شانزدهمین شماره نگاه پنجشنبه با ویژه نامه‌ای جالب و خواندنی در خصوص رفاقت و رفیق بازی همراه با یادداشت هایی جالب توجه روی دکه روزنامه فروشی ها نشست.

به گزارش خبرآنلاین، شانزدهمین شماره کتاب هفته «نگاه پنجشنبه» با پرونده ویژه ای درباره «رفاقت» با عنوان «یه من که رفته تو دو تا پیرهن» منتشر و علاوه بر روزنامه فروشی های تهران در برخی کتاب فروشی های معتبر نیز توزیع شد. در این شماره یادداشت ها و گفتارهایی از «نورالدین زرین کلک، غلامرضا امامی، محمد چرمشیر، داریوش پیرنیا، جواد طوسی، علیرضا میر علی نقی، ابولحسن مختاباد، صادق زیباکلام و...» به چشم می خورد.

 

در بخشی از یادداشت عباس عبدی «به بهانه شیوه‌های تبلیغاتی جدید برای افزایش اخلاق‌مداری و دینداری» با عنوان «پوستین وارونه» می خوانیم:
در شماره‌ پیش، یادداشت من مشتمل بر چند موضوع باربط و بی‌‌ربط بود و اینک برخی از موضوعاتی را که در روزهای گذشته برایم جالب بوده در کنار هم تقدیم می‌کنم، ربطش به عهده خود شما. در آن یادداشت، نقل‌قول‌هایی را از آقای قرائتی آوردم. این بار هم یک مورد را ذکر می‌کنم، چون مهم است. ایشان در نقد وضع فعلی ازدواج می‌گویند که دین اسلام می‌فرماید دختران را در 12 سالگی شوهر بدهید. اما متاسفانه الان دختران 25 ساله نیز برای ازدواج می‌گویند زود است. اگر همین گزاره از جناب آقای قرائتی نقد و تحلیل شود، چاره‌ای جز تجدید نظر در برداشت‌های موجود نخواهیم داشت. اول اینکه فرض می‌کنیم چنین دستوری آمده است، در این صورت باید پاسخ داد که چرا آقایان خودشان کمتر به چنین دستوری عمل می‌کنند؟ برای اثبات این ادعا می‌توان سن ازدواج دختران آقایان را پرسید و مثلاً 50 موردی را که در چند سال گذشته ازدواج کرده‌اند به لحاظ آماری شرح داد. تا آنجا که من اطلاع دارم اکثر آنان بالای 18 سال ازدواج کرده‌اند. از این گزاره نتیجه نمی‌توان گرفت که آقایان ملتزم به اجرای دستورات و توصیه‌های اسلامی نیستند، بلکه باید نتیجه گرفت که آن دستورات ناظر به وضعیت آن زمان بوده و آقایان بر حسب عقل و دانش خود و در عمل متفاوت با آن رفتار می‌کنند و این قاعده برای بسیاری از دستورات دیگر اسلامی نیز صادق است. ولی نکته‌ مهم‌تر اظهارات ایشان این است که معنای ضمنی سخن فوق، اختیاردار بودن پدر یا خانواده نسبت به سرنوشت دختر در رابطه با ازدواج است. در حالی که در ادامه جمله‌ ایشان به روشنی معلوم است که دختران امروزی در مقام صاحب‌اختیار خود، 25 سالگی را هم برای ازدواج زود می‌دانند. این همان تفاوت مهمی است که رخ داده. روشن است که دختر 12 ساله نمی‌تواند صاحب‌اختیار باشد و باید او را شوهر داد، ولی وقتی دختر آموزش می‌بیند و تحصیل می‌کند و صاحب شغل می‌شود، خودش باید تصمیم بگیرد (که البته این به حقوق اسلامی نزدیک‌ و منطبق‌تر است). در این صورت اوست که تشخیص می‌دهد کی و با چه کسی باید ازدواج کند و دیگر نمی‌توان از لفظ «شوهر دادن» استفاده کرد، باید لفظ «شوهر نمودن» را به‌کار برد. در این صورت دختر خودش باید صلاح و مصلحت خویش را تعیین کند و تکلیف از پدر و مادر ساقط است و این همان تفاوت مهمی است که گوینده محترم به آن التفات ننموده‌اند و اگر اصلاح همین نگاه را به بسیاری از دستورات اجتماعی مشابه، تسری دهیم بخش مهمی از مشکلات فکری ما حل خواهد شد...


