غزال زیاری: این روزها بخشی از اخبار جنگافزارها بر روی ساخت بمبافکن H-۲۰ چین متمرکز شده است؛ برخیها این بمبافکن را با بمبافکن B-۵۲ آمریکا مقایسه میکنند و واقعا باید دید که آیا این دو با هم قابل مقایسه هستند یا خیر.
این در حالی است که مراحل نهایی تولید بمبافکن H-۲۰ همچنان با تأخیر مواجه است و بعید به نظر میرسد که تا قبل از دهه ۲۰۳۰، قابلیتهای واقعی آن در دسترس قرار بگیرد. در یک مقایسه کلی میتوان به این نکته اشاره کرد که درحالیکه تمرکز بمبافکن B-۵۲ آمریکا بر برد طولانیتر، انعطافپذیری محموله بیشتر و دسترسی نامحدود از طریق سوختگیری هوایی است، چینیها در ساخت H-۲۰ بر پنهانکاری متمرکز شدهاند.
در این مقاله با این بمبافکن چینی بیشتر آشنا میشویم و به مقایسه آن با رقیب آمریکاییاش (بمبافکن B-۵۲) میپردازیم:
وضعیت توسعه H-۲۰
طبق گزارشهای منتشره بمبافکن پنهانکار شیآن H-۲۰ چین همچنان درحالتوسعه است. در ابتدا قرار بود تا اولین پرواز آن در سال ۲۰۲۵ انجام شود که به سال ۲۰۲۶ موکول شد و به نظر میرسد که در سال آینده میلادی هم شاهد این اتفاق نخواهیم بود.

مقامات نظامی اعلام کردهاند که بعید است که قابلیت عملیاتی کامل این بمبافکن تا قبل از دهه ۲۰۳۰ قابلدسترسی باشد و تحلیلگران پنتاگون معتقدند که توسعه H-۲۰ با چالشهای فنی و تأخیر در تولید مواجه شده است.
مشخصات تخمینی برد H-۲۰
در برآوردهای دفاعی، برد عملیاتی H-۲۰ بین حداقل ۸۵۰۰ کیلومتر و حداکثر ۱۳هزار کیلومتر (بسته به پیکربندی محموله و قابلیت سوختگیری هوایی)، پیشبینیشده است. شعاع رزمی این بمبافکن تقریباً به پنج هزار کیلومتر میرسد که امکان حملات در سراسر منطقه هند-اقیانوسیه از خاک اصلی چین را فراهم میآورد.

برآوردهای برد بدون سوختگیری آن از قابلیت بمبافکن فعلی H-۶K چین تقریباً ۵۰۰ درصد بالاتر خواهد بود.
ظرفیت محموله H-۲۰
بر اساس گزارشهای منتشرشده، H-۲۰ میتواند محموله مهماتی بین ۳۰ تا ۴۵ تن که در محفظههای داخلی تسلیحات توزیعشده را حمل کند و از طریق ذخیرهسازی مخفی سلاحها، ویژگیهای پنهانکاری خود را حفظ میکند.
تسلیحات شامل مهمات هدایتشونده دقیق معمولی، بمبهای جاذبهای، موشکهای کروز مافوق صوت (هایپرسونیک) و کلاهکهای هستهای خواهند بود و با بهرهبرداری از این بمبافکن جدید، انعطافپذیری محموله چینیها تقریباً چهار برابر از قابلیت بمبافکن فعلی H-۶K فراتر خواهد رفت.

مقایسه برتریهای هر بمبافکن
بمبافکن چینی H-۲۰ از قابلیتهای خاصی برخوردار است که در برخی موارد از رقیب آمریکاییاش پیشی میگیرد و از سوی دیگر B-۵۲ هم ویژگیهایی دارد که آن را از سایر رقبا از جمله غول خفته پینی برتر خواهد کرد. در ادامه به برخی از این ویژگیهای مشخص و بارز اشاره خواهیم کرد:
فلسفه طراحی پنهانکاری
H-۲۰ با بهرهگیری از پیکربندی بال پرنده و از طریق کاهش سطح مقطع راداری (RCS)، دارای ویژگیهای پنهانکاری حیرتانگیزی است و در طول مأموریتهای نفوذ، قابلیت نامرئی بودن الکترومغناطیسی را حفظ میکند.

اما در سوی دیگر ، بدنه بزرگ و معمولی B-۵۲ بازتاب راداری قابلتوجهی را ایجاد میکند که طبق تخمینها تقریباً ۱۰۰ مترمربع است و همین قابلیت نفوذ این بمبافکن به حریم هوایی دفاع شده را محدود خواهد کرد.
محفظههای داخلی تسلیحات H-۲۰، امضای راداری را به حداقل میرساند که همین منعکسکننده دکترین مدرن طراحی پنهانکار است.

