هادی معیری نژاد-اما طبقه بندی ها از کجا و از چه خصوصیتهایی ناشی شده است و چرا این تفاوتها باعث انگیزه های نژاد پرستی شده است.
تقریبا در تمام طبقه بندی ها خصوصیتهای بدنی عامل تفاوت بوده است . در روایتهای عهد عتیق نسل بشر از فرزندان حضرت نوح گسترش یافته است از سام سپید پوستان از حام تیره پوستان و از یافث زرد پوستان گسترش یافته اند .این قدیمی ترین طبقه بندی انواع بشر است که تا قرون جدید هم پایه بسیاری از نظرات نژادی بوده است.
در سده نوزدهم، نژادهای جهان را بر اساس ویژگیهای ظاهری به چهار دسته بزرگ سفیدپوست، سیاهپوست، زردپوست و سرخپوست بخش میکردند و برخی نژاد سرخپوست را جزئی از نژاد زردپوست به شمار میآوردند. برخی از مردم شناسان نژاد استرالیایی را نیز به عنوان چهارمین گروه (و با احتساب سرخپوستان پنجمین گروه) ذکر کرده بودند.
امروزه دیگر ویژگیهای ظاهری مانند رنگ پوست، ریخت اندام، رنگ چشم و مو و جنس مو سند معتبری برای بازشناسی نژادهای گوناگون نیست، به این دلیل که هیچگاه مرزهای قاطعی گروههای نژادی پیش گفته را از یکدیگر جدا نمیکند. افزون بر آن، به رغم برخی تفاوتها، همانندیهای بسیاری میان افراد بشر وجود دارد، و افراد هر یک از گروههای نژادی طبقه بندی شده در سده نوزدهم نیز ممکن است با یکدیگر تفاوتهای زیادی داشته باشند.
نژاد سفید و سوتفاهم های نژادی
نژاد سفیدپوست (قفقازی) اصطلاحی بود که در سده نوزدهم و آغاز سده بیستم کاربرد داشت، و به مردمی گفته میشد که در اروپا، شمال آفریقا، خاورمیانه و زندگی میکنند. باور بر این بود که منشاء این نژادکوههای قفقاز است.
ویژگیهای ظاهری نژاد سفید طبق آن نظر اینگونه توصیف میشد: این مردم قامت متوسط تا بلند دارند. صورتشان نسبتاً بلند است، عموماً دارای پیشانی تخت و چانه کشیده میباشند. رنگ پوستشان از سفید روشن در شمال اروپا تا سفید قهوهای ایران متغیر است. رنگ چشم آنان ممکن است آبی، سبز یا تیره رنگ باشد. رنگ مو از بور تا مشکی متغیر است و جنس آن معمولاً صاف و موجدار است.
بخشبندی نژاد سفیدپوست در سده نوزدهم نژاد سفید را به چند زیر گروه تقسیم کرد:
نژاد نوردیک
نژاد مدیترانهای
نژاد آلپی
نژاد نوردیک یا نژاد ژرمنی نامی بود که مردمشناسان در نیمهٔ سدهٔ بیستم میلادی به شاخهای از نژاد سفید دادند. این دیدگاه امروزه بیشتر ایدئولوژیکی دانسته میشود تا علمی.باورمندان به این دستهبندی نژادی مهاجران آریایی را نیای مشترک پدری نژاد نوردیک شمرده و دیرینگی آن را به پیرامون چهار تا شش هزار سال پیش و جایگاهش را شمال اروپا محاسبه کردهاند.
برپایهٔ نژاد نوردیک باوری نژادپرستانه مردم ژرمنی نژاد برتر شمرده میشدند. این نظریه در پایان سدهٔ نووزدهم و آغاز سدهٔ بیستم در اروپای غربی و آمریکای شمالی هواخواهانی داشت و مورد پشتیبانی آلمان نازی نیز بود.
نژاد مدیترانهای اصطلاحی است که در سده نوزدهم و آغاز سده بیستم میلادی، به یکی از زیرگروههای اروپاییان و به مردمانی گفته میشد که در پیرامون دریای مدیترانه زندگی میکنند. از ویژگیهایی که مردمشناسان برای این زیرگروه ذکر کرده بودند، میتوان به قامت متوسط، چشم و موی تیره رنگ، و پوست گندمگون (و حتی سبزه) اشاره کرد. بیشتر مردم جنوب اروپا مثل یونان ، اسپانیا ، پرتغال و جنوب ایتالیا و سیسیل ، فینیقیه و شمال آفریقا، فلات ایران و آسیای صغیراز این نژاد به شمار آمدهاند.