- در خبری آمده بود که شهرداری شیراز برای عوارض شهرداری مغازه‌ها 20 درصد تخفیف منظور می‌دارد به شرطی که موقع ظهر اذان پخش کنند! این خبر را که دیدم یاد خاطره‌ای افتادم. حدود 20 سال پیش یکی از آقایان روحانی که مدیریت موسسه‌ای مالی و خیریه را هم در اختیار داشت، نزد برخی از روحانیون دیگر در مناقب برخورد خوب با مردم سخن می‌گوید و شرح می‌دهد که یک بار خانمی برای اخذ وام، حدود 4 میلیون تومان، مراجعه کرد که البته پوشش نامناسبی داشت. پس از موافقت با پرداخت وام، متذکر شدم که اگر پوشش خود را بهبود ببخشند، بهتر است. دفعه‌ بعد که برای پیگیری کارهایش مراجعه کرد، دیدم حجاب او کامل و با چادر و به بهترین شکل است. وی این خاطره را در تایید تاثیر برخورد مناسب با مردم بیان می‌کند. یکی از روحانیون حاضر در جمع که به شوخ‌طبعی هم مشهور است، بلافاصله می‌گوید که اگر این مبلغ را به من هم می‌دادی (توجه کنید به ارزش مبلغ مذکور در آن زمان)، چادر سرم می‌کردم!!

 

قضیه از این قرار است که اگر کسی دین و ایمان هم نداشته باشد، می‌تواند برای استفاده از 20‌ درصد تخفیف، رادیوی خود را هنگام اذان بلندتر کند و در این صورت، هم فرهنگ دورویی و نفاق را نشان دهد و هم 20 درصد از شهرداری (که امین پول مردم باید باشد) تخفیف بگیرد، البته تعدادی بازرس هم برای تایید این برنامه راهی کوچه و خیابان می‌شوند و اشتغال هم ایجاد می‌گردد! و در کنارش مقداری هم فساد مالی. یک زمانی بود که مردم برای پخش اذان و خواندن نماز جماعت هزینه می‌دادند اما با طیب خاطر و رغبت آن را انجام می‌دادند و حالا کار به جایی رسیده است که برای پخش اذان باید 20 درصد تخفیف عوارض شهرداری را جایزه قرار داد!! آیا می‌دانید این سیاست‌ها را چه کسانی و با چه حد از آشنایی مذهبی تعیین می‌کنند؟ کافی است که به غلط‌های فاحش برخی پلاکاردهایی که به مناسبت اعیاد یا عزاهای مذهبی در ادارات نوشته و نصب می‌شود نگاهی بیندازید، تا معلوم شود که نویسنده‌ آن فقط از روی وظیفه‌ اداری و بدون آشنایی با مفاهیم دینی این کار را انجام می‌دهد. روشن است که نتیجه‌ این وضع هرچه باشد، اسلامی شدن جامعه نخواهد بود.
 

 

 ساکنان پایتخت برای تهیه این نشریه و یا اشتراک آن کافی است با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ «سام» تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. هموطنان سایر شهر‌ها نیز با پرداخت هزینه پستی ارسال، می‌توانند تلفنی سفارش خرید بدهند.

6060

کد خبر 230010

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۲:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۲
    25 2
    چقدر زیبا حرفهای مردم عادی را برای مدیران بی خبر از جامعه نوشته است!
  • نفیسه IR ۱۶:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۲
    12 8
    به نظر من ازدواج یه امر خصوصیه و نباید کسی به خودش اجازه بدهد که در موردش اظهار نظر کنه.