برد و استقامت B-۵۲H
بمبافکن بوئینگ B-۵۲H استراتوفورترس میتواند حدود ۱۴ هزار کیلومتر بدون نیاز به سوختگیری پرواز کند که این به معنای تقریباً ۱۲ ساعت پرواز مداوم است و بدین ترتیب از این حیث در مقایسه با برد پیشبینیشده H-۲۰ برتری واضحی خواهد داشت. برد پرواز بدون محموله آنهم در شرایط بهینه به ۱۶ هزار و ۳۰۰ کیلومتر میرسد.

از سوی دیگر سوختگیری در هوا، برد عملیاتی B-۵۲ را بهطور نامحدودی افزایش داده و امکان اجرای مأموریتهای بینقارهای را ممکن خواهد کرد.
تطبیقپذیری محموله B-۵۲H
بوئینگ B-۵۲H ظرفیت حمل ۳۱۷۵۰ کیلوگرم مهمات داخلی بهعلاوه ۱۶۳۳۰ کیلوگرم تسلیحات خارجی را داراست که شامل ۲۰ موشک کروز AGM-۸۶B، ۱۲ موشک کروز JASSM و ۱۲ مهمات دورایستای JSOW میشود.
گزینههای محموله معمولی شامل بمبهای ۲۳ هزار کیلوگرمی پوندی، بمبهای جاذبهای ۱۳ هزار کیلوگرمی، موشکهای هارپون و قابلیت مینگذاری هستند و محموله هستهای شامل چندین کلاهک هستهای حرارتی بر روی موشکهای کروز خواهند بود.

عملکرد مادون صوت در مقابل مافوق صوت
در طراحی سرعت مادون صوت H-۲۰، نفوذ شناسایی نشده و اولویت بر استقامت طولانیتر قرار دادهشده است. این بمبافکن چینی نسبت به هواپیماهای با قابلیت مافوق صوت سوخت کمتری مصرف میکند و همین امکان مدت زمان مأموریت طولانیتر را فراهم میآورد.

اما سرعت کروز مادون صوت B-۵۲H (ماخ ۰.۸۶) امکان انجام عملیاتهای دوربرد اقتصادی را در حد و اندازههای فلسفه H-۲۰ امکان پذیر میکند و بدین ترتیب میتوان گفت که هر دو بمبافکن، عملکرد مافوق صوت را فدای کسب استقامت و ظرفیت محموله کردهاند.
مقایسه برد حمله، قابلیت منطقهای اقیانوس آرام
برد ۸۵۰۰ کیلومتری H-۲۰، امکان حمله به پایگاههای آمریکا در گوآم، هاوایی و درمجموع اهداف ساحل غربی از خاک اصلی چین را بدون سوختگیری در هوا فراهم میکند.
از سوی دیگر برد بیشتر B-۵۲ و انعطافپذیری سوختگیریاش، قابلیت دسترسی جهانی برای حمله به اهدافی در سراسر جهان را ممکن میسازد.

درمجموع میتوان گفت که بمبافکن H-۲۰ چین برای صحنه هند-اقیانوسیه بهینهسازی شده ولی B-۵۲ مسئولیت استراتژیکی را در سراسر جهان ایفا میکند.
بازدارندگی هستهای –پنهانکاری در مقابل دوری جستن
طراحی پنهانکار H-۲۰، امکان نفوذ شناسایی نشده این بمبافکن به دفاع هوایی دشمن را با حمل موشکهای کروز هستهای ممکن میسازد و درعینحال قابلیت بازدارندگی، ضربه دوم معتبری را ایجاد میکند.

اما در دکترین دوری جستن B-۵۲، از موشکهای کروز دوربرد استفاده شده و فاصله ایمن از اهداف دفاع شده را حفظ میکند. هر دو رویکرد، قابلیت تلافی هستهای تضمینشده را با ارزشهای استراتژیک مکمل فراهم میکنند.
مسیر توسعه آینده رقابت B-۲۱ و H-۲۰
B-۲۱ ریدر، بمبافکن پنهانکار نسل بعدی آمریکاست که ازجمله ویژگیهای برجسته آن میتوان به پنهانکاری پیشرفته، نیاز به خدمه کمتر و برد بهبود یافتهاش اشاره کرد که این فراتر از قابلیتهای پیشبینیشده H-۲۰ به نظر میرسد.
تأخیرهای توسعه H-۲۰ نشاندهنده چالشهای فناوری است که باعث تقویت برتری عملیاتی B-۲۱ خواهد بود. رقابت بین برنامههای بمبافکن پنهانکار، اساساً تعادل استراتژیک در منطقه هند-اقیانوسیه را بازتعریف میکند.
منبع: wionews
۲۲۷۲۲۷






نظر شما