*ما باب گفتوگو با منتقدان را هیچوقت بسته نمیبینیم. نامهنگاریهایی که اشاره کردید برای شفافسازی و نقد مبانی تئوریک گردانندگان حزب مشارکت بود و قطع گفتوگو هم از اینجانب نبود. آنها آخرین نامه بنده را بیپاسخ گذاشتند. اگر دیدگاههای ما را از روی انصاف و عدالت مطالعه میکردند ما شاهد حوادث تلخ خروج برخی از حاکمیت یا خروج برخی دیگر بر حاکمیت آنها در دوران اصلاحات و نیز حوادث تلخ سال 88 نبودیم.این نامهها حجت ما برای روز قیامت است. ما آنچه «شرط بلاغ» بود با آنها گفتیم به نتیجه آن هم زیاد فکر نکردیم که آنها پند گرفته یا ملول میشوند.
*احزاب اصولگرا از ابتدای اقبال مردم یک نقد درونگفتمانی بین خود را مدیریت کردهاند و تاکنون هم بین آنها گفتوگو و نقد سازنده بوده و محصول این گفتوگو همگرایی اصولگرایان بوده است.
*ما به رای مردم احترام میگذاریم. مردمسالاری یعنی یک روش معین برای رسیدن به نتایج نامعین. باید به این ملتزم باشیم، اگر آنچه از صندوق رای بیرون آمد و به نفع ما بود بپذیریم و اگر به نفع ما یا میل ما نبود اوضاع را به هم بریزیم. شرط عقل و وفای به عهدمان درباره پذیرش نتایج نیست لذا وقتی آقای خاتمی رای آورد ما به احترام رای مردم به او تبریک گفتیم و نخستین کسی هم که تبریک گفت رقیب او آقای ناطقنوری بود. ما میخواستیم این مساله را در کشور فرهنگ کنیم، اما متاسفانه دوستان ما در سال 88 وقتی دیدند رای نیاوردند نتایج را نپذیرفتند و بر طبل تقلب در انتخابات کوبیدند. این رفتار یعنی دموکراسی، بیدموکراسی و هرچه تا دیروز میگفتیم هیچ. آقای خاتمی فردای پیروزی طبق قانون اساسی رییسجمهور ما هم بود. حزب موتلفه اسلامی به همه دولتهای پس از انقلاب از این زاویه نگاه میکرد و اکنون هم همین نگاه را دارد. در عین حال ما از نقد مشفقانه دریغ نمیکردیم. گاهی این نقدها مقبول میافتاد گاهی هم نه. البته رابطه ما به عنوان یک دولت اصولگرا با رابطه ما با دولت آقای خاتمی میتواند متفاوت باشد.
/27217
نظر شما