محمد پرهام فر<BR>

مسابقات فوتبال یورو 2012 به پایان رسید و تیم های فوتبال دو کشورهای اروپایی با اوضاع و احوال نه چندان مساعد اقتصادی در دیدار نهایی رو در روی هم قرار گفتند تا شاید رنگ زرین مدال بتواند تسکین موقتی بر آلام سنگین اقتصادی مردمانشان باشد و در این میان از قضا تیم فوتبال اسپانیا ،که از بحران اقتصادی فراگیر اروپا رنج بیشتری می برد، توانست دل مردم خود را بیشتر شاد کند. آنچه که می خواهیم در این یادداشت به آن بپردازیم برداشتی غیر فوتبالی است از دیدار نهایی این دوره از مسابقات ؛

برداشت اول : همه ما این جمله را شنیده ایم که فوتبال یک ورزش دسته جمعی است و موفقیت آن در گرو همدلی و همکاری همه بازیکنان است. ولی به نظر می رسد این گزاره کلیشه ای امروزه مفهومی عمیق و فلسفی به خود گرفته است . زمانی برای نشان دادن انجام و اتحاد بین چند عنصر یک مجموعه دانه های زنجیر را مثال می زدند که به هم پیوسته و متصل هستند ولی این بازی فوتبال نشان داد اجزای یک تیم فوتبال که در آن سطح مطرح می شود مانند اجزا و قطعات یک مدار الکترونیکی هستند که همگی آنها در آن واحد به طور مستقیم یا غیر مستقیم بهم وصل هستند و از کار افتادن هر قطعه به منزله از کار افتادن کل مدار است. زیرا هر قطعه ولو کوچک در یک لحظه وظیفه ای حساس را در مقیاس کل عهده دار است .
فوتبال امروز با تمام سرعت و زیبایی خود این راز را نهفته دارد که «بدون هم هیچ نیستیم». اجازه بدهید این خصوصیت را بگذاریم در کنار خصلت تک محوری، خود رایی و خود بزرگ بینی که متاسفانه روز به روز در جامعه ما پر رنگ تر می شود . در فرهنگ عامه ما زرنگ ترین اشخاص کسانی هستند که در زندگی فردی خود موفق هستند، صرفنظر از این که در جامعه چه نقشی ایفا می کنند. اگر روزی بخواهیم به صورت گروهی کاری انجام دهیم سعی می کنیم به نحوی عمل کنیم که شخص ما بیشتر از بقیه دیده شود و حتی با تصورات غیر واقعی که از توانمندی ها و قابلیت های فردی خود داریم همیشه احساس می کنیم که در یک جمع یا گروه نقش ما از بقیه برجسته تر و حساس تر است و همواره سعی می کنیم همین تفکر را دائم به بقیه نیز دیکته کنیم .

یعنی یک (من) حبابی بسیار بزرگ ،جای (ما) ی بزرگتری را اشغال کرده و محلی برای رشد و پرورش (ما) نگذاشته است . از سوی دیگر در تمام اجزا زندگی حاضر نیستیم از کوچک ترین منفعت فردی در قبال بزرگترین منفعت جمعی بگذریم. حاضریم برای آن که زودتر به مقصد خود برسیم ماشین خود را وسط خیابان پارک کنیم و تعداد زیادی ماشین را در ترافیک نگه داریم که خودمان چند قدم پیاده تا مقصد نرویم. تاسف بار تر آن که اسم تمام این ظلم های کوچک و بزرگی که به بقیه می کنیم تا به قدر سر سوزن منافعمان تامین شود را زرنگی می گذاریم . واقعا درک جمعی ما چقدر است؟

تا حالا از خود پرسیده ایم علت این آمار بالای پرونده های موجود در محاکم و مراجع قضایی چیست؟ حتی در کوچکترین جز جامعه که خانواده است وقتی اختلافی بروز پیدا می کند طرفین یعنی زن و شوهر سعی می کنند از تمام ابزارهای قانون (اعم از حقوقی و کیفری ) علیه یکدیگر استفاده کنند. در حالی که فقط بخشی از آن جهت حل معضل بوده و اکثر این دعاوی و شکایات برای سرکوب کردن ، تنبیه کردن و یا به اصطلاح خودمانی تر، سر جای خود نشاندن طرف مقابل است . انگار نه انگار که این دو فرد هنوز با هم زن و شوهر هستند!! این یعنی آنکه علاوه بر فقدان درک جمعی از درک متقابل نیز بی بهره ایم.

