کارگردان فیلم «ملکه» دهه 60 را دوران طلایی سینمای ایران نامید و گفت فضای آن دوره از سینما سالم بود.

به گزارش خبرآنلاین، محمدعلی باشه‌آهنگر کارگردان فیلم «ملکه» در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر به نکات قابل توجهی در خصوص برگزاری جشنواره فیلم فجر اشاره کرده است که در زیر می‌خوانید.

 

- تاریخچه جشنواره بین‌المللی فیلم فجر را به سه دوره می‌توان تقسیم کرد. در دهه اول، استراتژی بلندمدتی برای این جشنواره نوپا تعریف نشده بود و تعداد کارگردانان با تجربه کمتر بود. آرام آرام فضایی بوجود آمد که معماری دهه بعدی را رقم زد. در این دهه، شاید بیشتر، ایده فیلمسازهای بلوک شرق مطرح می‌شد، چون ما از نظر سیاسی با بلوک غرب مشکل داشتیم.

 

- همان گام‌های اول هم توانست سینمای ما را اندکی به دنیا معرفی کند. در دوره دوم جشنواره فیلمسازان بزرگی نظیر امیر نادری و عباس کیارستمی با کمک بخش بین‌الملل فارابی به دنیا معرفی شدند، اما بعدها به دلیل تغییر مدیریت‌ها و استراتژی‌ها و تعدد فیلمسازها و تولد نگرش‌های منطقی‌تر به سینما، تغییرات جدیدی در مسیر جشنواره پیش آمد. به همین دلیل دهه 60 را دهه طلایی سینمایی ایران می‌دانند.

 

- در دهه 60 هرچند فیلمسازی سخت‌تر بود، اما فضای سالمی در سینمای ما حاکم بود و فیلم‌های ارزشمندتری نسبت به دهه بعدی ساخته شد. در دهه بعدی به خاطر تغییر در شرایط اجتماعی و پایان جنگ، سازندگی را تجربه کردیم که بر سینما تاثیر گذاشت. هنرمندان نیز در آن شرایط تاثیرات متقابلی روی اجتماع خود داشتند.

 

- در دهه 70 سینمای ایران به سمت اجتماعی شدن پیش رفت و اتفاقاتی که برای بعضی فیلمسازها و فیلم‌ها افتاد آرام آرام برخی چارچوب‌ها را شکست؛ در نتیجه سینما به سمتی رفت که تصور می‌شد گونه اجتماعی می‌تواند باور شود و پایه‌هایش را برای دوره‌های بعد محکم کند، اما متاسفانه در دهه بعدی، این روند به تکرار رسید و فضاهایی که پیش‌تر باز شده بود دوباره بسته شد. همه‌ این‌ها در کنار تاثیرات جشنواره‌های خارجی بر فیلمسازان ایرانی باعث شد تا فضای سینمای اجتماعی به فضایی تیره و سیاه و یکنواخت تبدیل شود که خوشایند نبود.

 

در دهه 80 که فیلم‌ها تاریخ مصرف پیدا کردند. فضای ‌شبه‌روشنفکری و تاثیرات سیاسی باعث شد که سینما به سمت روزنامه‌ای شدن پیش رود و تاریخ مصرف پیدا کند.

 

در این دهه شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روانی حاکم بر کشور، کل سینما را به سمت یک نوع سینمای بی‌خاصیت پیش برد. عمده فیلم‌ها طنزهای سخیفی بودند که پیش از آن در تلویزیون باب شده بود و بخشی هم در سینما تزریق شد. بسیاری از سوژه‌ها دم دستی شد. با فشارهایی که ازسوی ممیزی وارد می‌شد، فضای سینما گلخانه‌ای شد که لطمه شدیدی به مخاطب زد و ذائقه‌ها را خراب کرد. در این دوره تعداد فیلم‌ها از نظر کمی رشد کرد و بودجه بیش‌تری به سینما تزریق شد.

 

- بیشتر بازیگران موفق ما میراث دهه‌های پیشین بودند و در گذر زمان آرام آرام به تلویزیون و تئاتر کوچیدند.

 

همه ما باید با همدلی، این دوره سخت سینما را طی کنیم و آن را هرچه سریع‌تر پشت سر بگذاریم تا نگرش بهتری در سینما بوجود آوریم و این هنر شریف ایرانی را که با همه فراز و نشیب، تاثیرگذارترین هنر در سه دهه اخیر بوده، بتوانیم احیا کنیم و چراغش روشن نگه داریم.

 

- مدیران تابع سیاست‌های بیرون از جشنواره هستند و من منتقد این روند هستم، چرا که فشارهایی که از بیرون در مورد تایید هنرمندان وارد می‌شود، هنرمندان را له می‌کند.

 

- در طول این سال‌ها بسیاری از فیلم‌ها بودند که مورد تایید داوران قرار نگرفتند و معروف است که می‌گویند داورها نخواستند آن را ببینند. این موضوع در مورد فیلم «فرزند خاک»، «ملکه» و «بیداری رویاها» نیز رخ داد.

 

- دبیر جشنواره باید شجاع باشد و زیر بار این فشارها نرود، حتی اگر منجر به استعفای وی شود. در حالی که این اعتبار نباید خدشه دار شود، چون این جشنواره، جشنواره ملی ما است و همه برای آن زحمت کشیده‌اند. این بی‌اعتباری برای جشنواره سم است؛ چرا که هر جشنواره‌ای باید اعتبار و استقلال داشته باشد.

 

- جشنواره فیلم فجر باید آن قدر قدرتمند شود تا اولین نمایش فیلم‌های بین‌المللی را داشته باشد نه اینکه فیلمی را در چند جشنواره‌ دیگر شرکت داده باشند و بعد هم بیاید و در فجر هم شرکت کند. ما تحریم هستیم و شرایط سختی داریم، اما اگر قرار باشد جشنواره‌ فجر بین‌المللی باشد باید راه آن را پیدا کنیم و برای آن سختی بکشیم، در غیر این صورت این بخش را حذف کنیم.

 

- فیلمسازهایی بودند که فیلم اول آن‌ها بسیار بهتر از فیلم هفتم یا هشتم آن‌ها بوده و بعضی فیلمسازهای بزرگی هستند که به بن بست رسیده‌اند و خودشان را تکرار می‌کنند. البته حضور فیلمسازهای بزرگ برای جشنواره مثل چلچراغ است و اعتبار جشنواره محسوب می‌شود، اما قرار نیست هر فیلمی را به جشنواره وارد کنیم و بعد هم مورد توجه قرار دهیم. آثار هنری باید مورد نقادی هم قرار گیرند .

 

-متاسفانه بازاریاب‌های ما تنها برای جشنواره‌ها کار می‌کنند و در حوزه اکران فیلم‌ها توانمند نیستند و راه و رسم آن را نمی دانند. باید در کشور برای آن فضای آکادمیک تعریف شود و بازاریاب‌های ما به صورت تخصصی فیلم‌ها را به کشورهای دیگر عرضه کنند و این کار نیاز به زیرساخت‌های حرفه‌ای در بخش فنی دارد. البته، بازاریاب‌های خصوصی ما در طول یک دهه اخیر علی رغم اینکه از نظر سرمایه فقیرتر از بخش دولتی بوده‌اند، خیلی بهتر از بخش دولتی عمل کرده‌اند.

 

58246

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 265522

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 7 =