عده ای به نام شیعه غلو میکنند، یا تالی اند یا غالی و این به تشیع ضربه می زند. در جامعه خودمان هم تعابیری وجود دارد که به اعتقادات و دین مردم ضربه می زند. امروزه ائمه در کنار مردم نیستند، ولی ببینید درباره بعضی از علما چقدر غلو می کنند. مثلاً یک روحانی یا منبری در یک سخنرانی حرف هایی می زند درباره یک آقایی که از دنیا رفته و نمیشود راست و دروغ آن حرف ها را از او پرسید. بعضی چنان کشف و کراماتی برای این ها قائل می شوند که نه با عقل جور در می آید نه با شرع. مثلاً می گویند فلان عالم بزرگ خدمت آقا امام زمان رسیده و امام زمان به او چنین و چنان گفته. در روایات داریم آنهایی که به دیدار امام زمان شرفیاب می شوند، اصلاً نباید اظهار کنند یعنی مجاز و مامور به اظهار نیستند. بعداً دیگران از روی قرائن و شواهدی می فهمند که او شرفیاب می شده والا اگر اینطور باشد هرکسی از راه رسید می تواند ادعا کند امام زمان را دیده. ثمره و اثر سوء این غلوها درباره شخصیت ائمه و نهی نشدنشان از این منکر عوارض دیگری خواهد داشت. چیزی مثل آنچه چند سال پیش در کرج رخ داد. وقتی مانع غلو نشوید تبدیل می شود به خرافات و موهومات و آنوقت این کمکم رایج می شود و به حساب دین و اسلام و انقلاب گذاشته می شود و به همه اینها ضربه می زند.
اینکه کسی بیاید و بگوید وقتی مقام معظم رهبری به دنیا آمده قابله ایشان ناگهان الله اکبر گفته، برای اینکه ایشان وقتی به دنیا آمده گفته است: یا علی. این مزخرفات است. توهین به مقام معظم رهبری است. اینجور حرفها ضد ولایت فقیه است. اتفاقاً اینجاست که باید بگوییم: مرگ بر ضد ولایت فقیه. ببینید چقدر این حرف موجب سوء استفاده قرار گرفت. البته آقایی که این حرف را زده از طرف بیت مورد توبیخ قرار گرفت ولی مردم از این توبیخ ها مطلع نشدند.
بنده قائلم به اینکه در حکومت ما رودربایستی هست. باید رودربایستی را کنار بگذاریم. هرکس تخلف کرد با او برخورد کنیم. حالا هرکه باشد. نگوییم بد است. امیرالمومنین این کار را نمی کرد. من ناطق اگر واقعاً تخلف دارم باید بررسی شود. اساساً چرا مثل منی مورد سوال و مواخذه قرار نگرفت. واقعاً این سوال جدی من است.
تعارف نمی کنم. واقعاً من چرا مورد سوال قرار نگرفتم؟ چرا مواخذه نشدم؟ اگر نسبتی داده شد، چرا تحقیق نشد، بررسی نشد که این درست است یا درست نیست. واقعاً برای من سوال است و اصلاً این برای من مسئله است، برای جامعه هم مساله است، مردم ماها را می بینند. ما روحانی هستیم. در انقلاب هم بوده ایم. متاسفانه به ما انقلابی هم می گویند، الگوی مردمیم. خوب اگر بنا باشد یک شیخی که مردم به او دلبسته بودند، و قبل از انقلاب پای منبرش می نشستند و دنبال او آمدند و انقلاب کردند، متهم شود و اتهامش بررسی نشود، تاثیر مخربی بر ذهن آنان می گذارد.
اگر رودربایستی ها و جناح بندی ها را کنار بگذاریم با همین قانون اساسی می شود خیلی کارها کرد. برادر من، راحت بگویم چپ و راست هر دو از نظر من محکومند. هر دو گروه را بنده به یک معنا، در امر حکومت قبول ندارم. یک روز می گفتیم راست و چپ، حالا می گوییم اصولگرا و اصلاح طلب، یک روز می گفتیم خط سه و دو و یک روز می گفتیم طرفدار مستضعف و سرمایه دار. همه اش یک چیز است و همه اش به نظر من جنگ های سیاسی و جنگ قدرت است. به همین دلیل هم می بینید کسی که دیروز از پابرهنه دفاع می کرد و طرفدار مستضعف بود امروز برعکس شده و آنکه دیروز طرفدار سرمایه داری بود امروز طرفدار مستضعفان شده. این چیزها اصلاً ریشه ندارند و همه این مسائل سیاسی اند. عیب کار ما، در زمینه ساختار این است که ما، یک: دموکراسی را آورده ایم اما ابزار دموکراسی را وارد نکرده ایم. شما باید روی این نکته تکیه کنید. دو: قاعده بازی را بلد نیستیم.
نظر شما