وقتی افراد یک جامعه به همدیگر به عنوان یک عضو از کل جامعه ، دوست و شریک بوده و در اهداف عالی نگاه منسجم داشته باشند، بر آیند کلی حرکت آن جامعه به سمت موفقیت پیش می رود . در غیر این صورت ملاک موفقیتمان فردی است و از سوی دیگر همواره از زندگی دریک جامعه غریبه و بی رحم ناراضی خواهیم بود. واقعا چگونه می توان تاثیر کینه هایی که به دلیل همین سرخوردگی ها در افراد جامعه به خصوص در جوانان شکل گرفته است را اندازه گیری کرد؟
 

برداشت دوم : این برداشت فراتر از محدوده یک تیم و یا حتی یک کشور است . در پایان این بازی شاهد بودیم که بازیکنان دو تیم از میان ستونی از تماشاگران که از طرفداران هر دو تیم بودند گذر کردند تا نشان ها و جوایز خود را دریافت کنند . اول آن که تماشاچیان از دو کشور مختلف بدون هیچ حفاظ و دیواری در کنار هم بازی را تماشا کردند و بخوبی و خوشی در کنار هم خندیدند و اشک ریختند، ولی متعرض هم نشدند ، به وسایل و اموال عمومی ورزشگاه آسیب وارد نکردند و به یکدیگر یورش نبردند . شاید این سوال مطرح شود که مگر در آن کشوها پدیده تخریب بعد از بازی فوتبال (وندالیسم ) دیده نمی شود؟ در پاسخ باید گفت: چرا دیده می شود! ولی میزان آن با کشور ما قابل قیاس نیست به خصوص وقتی که شاهدیم هواداران و تماشاچیان تیمهای پرطرفدار پایتخت بعد از بازی شیشه و صندلی سالم برای اتوبوس های همگانی نمی گذارند.

در ضمن انصاف بدهیم که آیا ورزشگاه های ما به فرض نبود ممنوعیت ،از نظر فرهنگی و اجتماعی و حتی امنیتی پذیرای بانوان هستند؟

دوم آنکه وقتی که بازیکنان از میان تماشاچیان می گذشتند هیچ حرکت زشت و توهین آمیزی از سوی تماشاچیان و طرفداران تیم مقابل دیده نشد. با (یاد آوری این نکته که از ملیتهای متفاوت بودند.) بدون یورش و هجوم و تعرضات فیزیکی از کنار هم گذشتند و مراسم به پایان رسید. در طول بازی کدام شی به داخل زمین پرتاب شد؟( در نظر بگیریم که در تمام این ورزشگاه ها فاصله چندانی بین سکوی تماشاچیان تازمین فوتبال نیست)

به راستی چرا در مسابقات ورزشی خودمان رابطه هوادار و تماشاچی با داخل زمین ورزشی بیشتر جنگ و دشمنی است تا هواداری و تشویق ؟

همه ما این نکته را در خاطر داشته باشیم که آنچه از فرهنگ ملی و بومی ما ایرانیان در ذهن جهانیان نقش می بندد رفتار امروزی ماست نه تاریخ پیشینیان . اگر نتوانیم در رفتارمان پیوند خود با پیشینه اسلامی – ایرانی خود را نشان دهیم تنها میراث ما از گذشته ابنیه و آثار تاریخی است ،که متاسفانه آن هم به مرور زمان به دست خودمان با ترسیم یادگاری هایی که آنهم نشان دهنده تمایل برای نشان دادن خود است!، نابود می شود.

