به گزارش خبرآنلاین، جدیدترین شماره هفته نامه کتاب هفته «نگاه پنجشنبه» با ویژه نامه ای خواندنی درباره زندگی و آثار شاعر محبوب معاصر، مهدی اخوان ثالث با عنوان «زمستان است» پرونده ای برای درویش خجسته جان خراسان منتشر شد. در این شماره یادداشت ها و گفتارهایی از «محمدعلی سپانلو، صادق زیباکلام، سیدعلی میرفتاح، عباس عبدی، هوشنگ ماهرویان، اسماعیل امینی، آیدا سرکیسیان و...» به چشم می خورد.
در بخشی از یادداشت اکبر اکسیر، شاعر و طنزپرداز کشورمان با عنوان «نعش این شهید عزیز روی دست ما، ماندهست» می خوانیم:
• نام اخوان که میآید لقب شاعر شکست توهینی است بر قامت کبریایی شاعری که همواره در کار شکستن سکوت بود، در روزگاری که گلوهای یخزده قندیل زندانهای اختناق بود، عصر حسرت و عسرت، عصر آرزوهای بربادرفته ملتی بزرگ، عصر عصمت شعر و شرف، عصری که اخوان از عزت انسان حرف زد و از عزلت اندیشههای سبز در زمستانی که کلاغهای فاجعه بر باغ بیبرگی وطن لانه کرده بود، او سراپا امید بود و اگر از زمستان شهر سنگستان، سرود جاودانه میساخت، ما را به مبارزه و پایداری دعوت میکرد نه به رخوت و یأس و سکوت. انصاف نیست یک شعر ماندگار پایداری را با عنوان شعر شکست، پرچم نقد شعر او قرار دهیم و بر یک عمر مبارزه امیدبخش او خط بطلان بکشیم. او با شعر زمستان فضای یخزده جامعه آن روز را تصویر کرد تا به بهار پیروزی امیدوارمان کرده باشد، همان کاری که شکل تصویریاش را بعد از نیمقرن کیانیان عزیز با عکسهای کلاغ و زمینه نمادین زمستان و نمکزار در گالری تهران امروز برگزار کرد. پس اگر قرار است برای عنوان شاعر شکست نامی بایسته بگذاریم، بهترین گزینه نصرت رحمانی است که در غبار یأس و ناامیدی گم شد و شکست را با تمام وجود پذیرفت تا پرچم پیروزی نوعی از شعر معاصر باشد.
• نام اخوان که میآید مفسر و منتقد بزرگ شعر نیما به یادمان میآید؛ شاعر فرزانهای که استاد شعر کلاسیک بود و پله پله به ملاقات نیما آمد و شعر نیمایی را به مخاطبان شعر نو شناساند. او نه در برابر نیما جبهه گرفت و نه راه دیگری را پیشنهاد کرد، حقانیت نیما را با مقالات مستدل به جامعه ادبی اثبات نمود و زیباترین نمونههای شعر نیمایی را به یادگار گذاشت. اخوان برادری خود را با شعر نو ثابت کرد و شعرهای شگرف و شگفت او مهر تاییدی شد بر بزرگی طرح نیما. از آن پس شعر نو گلوی مردمی سالخورده شد تا آرزوهای ملتی سترگ را فریاد کند و مردمیترین حرفها جای تغزل و شیدایی بیدلیل را بگیرد و شعر اجتماعی بینقاب و بیدروغ به وظیفه پرسنلی خود عمل نماید. بررسی شعرهای اخوان ما را با نوعی از شعر مبارز، گستاخ و امیدبخش آشنا کرد که عطر و بویش تمام محافل ادبی- سیاسی را پر کرد و شعر نو یکتنه جای خالی حزب و تریبون و گروههای سیاسی را گرفت. عظمت نام اخوان در شعر معاصر چشمگیرتر از کار سترگ نیما دیده میشود چرا که او در قالب شعر نو فخامت شعر دیروز ما را به نمایش گذاشت و به ما فهماند با شعر امروز هم میتوان دردهای کهنه دیروز را بیان کرد. اخوان در بین شاعران معاصر جایگاه ویژهای دارد؛ یکی از ریشهدارترین شاعران تاریخ ادب فارسی است که با ملت خود نفس کشید و پا به پای مردم راه رفت. با کمال سنت مداری، نوگرایی را دامن زد و فارغ از هر اسپانسر سیاسی و دولتی به شهرتی وحشتناک رسید؛ شهرتی شگفت که او را از حلقه دوستان جدا نکرد و فروتن روزگار باقی ماند.
