جعل حدیث در باره مجلش شوری و این که در الزوراء یعنی به قول خودش در تهران بر پا می شود یکی از کارهای شگفتی است که تحت عنوان علائم ظهور انجام گرفته است.

نهضت علائم الظهور نویسی در برخی از ادوار اوج می‌گیرد. این امر منعکس کننده احساسات فرد در درجه اول، و نیز وضعیت عمومی جامعه است، گاه وضع با روی کار آمدن دولتی امیدوار کننده شده و احتمال داده می شود که متصل به ظهور حضرت خواهد شد، و گاه اوضاع بدتر شده و انتظار فرج برای تغییر بیشتر می‌شود.
یک ویژگی طرح این مباحث آن است که طراح آنها معمولا محدثین و اخباری ها و نیز واعظانی هستند که از یک سو با روایات این باب مأنوسند و از سوی دیگر، در برابر مردم مکلف به بیان مسائلی بحث انگیز و جذاب و نیز امیدوار کننده و حرکت دهنده هستند.
یکی از این دوره‌ها اواخر دوره صفوی است که چندین رساله و کتاب در باره رجعت و علائم ظهور نوشته شد و یکی از علمای برجسته ای دوره ظهور را با تعبیر «ان شاءالله» سال 1155 دانست.
در همان دوره زمانی عالمی با نام محمد صالح فرزند عضدالدین مسعود دست غیبی کتابی با عنوان «البرهان القاطع و النور الساطع» نوشت و ضمن طرح مباحثی در باره امامت در پایان به بحث از علائم ظهور پرداخت و محرم سال 1115 هجری را سال ظهور دانست.[ذریعه: 26 / 98].
نمونه‌هایی هم بعدها در دوره مشروطه و بعد از آن در جنگ جهانی اول و مسائل مطرح شده در ایران به ویژه قحطی 1335 ق وجود دارد. عصر رضا شاه نیز که تجدد آمد، همچنان برخی را بر آن داشت تا این اتفاقات را که برای آنان بسیار بدیع و بی‌دینانه بود، نشانه ظهور بدانند.
از این دوره، یکی از واعظان بنام با نام شیخ عباسعلی فرزند علی محمد گورتانی را داریم که با لقب معین الواعظین و تخلص ذاکر شناخته شده است. وی به سال 1287 به دنیا آمده و در سال 1360 ق درگذشته است. در میان آثار وی، یکی از آنها وقایع الظهور است، چنان که آثار دیگری مانند مجازات النسوان و تسلیة الفقراء و تذکرة الاغنیاء، زاد العاصین و ... نیز دارد. (اثر آفرینان، ج 3 ص 61). آقابزرگ سال درگذشت وی را 1358 ق نوشته وی می‌گوید این کتاب در سال 1364 ق در دو مجلد و در 228 صفحه در اصفهان منتشر شده است
این کتاب در سال 1387 ش توسط دو نفر با اظهار این که کمترین تغییری نداده‌ و صرفا عبارات را اصلاح و بازنویسی کرده‌اند آن را با عنوان «نشانه‌های آخر الزمان» منتشر کرده‌اند [تهران، حروفیه]. البته در مقدمه علاقه خود را به آیت الله بروجردی کاظمینی که به این مباحث علاقه مند هستند، گوشزد کرده‌اند و نوشته اند که ایشان «امکان چاپ و نشر کتب مزبور را» فراهم کرده‌اند!
یک از منابع کتاب، نورالانوار ابوالحسن مرندی است که علی القاعده باید در زمینه ظهور مطالب خواندنی داشته باشد. امید است که در فرصت دیگری بتوانم مروری بر آن کتاب هم داشته باشم. این مرد یعنی ابوالحسن مرندی منبع بسیاری از عجایب و غرایب و جعلیات است و بخشی از آنها همین علائم الظهور است که گویا دیوار کوتاهتر از آن پیدا نکرده و عجایبی از آن نقل کرده که در قوطی هیچ عطاری نیست. باید به وقتش سراغ آن رفت.
در اینجا به اختصار آنچه در کتاب گورتانی در باره تطبیق برخی از علائم ظهور بر رویدادهای جاری آمده را مرور می‌کنم. ضمن آن که نویسنده آن کتاب تصریح دارد که تعیین وقت ظهور درست نیست! این هم گریزگاهی است برای این که با نوشتن و تطبیق این مطالب، کسی آنان را متهم نکند که وقت ظهور را تعیین کرده اند! وی می‌نویسد: «وقت ظهور را خدا می‌داند... و لیکن علایمی از برای ظهور آن حضرت از ائمه رسیده است که پاره ای از اخبار به طور رمز [و] اشاره زمان قریب به ظهور را می‌رساند». (ص 70).
