرفتم که این مسیر را محکم ادامه دهم. در همان چند فصل نخست، بازخورد مثبتی از افرادی که کار را مطالعه کرده بودند دریافت کردم و درنهایت این ایده را داشتم که برای شهید حسن طهرانیمقدم و شهیدان راه اقتدارمان، یا ننویس یا اگر مینویسی، بهترین را بنویس!

آیا کارشناسان نظامی در بازبینی نهایی متن هم نقش داشتند تا دقت اطلاعات نظامی حفظ شود؟
بله. از اولین مرحله تا آخر، بهترین دوستان شهید طهرانیمقدم و فرماندهان هوافضا بالای سر کار حضور داشتند؛ خود شهید حاجیزاده چهار جلسه به سوالاتم پاسخ دادند و سپس من را به جانشینشان، سردار حسین موسوی ارجاع دادند. از آن پس تا پایان کار، تمام مسائل فنی و نظامی تحتنظر و هدایت سردار موسوی پیش رفت. او معتقد بود این کار به مثابه تاریخچه موشکی کشور ماست و باید به دقت سعی کنیم همه مطالب و اسامی رزمندگان و مهندسان و دانشمندان تا حد امکان، به صورت درست و صحیح در کتاب بیاید. سردار موسوی بارها همه فصلها را خواندند. در مسائل نظامی، تاریخی، صنعتی و موشکی، اصلاحات لازم را تذکر میداد و باز مطالب اصلاح شده را میدید و با تایید نهاییاش آن قسمت را میبستم.
گاهی نیز من را به افراد مختلف ارجاع میداد برای انجام مصاحبه در یک موضوع خاص. قطعا بدون حضور و همراهی سردار موسوی که در زمان تحقیق و تالیف «مرد ابدی»، جانشین فرمانده محترم هوافضای سپاه بود و پس از شهادت سردار حاجیزاده، به فرماندهی نیروی هوافضای سپاه منصوب شده، کتاب «مرد ابدی» به این شکل درنمیآمد. لازم میدانم از همه همکاران دفتر محترم فرماندهی هوا فضا و نیروهای محترم حفظ آثار موشکی که به فرموده سردار موسوی برخی اسناد و اطلاعات را در اختیار گذاشته و صمیمانه سپاسگزاری کنم. در تمام این راه طولانی میدیدم که یاد و خاطره نیک شهید طهرانیمقدم چقدر هنوز برای افراد مختلف، مهم و ارزشمند است. بهراستی آنها با جان و دل برای این کتاب همکاری میکردند و درنهایت، کار مورد تایید حفاظت قرار گرفت و ما با خیال راحت قدم نهایی را برای انتشار برداشتیم.
۲۵۹







نظر شما