مسابقات فوتبال یورو 2012با بازی نهایی اسپانیا و ایتالیا و با نتیجه 4 بر صفر به سود اسپانیا پایان یافت ولی لحظه ای فکر کنیم با خودمان چند چندیم؟
وکیل پایه یک دادگستری
4747

کد خبر 225347

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۲:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۳
    42 0
    از خودمان 3-1 باختیم
  • بدون نام IR ۲۳:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۳
    41 0
    قابل مقایسه نیستیم.
    • بدون نام IR ۲۳:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۳
      36 3
      امید وارم ما هم روزی به چنین فرهنگی برسیم.
    • بدون نام IR ۰۹:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۴
      13 1
      نه آقا جان ما داراي فرهنگ غني ايراني هستيم و خيلي باحاليم و ...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
  • بدون نام JO ۰۰:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۴
    15 0
    مطلب جالب و بجایی بود اما بواقع رشد یک جامعه از نظر فرهنگی نیاز به اقدامات و عوامل متعددی دارد که یکی از ابتدایی ترین آنها تلاش جهت نهادینه کردن اخلاق از طریق سیستم آموزشی می باشد. با نگاهی اجمالی به محتوای آموزش در سطوح مختلف در کشورمان می بینیم در این مورد بسیار ضعیف عمل کرده ایم. امیدوارم حداقل این قدم اول را زودتر برداریم.
    • علیرضا IR ۰۸:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۴
      21 0
      در کشوری که به زور(نیروی انتظامی) می خواهند مسائل فرهنگی را به خورد مردمانش بدهند (چرا که تحمل و صبر ندارند تا نتیجه عمل هرچند دیرتر ولی محکمتری را تجربه کنند)چه انتظاری برای بهبود اوضاع می توان داشت امروزه روز کسانییکه داعیه کار فرهنگی دارند خود از فرهنگ بی بهره اند
  • بدون نام IR ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۴
    1 22
    چرا لیگ سه شیرها رو مثال نمیزنین که بعد بازی هم دیگه رو مثل چی میزنن و اگه تو بازی ذستشون رو دراز کنن پیراهن بازیکن رو میکشن؟؟؟!!!
  • بدون نام IR ۱۸:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۴
    9 0
    مطلب بسیار جذاب و منطقی بود .نکته مهم بررسی فوتبال از دیدگاه یک وکیل پایه یک دادگستری بود ... امروزه بررسی فوتبال فراتر از یک پدیده ورزشی و سنجش آن با سایر فرایندها و مناسبات اجتماعی درک قدرت توان دهی و اتحاد جامعه و ایجاد روحیه کار گروهی در کنار گزاره هایی چون روحیه پیروزی طلبی و شکست گریزی از مهم ترین اهرم های فوتبال است. در یورو 2012 هیچ تیمی چه آنهایی که 4 تا زدند و چه آن ها که 4 تا خوردند هیچ یک لحظه ای وقت کشی نکردند. تماشاگران بازندگان شعار ندادند بازیکن بی غیرت نمی خوایم ... نمی خوایم آلمان ها که در اوج شایستگی حذف شدند با شعار برمی گردیم به استقبال جام جهانی 2014 رفتند و ایرلندی ها با سه باخت سرود ملی خواندند .
  • اسو IR ۱۳:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۵
    3 0
    حوب ممکلکتومو آباد کردیم بعد از جنگ با عراق به سراغ جنگ با فرهنگ و خودمون رفتیم از جک ساختن و مسخره کردن اقوام خودمان تا دله دزدی ها و اختلاس 3هزار .... خوشم میاد خیلی رو داریم که ادعای فرهنگ هم میکنیم واسه جهان نسخه می پیچیم
  • بدون نام IR ۱۸:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۶
    3 2
    مقاله خوبیه ولی این حرفا خیلی تکراریه.متاسفانه ما خوب میتونیم انتقاد کنیم و انگشت اتهام به طرف همه بگیریم ولی خودمون حتی تو کوچکترین مسائل هم رعایت نمیکنیم از زندگی شخصی گرفته تا زندگی اجتماعی. فقط خوب حرف میزنیم همین.