سپس مطالبی از نورالانوار مرندی ـ و گاهی هم از فاضل کرمانی یعنی همان ناظم الاسلام ـ نقل کرده و از جمله می‌نویسد:
دیگر از علائم ظهور احداث تلگراف، بی سیم است که در ممالک دور با یکدیگر حرف می‌زنند.
دیگر از علائم ایجاد دستگاهی است که عکس و صورت را نقل دهد، یعنی شخص از شهری می‌تواند دیگری را در شهر دیگر ببیند.
دیگر هیجان مردم فقیر و رنج کشان است.
دیگر فتح هفت بلاد آلمان است.
دیگر چنان چه در «بحار» است قطع علم از نجف و ظهورش در قم است.
یکی دیگر از علائم قطع شدن پول ایران است از نجف و کربلا که دیگر اهل ایران به عراق عرب پول نمی‌فرستند و یا آن که پول ایران از رواج می‌افتد. (ص 72).
اما در این میان حدیث شگفتی است که گویی برای مجلس شورای ملی و مشروطه خلق شده است، آن هم با متصل کردن آن به این اخبار که یکی از علائم ظهور غلبه دیلمان است [مثلا غلب سپاهی که به فرماندهی سپهدار تنکابنی از رشت به تهران آمد]. البته نباید روی همه جزئیات تأمل کرد. به هر حال نقل آن جالب است:
در جلد هفتم ناسخ التواریخ است ... تا آنجایی که می‌فرماید: اما در شهر ری مردم فتنه انگیز فراون شود، در آخر الزمان دیلمان بر آنها غالب شوند... در کتاب دلایل و براهین الفرقان که از تألیفات حجت الاسلام شیخ ابوالحسن نجفی مرندی [همان متخصص درجه اول علائم ظهور!] می باشد مرقوم است کتاب مناقب العتره ابن فهد حلی ا زحذیفه یمانی و جابر بن عبدالله انصاری که فرمود:
الویل الویل لامّتی من الشوری الکبری و الشوری الصغری. سئل تعیینهما [؟ فقال:] تنعقد بعد وفاتی لغصب خلافت اخی و حق بنیّ الصغری فی الغیبة الکبری فی الزوراء [که این زوراء در شرح و تفصیلی که برایش شده، همان تهران است!] لتغییر سنتی و تبدیل احکامی.
بدین ترتیب دو شوری وجود دارد. یکی شورای سقیفه و دیگری مجلس شوری. اولی پس از وفات رسول (ص) است و دومی شورای صغری در غیبت کبری. هدف از برقراری آنها هم غصب خلافت، و تغییر و تبدیل سنت رسول (ص) است.
جالب این است این مرندی مطلب را از مناقب العتره نقل کرده است. آقابزرگ با اشاره به این که مرندی از این کتاب یاد کرده می گوید که در جای دیگری نشانی از این کتاب ندیده است! [الضیاءاللامع: ص 10]
گویا تخصص این مرندی در جعل همین کتابهاست که البته باید در جای دیگری به آن رسید.
یکی از عجیب ترین جعلها روایتی است که وی از علامه مجلسی در باره زوراء و تطبیق آن بر طهران نقل می‌کند: «مقصود از (دارالفاسقین) و زوراء در حدیث مفضل همان بغداد و تهران (دارالزوراء) است به حسب روایتی که مرحوم علامه ی مجلسی اعلی الله مقامه از مفضل بن عمر نقل کرده چنین است: قال المفضل، قال لی جعفر بن محمد علیه السلام یا مفضل! أتدری أینما وقعت دار الزوراء قلت: الله و حجته أعلم، فقال: اعلم یا مفضل ان فی حوالی الری جبل أسود تبنی فی ذیله بلدة تسمی بالطهران.... [مجمع النورین: ص 297 چاپ محرم 1328 هجری و منتخب التواریخ ص، 875 چاپ اسلامیه سال 1347 چاپ سوم و علائم الظهور کرمانی ص 239 سال 1329].
عجیب آن که مجمع النورین این مرندی (م 1349ق) که منبع این اخبار شگفت است در سال 1328 ق یعنی سالی بعد از آن که مشروطه دوم و مجلس دوم برپا شد چاپ شده است!
صد البته نه روایت پیشگفته در باره شوری و مجلس شوری و نه روایت تطبیق زوراء بر تهران اساسی ندارد. می‌مانند بیچارگانی که به این کتابهای داستانی مراجعه می‌کنند و دین و مذهبشان را از این جماعت می‌گیرند.
