نمایشگاه اجناس مصادره‌ای، نه ماه پس از پیروزی انقلاب

حاج آقا کریمی یادآور شد که «این اجناس از یکصد الی یکصد و بیست خانه متعلق به سرسپردگان رژیم مصادره شده است.»

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در اواخر آبان سال ۱۳۵۸ درست ۹ ماه پس از پیروزی انقلاب، بنیاد مستضعفان نمایشگاه و فروشگاهی را در محوطه نمایشگاه‌های بین‌المللی دایر کرد؛ نمایشگاهی از اجناس مصادره‌شده از خانه حدود صد و بیست وابسته رژیم شاهنشاهی؛ از میز و مبل و لوستر گرفته تا فرش‌های ابریشم دست‌بافت و عتیقه‌جات. مسئولان بنیاد می‌گفتند که درآمد حاصل از فروش این اجناس را به دست خلق مستضعف خواهند رساند. گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات را از این نمایشگاه که روز ۲۶ ابان ۱۳۵۸ منتشر شد در پی می‌خوانیم:

نمایشگاه و فروشگاه بنیاد مستضعفین برای فروش لوازم و وسایلی که سرسپردگان رژیم منفور پهلوی از خلق محروم و مستضعف ایران غارت کرده بودند، در تالار بزرگ، در محوطه نمایشگاه بین‌المللی به نمایش گذاشته شده است تالار مبلمان، تالار فرش و تالار لوستر و تابلو و عتیقه‌جات.

اختلاف طبقاتی

در تالار وسیعی از تالارهای نمایشگاه که انباشته از تجملات زندگی بیگانه و بی‌خبر از زندگی محرومان است، تا چشم کار می‌کند، مبل‌ها و صندلی‌های ایتالیایی و لهستانی، میزهای بلند منقوش و کنده‌کاری‌شده و آئینه‌های تمام‌نمای بزرگ است.

لوکس‌گرایی و تجمل در ساخت این مبلمان‌ها تا حدی به کار گرفته شده است که کارآمد وسایل و لوازم قربانی زیبایی شده است و این مجموعه ماورای رویای خلق محروم و مستضعف و خود فراسوی آرزوهای دور و دراز خلق‌های ستمدیده ایران است و به بهترین شکلی اوج اختلاف طبقاتی رژیم منفور شاهنشاهی را نشان می‌دهد.

تالار از جمعیت تماشاگران و خریداران پر بود. آن‌ها که در توان داشتند با خریدن این وسایل، بنیاد مستضعفین را یاری می‌کردند تا بتواند با درآمد حاصل از فروش این کالاها در ایجاد امکانات رفاهی طبقات محروم، گام‌های مفید و مثبتی فرا پیش بگذارد.

با توجه به کیفیت بی‌نظیر مبل‌های موجود در این تالار که مشابه آن‌ها را نمی‌توان در بازار آزاد پیدا کرد، قیمت‌های تعیین‌شده این اجناس در سطح پایین قرار دارد. لیکن با در نظر گرفتن وضع موجود مملکت، فرار سرمایه‌داران و مال‌اندوزان طاغوتی، حتی این قیمت‌ها نیز بسی گزاف به نظر می‌رسد. به عنوان مثال می‌توان از یک میز منقوش بیست‌وچهار نفری نام برد که با ۲۴ صندلی لهستانی منقوش یکصدوسی هزار تومان نرخ‌گذاری شده است یا از آئینه‌ای بزرگ که با میز مرمرین و منبت‌کاری‌شده زیر آن هشتادوپنج هزار تومان قیمت دارد و آئینه دیگری با میزی که روی آن قرار دارد سی‌وپنج هزار تومان.

عده‌ای از کسانی که در تالار بودند، گفتند که قادر خریدن این کالاها با قیمتی که تعیین شده است نیستند.