• نام اخوان که میآید نام بزرگان شعر فارسی از مقابل ویترین خاطراتم میگذرند؛ بزرگانی که بزرگوار هم بودهاند و این بزرگواری اجازه نداد تا اگر ما کوچکترها نقدی و نظری بر ذهن و زبانشان داشتهایم، ابراز کنیم چرا که روزگار ما روزگار نقد منصفانه نبود. هر نقد خیرخواهانهای به چوب غرض رانده میشد و هر نظر اصلاحی نشانه تخریب تلقی میگردید. خیلی دلم میخواست در فضایی آرام، بیکینه، صمیمی و مهربان مینشستم، اخوان با آن موی سپید آبشاری و سبیلهای پرپشت مخملی روبهرویم مینشست و خیلی صریح میگفتم آقا مهدی سلام، حالت چطور است؟ منم شاگردِ شاگردان، تو نامم اچبر اچسیر است. او به لهجه مشهدی میبارید، من به لهجه ترکی. بیشیله و بیپرده حرفهای دلم را میزدم، نه حاشیه میرفتم، نه با القاب استاد استاد فریبش میدادم. به او می گفتم با تمام بزرگی در شعر معاصر من از زبان قرن چهارمی شما خوشم نمیآید. پدر آمرزیده این چه زبانی است که با آن شعر نو گفتهای؟ این چه نوع فعلسازی و کلمهبازی است. نیما کجا بخشنامه کرده که برای رهایی از قالب کهن و وزن و قافیه شعر دیروز، سمساری کلمات باز کنید و به جای سادگی زبان و تصویر در سبک خراسانی، دشوارترین کلمات را به خورد مخاطب امروز بدهید، آن هم به نام شعر نو: کسی سر برنیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را!.. تو باعث عقبماندگی زبان شعر امروز شدهای، زبان شعر امروز ما را سالها عقب کشیدهای و خیلی از طرفداران را با خود به قرن چهارم بردهای. اما این را هم بگویم نامت بر پیشانی این کهنبوم و بر، نام شریف و زیبایی است، چرا که نوآمدگان و نوجویان شعر امروز هرگز بزرگی تو را فراموش نخواهند کرد. روزی که به دوستان همسن و سالت بخشنامه کردی: پیاده شوید تا جوانها سوار شوند! راستی مهدی جان اگر وقت کردی به دوستان دور و نزدیک هشدار بده این همه عکس و خاطره جعلی و بیاساس به خورد مردم ندهند و نامههای معمولیات را حلوا-حلوا نکنند، اینها چیزی به بزرگی نامت نمیافزاید، در ضمن به مرتضی کاخی عزیز نیز سفارش کن سایت مستقلی به نام تو باز کند تا سخنگوی رسمی شما باشد و تمام مصاحبهها و یادنامهها با نظارت شما پخش شود و اگر دیگران شعر و نامه چاپنشدهای از شما دارند با هماهنگی قبلی از آنها استفاده شود. میبخشید که سرتان را درد آوردم. قرار است نشریه هنرمندان اولین شمارهاش را به شما اختصاص دهد، از من نیز مطلبی خواستند که من نیز جهت خالی نبودن عریضه و برای خودنمایی و شیرینکاری مطلبی نوشتم تا پزی داده باشم. کاش پسرم بتواند با فتوشاپ عکسی از من و تو را کنار هم نشان بدهد! »
در این شماره همچنین صفحاتی ویژه به احترام «ناصر فرهنگ فر» و همچنین پرونده ای کوچک برای نوستالوژی نوار کاست منتشر شده است. برای تهیه این هفته نامه خواندنی که با قیمت 3هزار تومان منتشر شده علاوه بر روزنامه فروشی ها می توانید به کتاب فروشی های معتبر تهران و شهرهای بزرگ مراجعه کنید.
ساکنان پایتخت برای اشتراک این نشریه و تهیه شماره های پیشین می توانند با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و نگاه پنجشنبه را هر هفته در محل کار یا منزل -بدون هزینه ارسال- دریافت کنند. هموطنان سایر شهرها نیز با پرداخت هزینه پستی ارسال، میتوانند تلفنی سفارش خرید بدهند.
6060
نظر شما