1- نه قصد دفاع از کار پلیس را دارم نه آن را تخطئه می کنم ،چون دیکته ننوشته غلط ندارد. آن 20-30 نهادی که باید برای نهادینه کردن عفاف و حجاب کار کنند، یا کاری نکردهاند یا اگر کردهاند جلوه بیرونی نداشته است. اصلا دیکتهای ننوشتهاند که غلط داشته باشد. به همین دلیل ،جور همه را پلیس میکشد و به محض ورودش به عرصه مبارزه با بدحجابی، روشنفکری همه اعم از انقلابی و غیرانقلابی، متدین و غیرمتدین، مسئول و غیرمسئول، فرهنگی و غیرفرهنگی گل میکند که: ایهاالناس، بدحجابی مقوله فرهنگی است و کار پلیس، همهچیز را بدتر میکند.
2- در میان کسانی که روشنفکریشان گل میکند و میگویند اول باید کار فرهنگی صورت گیرد، فراوانند کسانی که خودشان در طول سالهای متمادی بر مسندهای تصمیمگیری فرهنگی نشسته بودهاند و حتی یک کار به دردخور نکردهاند.
این مسئولان چون بلد نبوده اند کاری انجام بدهند ، دست روی دست گذاشته اند و همزمان بدحجابی و بیحجابی از سر و کول فرهنگ و آداب اجتماعی ما بالا رفته و در بسیاری از موارد به خانه همین بزرگوارانی که سالهاست روشنفکرانه دنبال راه حل میگردند، وارد شده است.
3- یک گفتمان دیگر هم اخیراً مد شده است. لابد خواندهاید و شنیدهاید که: «ای آقا! سه هزار میلیارد تومان در این مملکت بالا کشیدهاند، برخورد با آن مهمتر است یا مواجهه با چند دخترک و زنی که موهایشان را افشان کردهاند و صورتشان را بزک؟» .
یا اینکه: «جریان انحرافی دارد خرافات و موهومپرستی را در جامعه نهادینه میکند و از بین بردن آن مهمتر است از برخورد پلیس با بدحجابها.»
یا: «فقر و مشکلات اقتصادی و اعتیاد و... در جان بخشهایی از جامعه رسوخ کرده، آنوقت به سراغ بدحجابها رفتهاید؟»
این گفتمان با همه زیبایی ظاهرش فقط توجیه کننده تنبلی ها و کم کاری هاست و از طرفی مانند آن است که بگوییم چون بیماری سل در جامعه وجود دارد، چه نیازی به مبارزه با ویروس آنفلوآنزا؟
اگر با همین آنفلوآنزایی که مهم جلوه داده نمی شود، مبارزه نکنیم،یک وقت چشم باز میکنیم که هم سل، قربانی میگیرد و هم آنفلوآنزا.
4- این همه سال است که دهها نهاد فرهنگی برای مبارزه با بدحجابی، سیاستگذاری و هدفگذاری و برنامهریزی کردهاند(!) و سودی نداشته است. برخوردهای فصلی و مقطعی پلیس هم افاقه نکرده است. ظاهراً این باور هم برای همه مسئولان به وجود نیامده که بدحجابی مثل فساد مالی، مثل اعتیاد، مثل فقر، مثل بیماری و مثل خیلی چیزهای دیگر، آفت است. خیلی ها گمان می کنند اگر حجاب را در خانه خودشان نهادینه کنند کفایت می کند. عده ای هم بر این گمانند که شیرازه کار از دست در رفته و دیگر نمی شود کاری کرد. گلایه های گاه و بیگاه مراجع عظام هم به گوش کسی نمی رود.
پس چطور است برای مدتی، مسئولان اجرایی و فرهنگی استراحت بفرمایند ؛ دیگر فکر و تلاش نکنند، سیاستگذاری را کنار بگذارند و اظهار فضلهای روشنفکرانه را متوقف نمایند و اگر پلیس دست از سر بدحجابها و بدپوششها برنداشت، ناسزا بارش کنند تا مجبور شود آنها را به حال خود رها کند.
شاید اینجوری اوضاع بهتر شود! بهتر نمی شود؟
نظر شما