اصلاحات بدون قدرت سیاسی شکست می خورد / اصلاحات با وجود اختلاف در حاکمیت و دولت محکوم به شکست است/
 ۸ فرمان بن بست شکنی در اصلاحات اقتصادی

 چرا برخی دولت‌ها با وجود برخورداری از دانش فنی، در اجرای جراحی‌های اقتصادی ناکام می‌مانند؟ ویلیام تامپسون و رابرت پرایس در کتاب «اقتصاد سیاسی اصلاح»، با بررسی تجربه‌ کشورهای عضو OECD، به این نتیجه کلیدی رسیده‌اند که موفقیت اصلاحات، نه یک متغیر فنی، بلکه یک هنر سیاسی است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمدرضا دادگستر پژوهشگر سیاستگذاری عمومی خلاصه ای از کتاب مذکور را منتشر کرده است. از نظر دادگستر پژوهش ویلیام تامپسون و رابرت پرایس نشان می‌دهد که اصلاحات ساختاری بدون «مجوز صریح انتخاباتی»، «روایت‌گری هوشمندانه از هزینه‌های تداوم وضع موجود» و «انسجام درونی دولت»، به بن‌بست می‌رسند. برخلاف باور رایج، این نویسندگان معتقدند که اصلاح‌گرانِ جسور و صادق لزوماً با مجازات انتخاباتی روبه‌رو نمی‌شوند، بلکه تهدید اصلی، عجله در تصمیم‌گیری و فقدان نهادهای تحلیلی مستقل برای جلب اعتماد عمومی است. مطلب دادگستر از نظرتان می گذرد: 

****

ویلیام تامپسون و رابرت پرایس در کتاب اقتصاد سیاسی اصلاح تجربه اصلاحات اقتصادی در نظام‌های بازنشستگی، بازار کار و بازار کالا در کشورهای OECD نظیر فرانسه، آمریکا، اسپانیا، سوئد، مکزیک، لهستان و استرالیا را بررسی کردند و نشان دادند که موفقیت یا شکست سیاست‌های اصلاحی بیش از آنکه در عوامل فنّی ریشه داشته باشد، به مسائل اقتصاد سیاسی بازمی‌گردد. به باور تامپسون و پرایس، مهم‌ترین درس‌آموخته‌های سیاستی تجربه اصلاح در این کشورها از این قرار است:

اصلاحات بدون قدرت سیاسی شکست می خورد / اصلاحات با وجود اختلاف در حاکمیت و دولت محکوم به شکست است/
 ۸ فرمان بن بست شکنی در اصلاحات اقتصادی
محمدرضا دادگستر

۱. اصلاحات بدون «مجوز سیاسی» دوام پیدا نمی‌کنند: اصلاحات ساختاری بزرگ (بازنشستگی، بازار کار و مقررات‌زدایی) باید پیشاپیش در انتخابات یا دستورکار رسمی دولت مطرح شده باشند. اصلاحات بی‌سروصدا و پنهانی فقط وقتی جواب می‌دهند که منافع‌شان خیلی سریع و ملموس باشد (که معمولاً نیست). اصلاحاتی که صرفاً با توجیه بحرانی‌بودن وضع موجود انجام شوند، بعد از عبور از بحران به‌راحتی عقب‌گرد می‌کنند. اگر اصلاحی دردناک است، باید قبلش از مردم رأی اجرای آن را گرفت، نه آنکه بعد اجرا توجیهش کرد.

۲. سیاست‌گذاری بدون روایت عمومی شکست می‌خورد: موفق‌ترین اصلاحات، آن‌هایی بودند که دولت توانست هزینه‌های ادامه وضع موجود را برای جامعه قابل‌فهم کند. نکته مهم آنست که هزینه‌های وضع موجود اغلب «نامرئی»اند (مثل فرصت‌های از دست‌رفته یا شغل‌هایی که هرگز ایجاد نشدند). در مقابل، هزینه‌های اصلاحات بسیار مرئی هستند (اعتراض، بیکاری مقطعی یا فشار بر گروه‌های خاص). نتیجه‌ای که نویسندگان می‌گیرند اینست که اصلاح‌گرای موفق کسی است که بتواند ضررِ اصلاح‌نکردن را به‌شکل سیاسی و اجتماعی برجسته کند.

۳. تحلیل فنی خوب، ابزار قدرت سیاسی است: تحلیل صرفاً به درد این نمی‌خورد که گفته شود سیاستی خوب است. تحلیل باید سیاست را اجراپذیر کند. تحلیل باید از نهادهای معتبر، مستقل و غیرحزبی بیاید و اعتماد عمومی را تقویت کند. کشورهایی که نهادهای تحلیلی معتبر داشتند (مثل کمیسیون‌ها یا شوراهای مستقل)، اصلاحات عمیق‌تری انجام دادند.

۴. عجله دشمن اصلاحات ساختاری است: اصلاحات موفق معمولاً بیش از دو سال آماده‌سازی سیاسی و کارشناسی داشته‌اند. اصلاحات عجولانه (اغلب واکنشی به بحران) یا شکست خوردند یا نیمه‌کاره ماندند. پنجره فرصت مهم است، اما استفاده از آن بدون آمادگی، نتیجه معکوس می‌دهد. 

۵. انسجام دولت از قدرت پارلمانی مهم‌تر است: دولتی که درون خودش بر سر اصلاح اختلاف دارد، تقریباً محکوم به شکست است. انسجام دولت مهم‌تر از اندازه اکثریت پارلمانی است. نویسندگان می‌گویند که قبل از ورود به فاز اصلاح، اختلافات درون‌دولتی باید حل‌وفصل شده باشد.

۶. گفت‌وگوی اجتماعی مفید است، اما جای رهبری را نمی‌گیرد: مشارکت ذی‌نفعان وقتی کار می‌کند که دولت هم‌زمان قدرت و اراده اعمال تصمیم را داشته باشد. دولت یا باید بتواند مشوق بدهد یا تهدید معتبر به اقدام یک‌جانبه داشته باشد. اجماع‌سازی بدون قدرت معمولاً به بن‌بست ختم می‌شود.

۷. همه نظام‌های سیاستی به یک اندازه آماده اصلاح نیستند: اصلاح زمانی ممکن می‌شود که نظام موجود قبلاً دچار فرسایش شده باشد. اصلاحات بزرگ اغلب پس از مجموعه‌ای از اصلاحات کوچک و حتی شکست‌خورده ممکن شده‌اند. سیاست‌گذار باید اصلاحات ناموفق را هم بخشی از مسیر بداند، نه پایان راه. 

۸. افسانه مجازات انتخاباتی اصلاح‌گران اغراق‌آمیز است: برخلاف تصور رایج، دولت‌هایی که اصلاحات را با مجوز انتخاباتی انجام داده‌اند، اغلب دوباره انتخاب شده‌اند. می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که ترس سیاسی از اصلاحات بیش از حد بزرگ‌نمایی شده است.

نقطه شروع اصلاحات اقتصادی کجاست؟

۲۱۶۲۱۶

کد مطلب 2156914

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 10 =

آخرین اخبار