مسئول فروش تالار مبلمان، «حاج آقا رحیمی» در این مورد گفت: «علیرغم این‌که بعضی از مراجعین می‌گویند، قیمت مبلمان‌ها گران نیست و ما با در نظر گرفتن جنس به کار گرفته شده و نوع کاری که در ساختن این مبلمان‌ها به کار رفته است. نسبت به قیمت حقیقی این مبلمان‌ها هشتاد تا چهل درصد تخفیف داده و پس از تخفیف قیمت‌گذاری کرده‌ایم. مثلا یک دست مبل تمام پارچه که پارچه آن مخمل خارجی است و متری دویست و پنجاه تومان است، با پشتی‌ها و میزهای متعلق به آن نه هزار تومان قیمت‌گذاری کرده‌ایم در صورتی که اگر رویه این مبل‌ها از مخمل کاشان بود، که متری ۵۴ تومان است. قیمت این مبل‌ها در مبل‌فروشی‌های تهران بیش از این‌ها بود و از همین روست که با تاسیس این نمایشگاه‌ها عده‌ای از مبل‌فروش‌های تهران به ما معترض شده‌اند که شماها بازار را از دست‌مان گرفته‌اید.»

نمایشگاه اجناس مصادره‌ای، نه ماه پس از پیروزی انقلاب

فرش‌های گران‌بها

در تالار بزرگ دیگری از نمایشگاه که انباشته از فرش‌های رنگارنگ گران‌قیمت بود، من خون دست‌های کوچک را دیدم که در زیرزمین‌های تاریک بی‌آفتاب، مجروح از شانه‌های آهنین کارگاه‌های فرش‌بافی و با قالی‌های زینت‌بخش تالارهای زیبای اغنیا را رنگ سرخ زده بودند.

چهره زرد کودکان فرش‌باف که رنجور از تاریکی و مهجور از آفتاب، زردی چهره‌شان بر پای‌انداز ثروتمندان نقش بسته بود به عیان به چشم می‌خورد. من سیاهی روزگاران کودکان فقیری را دیدم که تیرگی بختش رنگ سیاه این فرش‌های گران‌قیمت بود. با خروش خلق، این زندگی‌های غارت‌شده، از دست غارتگران و تارج‌گران هستی خلق به در آمد. اینک در معرض فروش گذاشته شده است باشد که از درآمد آن خلق محروم و مستضعف را سرپناهی باشد و زیراندازی هرچند محقرانه.

در این تالار فرش‌هایی بود به نرمی حریر و ابریشم و به زیبایی گل‌های گلستان که خلق محروم مستضعف را راهی به این زیبای‌ها و گلزارها نبود. هریک از این‌ها را قیمتی بود که در مقایسه با نوع و جنس فرش‌ها ارزان می‌نمود. لکن رقم‌ها به چشم مردمان محروم بزرگ می‌آمد. می‌توان از قطعه فرشی به مساحت ده متر مربع نام برد که دویست هزار تومان نرخ‌گذاری شده بود. می‌توان از یک قالی نه چندان بزرگی نام برد که بر روی آن گلستانی با زیبارویان چنگ و باده در دست نقش بسته بود و بیش از دویست هزار تومان قیمت‌گذاری شده بود. آن‌چه مسلم است خلق محروم مستضعف را توان نشستن و آرمیدن به روی این زیبا گلزارهای نقش‌بسته بر قالی‌های نرم نیست. اما می‌توان امید داشت که به همت بنیاد مستضعفان از درآمد حاصل از فروش این‌ها، خلق محروم و مستضعف را نیز نوایی باشد و نانی.

تالار نور و نقش

تالار دیگری که ساختمانش را مانند یک دوربین عکاسی ساخته بودند پر بود از لوسترهای کریستال، بلور و چینی، پر بود از تابلوهای نقاشی گران‌قیمت از لاله چراغ‌های عتیقه و دیگر عتیقه‌جات که از خانه‌های سرسپردگان شاه خالی از وجدان، یغماگران خلق خائن و نوکران امپریالیسم جهان‌خوار آمریکا به دست آمده بود.

لوسترهایی بود از نظر وزن و حجم اگر نه چندان بزرگ، اما از نظر زیبایی چنان که چشم‌ها را خیره می‌کرد و به همان نسبت قیمت آن‌ها نیز خیره‌کننده چشم بود. سی چهل و پنجاه هزار تومان.