نژاد آلپی هم گونه ای بینابینی محسوب می شدند که در سوئیس، اتریش ، فرانسه و شمال ایتالیا سکونت دارند
در سده نوزدهم توماس هاکسلی زیست شناس انگلیسی بر این باور بود که مردم اروپا به دو دسته زانتوکروئید (Xanthocroi، سفیدپوستان زرد موی و رنگین چشم) در شمال و ملانوکروئید(Melanochroi، سبزهرویان سیاه موی و سیاه چشم) در جنوب بخش میشوند. نیز بر این باور بود که دسته نخست، سفیدپوستان خالص و اصیلند و دسته دوم از آمیزش نژادی سفیدپوستان با مغولان و یا استرالیاییها پدید آمدهاند. برخی دیگر از نظریهپردازان عقیده داشتند که مردم جنوب اروپا با سیاهپوستان آفریقایی آمیخته شدهاند.
در پایان سده نوزدهم این پندار که مردم جنوب اروپا با نژادهای غیرسفیدپوست آمیخته شدهاند، بسیار نیرومند شد و پیامدهای منفی گستردهای را به دنبال داشت. در کشورهای آلمان، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا، نژادپرستان، که سفیدپوستان موبور و رنگین چشم را نژاد آقا (Master Race) مینامیدند، اقوام جنوب اروپا را در ردیف غیرسفیدپوستان (که به زعم آنان پستتر از سفیدپوستان بودند) به شمار آوردند و شایسته تحقیر دانستند. نمونه آن دیدگاههای نازیهابود که مورد اعتراض متحد ایتالیاییشان بنیتو موسولینی، دیکتاتور فاشیست نیز قرار گرفت.
درسده بیستم ژوزف سرگی دیدگاه خود را در کتابش به نام نژاد مدیترانهای(چاپ 1901) بیان کرده و بر این باور بوده است که نژاد مدیترانهای ریشه در آفریقا دارد. نیز عقیده داشته که مدیترانهایها، نوردیکها و سیاهان آفریقا از یک اصل و ریشه هستند که وی آن را اورآفریقایی(Eurafrican) نامیده و عقیده داشته که نژاد مدیترانهای برترین نژاد جهان و بازمانده تمدنهای مصر، یونان، ایران، روم، کارتاژ و هند است. مطابق دیدگاه او، اقوام سامی مانند اعراب و اقوام حامی مانند حبشیها و توتسیها خویشاوند مدیترانهایها هستند.
گمان میرود که بخشبندی اروپاییان به سه دسته آلپی، نوردیک و مدیترانهای و پیش کشیدن مسئله تفاوت مدیترانهایها با دو گروه دیگر ریشه مذهبی داشته و تنها دستمایهای برای ادامه تنشهای مذهبی میان پروتستانها و کاتولیکها(که بیشینه آنان به ترتیب ساکن شمال و جنوب اروپا هستند) بوده باشد.
در قرون گذشته درگیری میان سه نژاد اصلی قفقازی، آسیایی و سیاه پوست همواره وجود داشته که گاه شامل محرومیتهای اجتماعی ناشی از خودستایی بوده و زمانی منجر به نسل کشیهای تحت حمایت حکومتها شدهاست. نژاد پرستی احساس ترس یا نفرتی است نا بجا از یک انسان تنها به دلیل نژاد وی. حتی زمانی که رنگ پوست مطرح نباشد عوامل دیگری چون زبان، مذهب، ملیت، تحصیلات، جنسیت یا سن وسال منجر به بروز تعصبات میگردد.
جامعه شناسان، مورخان و انسان شناسان معتقدند وقتی دو گروه با رنگ پوست و ظاهر فیزیکی متفاوت با هم در تماس قرار میگیرند و بر سر یک موضوع رقابت میکنند تبعیض نژادی با شدت و خشونت بیشتری بروز میکند. اما جوامعی که عاری از هر گونه درگیری نژادی هستند از پتانسیل همه ی شهروندان خود بهره برده و بسوی حذف این تعصبات گام میبردارند.
وجودکم سابقه ورزشکاران تیره پوست درتیمهای ورزشی کشورهایی مثل فرانسه ،هلند وحتی آلمان وسوئد نشاندهنده کم تر شدن حساسیت های عمومی در این گونه موارد است اما وجود انگیزه های نژاد پرستانه نیز نشانگر این است که در فضای بحرانی که کمبود فرصتهای ترقی پیش می آید از انگیزه های نژادی نمی توان غافل شد.
45301
همزمان با مسابقات فوتبال یورو 2012 یکی از نگرانی های اصلی برگزار کنندگان برخوردهای نژاد پرستانه سفید پوستان اوکراینی و لهستانی نسبت به تیره پوستان بود.
کد خبر 225757
نظر شما