 

کد خبر 266054

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهدی 110 IR ۱۰:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    6 32
    با سلام متاسفانه ایشان ظاهرا از بحث ظهور ونزدیکی آن بد جور ترسیده آسمان وریسمان می کند هرچیزی رو به هم ربط می دهد وهر چیزی رو زیر سوئال میبرد بدون این که علمی نسبت بهش داشته باشد این آقا اصلا از علم حدیث ومهدویت بی بهره است و حوادث تاریخی رو بر اساس میل خودش تفسیر می کنه و این یک انحراف بزرگه و ایشان را از دیره انصاف خارج کرده
  • حسن IR ۱۲:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    5 21
    من نمی دونم اصلاً چه کسی به این بنده خدا گفته اینقدر در مورد این چیزا واسه خودش نظریه پردازی کنه؟! یعنی یکی نیست جوابشو بده؟!
  • منصور IR ۱۴:۱۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    13 1
    ایشان قصد دارند این سخن حضرت علی (ع) رابرای امثال حسن آقا و مهدی آقا توضیح دهند که: " اِعقلواالخبرَ اذا سمعتموهُ عقلَ رعایة لا عقلَ روایة...." چون خبری را شنیدید آنرا ازروی تدبر و اندیشه در آن در یابید نه از روی نقل لفظ آن ، زیرا نقل کنندگان علم بسیارند و اندیشه کنندگان در آن اندک.(کلمات قصار جزء ششم شماره 94 نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام ص 1130)مساله نظریه پردازی برای خودشان و جواب دادن مطرح نیست.فقط محض رضای خدا " اعقلوا الخبر..."
  • جم IR ۱۴:۱۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    3 7
    بنام او جناب اقای جعفریان صاحب تالیفات ارزشمند و صاحبنظر درتاریخ میباشند اما بنظر میرسد کثرت اشتباه در تطبیق شرایط با علایم ظهوردر گذشته ، ایشان را به عکس العمل جدی وا داشته است معذلک بنظر میرسد در حال حاضر اتفاقاتی در حال وقوع است که تا حد بسیار زیادی با علایم ظهور هماهنگی دارد مانند اختلاف و جنگ در شام . مایلم چنانچه ممکن باشد نظر جناب جعفریان را در مورد میزان مطابقت علایم ظهور با شرایط امروز را چگونه ارزیابی میکنند ، بهر حال این علایم پیش روی ما نهاده شده اند تا از ان استفاده کنیم و خدای ناکرده ائمه معصومین قصد سر کار گذاشتن امت خود را نداشته اند. با تشکر
  • بدون نام IR ۱۵:۱۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    11 4
    آقا مهدی 110 و آقا حسن مستحضر باشید که آقای جعفریان از وقتی ما بچه بودیم در مطالعه و تحقیق بوده است. ایشان علاوه بر تاریخ، درباره علوم مختلفی چون قرآن و کلام، تألیف دارد آن هم عالمانه. در مهدویت هم کار کدره و مطلع است. پس اطلاع دارد و در حیطه تخصصش حرف می زند.
  • بدون نام IR ۱۵:۲۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    12 1
    خوب راست میگه دیگه. هر جا میشینی میگن امام زمان (ع) میخواد ظهور کنه. جالبه حدیثی داریم که میگه خود امام زمان (ع) هم نمی دونه کی ظهور میکنه و فقط خدا می دونه. حالا همه شدن علامه دهر و آثار ظهور ارائه میدن!
  • بدون نام IR ۱۶:۰۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    17 1
    استاد، بنويس که خوب مي نويسي.
  • بدون نام IR ۲۱:۰۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    8 0
    از جناب جعفریان که جسورانه افشاگری می کنند باید سپاسگزار بود . آیندگان قضاوت خواهند کرد که حرف چه کسی درست بوده است .
  • علی IR ۲۲:۴۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    3 3
    جناب آقای جعفریان کاش در مصاحبه اولیه رعایت شان علمی خودشان را میکردند و دور از ساحت ادب صحبت نمیفرمودند.اثرش از نوشتن این مقالات بیشتر بود!
  • بدون نام IR ۲۲:۴۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    7 2
    دوست عزیز لطفآ یکمی در باره جعفریان مطالعه کن بعد نظر بده واسه خودت میگم !!!
  • فرامرز A1 ۱۷:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۱
    0 1
    آقای جعفریان از شما بعیده که حوادث دوران مشروطه رو با حوادث این دوره مقایسه کنین...البته بهتون حق میدم که نگران عقیده مردم باشین ولی خواهشن امید رو از مردم نگیرین این مردم به عشق امام مهدی زنده اند-در ضمن باشه که چه کسانی ظهور رو دبر میبینن:انهم یرونه بعیدا ونراه قریبا...

آخرین اخبار