تابلوهایی بود که نشان‌دهنده فقر روستاها، برهنگی کودکان بود!

غارتگران هستی فقیران با آویختن این تابلوها بر دیوار خانه‌هاشان چه لذت وحشیانه‌ای داشتند! خریداران آن‌ها در درجه اول اگر نه برای داشتن آن‌ها، مسلم برای کمک به بنیاد مستضعفین و خلق مستضعف از این لوسترها، تابلوها و عتیقه‌جات خریداری می‌کردند.

در پایان دیدارمان از نمایشگاه و فرشگاه‌های بنیاد مستضعفین گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم با حاج آقا کریمی نماینده بنیاد مستضعفین در این نمایشگاه.

وی زمان کار فروشگاه را نامحدود اعلام کرد و گفت: «تا وقتی که جنس داشته باشیم نمایشگاه دایر است و ما حداقل برای دو سال جنس داریم. درآمد حاصل از فروش در این نمایشگاه‌ها در اختیار بنیاد مستضعفین می‌گذارم تا بنیاد طبق برنامه‌ای که تنظیم کرده است در اعتلای زندگی خلق مستضعف وطن‌مان این درآمدها را صرف کند.»

وی تاکید کرد که «کوشش می‌کنیم دلال‌ها را در این نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌ها راه ندهیم و به آن جنس نفروشیم. چراکه آن‌ها با خرید این اجناس قیمت گزافی روی آن‌ها کشیده و مردم را سرکیسه می‌کنند.»

وی در پاسخ به این سوال که خریداران این اجناس خود از طبقه خاصی هستند و عده‌ای از مردم انتقاد می‌کنند که آیا با فروش این کالاها، ثروت و تجملات به دست طبقه دیگر می‌افتد و باز هم خلق مستضعف با چشم حسرت به این‌گونه زندگی‌ها می‌نگرد؟ گفت: «باید به واقعیت‌ها نظر کرد و از واقعیت‌ها به حقیقت رسید. این درست است که ما معتقدیم فاصله عمیق ثروت باید از بین برود و مردم به یک نوع مساوات تقریبی برسند اما چه کار کنیم، در شرایطی که این کالاها هستند و خلق محروم به پول این کالاها احتیاج دارد، این کالاها را نفروشیم چه کار کنیم؟ آن‌ها که انتقاد می‌کنند، به انتقاد بسنده نکنند، پیشنهاد بدهند؛ پیشنهادهای عملی که بتواند خلق محروم را از فقر نجات بدهد. انتقاد کردن کار ساده‌ای است اما راه‌حل نشان دادن و عمل کردن به‌سادگی حرف زدن و ایراد گرفتن نیست. گذشته از این کالاها را بعد از پیروزی انقلاب، کسانی می‌خرند که ثروت خود را از راه حلال از راه کار کردن و جمع کردن به دست آورده‌اند نه از طریق تاراج مردم و این‌گونه ثروت که با کد یمین و عرق جبین به دست آمده باشد از نظر شرع اسلام حلال است. این را هم گفته باشم که نمی‌توان مبل سی هزار تومانی را به خانی‌آباد یا خانه‌ای در دروازه غار برد چه با زندگی آن‌ها هماهنگی ندارد.»

از حاج آقا کریمی سوال شد که آیا این کالاها و اجناس لوکس را از کاخ‌ها آورده‌اید؟ گفت: «نه، از کاخ‌ها جز کاخ نوشهر و کرج، وسایلی بیرون نیامده است. این کالاها متعلق به سرسپردگان رژیم است که مصادره شده است.»

حاج آقا رحیمی مدیر و مسئول تالار مبلمان نیز در این مورد گفت: «اجناس کاخ‌ها در شهرستان‌ها را می‌فروشیم اما اجناس کاخ‌های خانواده‌ شاه خائن را موزه می‌کنیم و در موزه می‌گذاریمن.»

حاج آقا کریمی یادآور شد که «این اجناس از یکصد الی یکصد و بیست خانه متعلق به سرسپردگان رژیم مصادره شده است.»

۲۵۹

کد خبر 2143887

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین