دکتر رسول جعفریان در مطلب تازه خود در وبلاگ نخبگان خبرآنلاین به بررسی کتاب دیگری درباره علائم ظهور پرداخته که در آن، روزنامه نگاری، یادگیری علوم غربی و فرستادن کودکان به مکتب‌، از نشانه‌های ظهور دانسته شده است.

استاد دانشگاه تهران در مقدمه مطلبش آورده است:
«روشن است که این بنده خدا، قصد نقد روایات و اخبار علائم ظهور را ندارد. این که کدامیک از روایات مزبور به لحاظ سند و متن درست است یا خیر در اینجا محل بحث نیست. آنچه مد نظر است، مسأله تطبیق‌هاست. طبعا به دوستانی که که ممکن است تصور کنند و یا تعمدا چنین وانمود می کنند که این سلسله نقدها مربوط به اصل بحث علائم ظهور است، عرض می کنم تصورشان خطاست. بحث بنده فقط مسأله «تطبیق» است و نقد این روایات مثل هر روایت دیگری باید در جای خود انجام شود. پس از آن است که درست و نادرست آن اخبار روشن خواهد شد.»
این عضو فعال وبلاگ نخبگان خبرآنلاین، در ادامه مطلب خود می‌نویسد:
«آنچه در اینجا محل بحث در این یادداشت است، اثری است با عنوان «جراید سبعه» که به قول مؤلف آن از مستطرفات «مظهر الانوار» و به عنوان جلد چهارم «نور الانوار در علایم ظهور» است و توسط «الحاج الشیخ ابوالحسن النجفی المرندی» نوشته شده و بسال 1332 ق کتابت و منتشر شده است.
وی در صدد بیان این نکته است که ظهور نزدیک است و این کار را با ترجمه این احادیث و همین اشارات و گاه به تصریح بیان کرده است.»
رئیس سابق کتابخانه مجلس شورای اسلامی در ادامه مطلب خود به بیان نشانه‌های ظهور از قول نجفی مرندی پرداخته است:
«... دوازدهم: غلبه کردن دیلمان است بر ری. چنان چه در مراصد الاطلاع وارد است که دیلمان جمع دیلم است. در لغت فرس قریة من قری الاصفهان ‌که طایفه بختیاری است». (ص 17) جمله، می‌تواند اشاره به تسلط بختیاری ها بر تهران در ماجرای مشروطه به عنوان یکی از علائم ظهور از نظر این نویسنده باشد.
.... چهاردهم: فتح هفت بلاد آلمان است به شمشیر امام علیه السلام چنانچه در اوایل کتاب از عقد الدرر شافعی از امیر المؤمنین (ع) نقل شده است.(ص 18)
در ضمن نویسنده که سخت مخالف با تحصیل در غرب است با اشاره به روایتی از امام صادق علیه السلام با این مضمون که پنج طایفه در آتش هستند، مصداق آن را چنین وصف می‌کند: «اشخاصی که احادیث و اخبار و علم و زبان طایفه یهود و نصارا که کتابشان به اجماع فریقین خاصه و عامه به حکم قرآن مجید منسوخ و محرف است تعلم کرده یاد می گیرند که عزیز و محترم شود علم ایشان و زیاد بشود حدیث و گفتارشان ... چنان چه طایفه ای از اهل این زمان به ابناء و معاصرین خود فخر و تفاخر می‌نمایند که در بلاد کفر علوم کفار را تحصیل می‌نمایند...» (31).
وی تأکید خاصی روی حمله وحشیانه روسها به حرم حضرت رضا علیه السلام و آسیب زدن به گنبد آن حضرت دارد و چنین در ذهنش بوده است که بسیاری از این نقلها و روایات مربوط به علائم ظهور می‌تواند اشاره به آن ماجرا باشد.
نکته مهم دیگر برای وی رواج اخلاقیات جدید است که او را سخت نگران کرده و آن را مصداق روایات علائم ظهور می داند: «چنان که امروزه که مقارن تاریخ هزار و سیصد و سی و دو هجری می‌باشد... رجوع مرافعه‌جات و خصومات شرعیه بغیر اهل آن از کسانی که در ظاهر به لباس اهل علم و در باطن از حکام جورند و بردن اطفال به معلم خانه و رجوع امور مسلمین به کفار و مسلط شدن ایشان بر اهل ایمان و متابعت لشکر اسلام به فرنگیان و رواج سیرت و رفتار و شعار و لباس ایشان در میان مسلمانان و امثال اینها». (ص 94).»
دکتر جعفریان در ادامه مطلبش می‌نویسد:
«یکی از کسانی که تحت تأثیر این ابوالحسن مرندی بوده شیخ عباسعلی گورتانی است که یک بار دیگر در یکی از یادداشتها نظرات وی را در باره علائم ظهور آوردم. منبع من در آن یادداشت، متن بازنویسی شده کتاب او بود که به سال 78 چاپ شده است. اما اکنون که اصل آن کتاب را با نام «وقایع الظهور» (چاپ 1346 ق) به دست آوردم نکات تازه‌ای داشت که دریغم آمد نقل نکنم.
نویسنده در ادامه می‌گوید: «خبر شریف حضرت جواد (ع) آن که فرمود: گویا می‌بینم جرائد عدیده مختلف العبایر که نامیده می شوند به اسامی مختلفه متشتته، و نمی‌بینم برای صاحبان آنها رشدی و تدین و نمی‌بینم برای دین آنها صیانت و ندارد برای آنها حافظه، به هر طرف که میل می‌نماید نابود و باطل می‌شود از آنها طرف دیگر. کنایه است از آن که مطلب اول که در ورق اول می‌نویسند در ورق دوم عکس او را رقم می‌زنند. در این هنگام معارضه می‌کند با آنها مردی طبرسی و تکذیب می‌نماید ایشان را. (وقایع الظهور، ص 141)
از این عبارت چه به دست می‌آید؟
اولا تکلیف حدیث باید روشن شود که از کجا نقل شده و آیا درست است یا خیر. به نظر می رسد کاملا جعلی است.
ثانیا این که جریده در اینجا به معنای مطبوعات گرفته شده است و ا ین نکته مهمی است.
ثالثا مقصود از این طبرسی که مقابله با این جراید می کند، کیست؟ به نظر می‌رسد مقصود نویسنده، کسی جز شیخ شهید فضل الله نوری نباشد.
به نظر شما این تطبیق‌ها شگفت نیست؟»
برای خواندن متن کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک کنید.
/62304

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 267496

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =