بله، از انقلاب 57 بیش از 33 سال میگذرد اما ظاهرا خیلیها هنوز با خوی سلطنتیشان وداع نکردهاند. یعنی تقویمشان را ممکن است فراموش کرده باشند اما هنوز متوطن در آن تاریخند؛ تاریخی که به این راحتی نمیتوان از آن دل کند. چه بسا کسی همة عمر به خاندان سلطنت دشنام داده باشد اما در خلق وخو تالی تلو همان ملاعین باشد. به قول نیچه : اگر دیری در مغاکی چشم بدوزی آن مغاک نیز در تو چشم خواهد دوخت. البته بدون شک منظور حکیم آلمانی این بوده که اگر بدون فکر و ذکر به دشمنی با پدیدهای برخاستی عاقبت به شکل دشمن خویش درخواهی آمد. منظورم شخص خاصی نیست اما به جد معتقدم اگر کسی درک درستی از انقلاب و مفاهیم بنیادین آن نداشته باشد ممکن است بام تا شام شعارهای انقلابی سردهد اما در عمل چنان کند که خاندان نکبت قجر. آن خانم محترمی که در قطار مشهد - تهران دچار سانحه شد هرکه هست و هرچه هست اول از همه انسان است. بعد از آن فرزند این آب وخاک. آن مسوولی که به آن خانم طعنه میزند که چنینی و چنان باید بداند اولاً توغره بدان مشو که من می نخورم. دوم اینکه آن خانم در فضایی تنفس کرده که همین حضرات پاک و پاکیزة مسوول فرهنگ و سیاست و اجتماع بودهاند. سوم اینکه فرض کنیم چنان باشد که حضرات میگویند. این چه ادبیات متفرعنانه و طلبکارانهایست؟ در کدام قانون نوشته و نانوشته آمده که به جای پاسخگویی و پذیرفتن اشتباه باید دیگران را تهدید کرد؟ این درست که حضرات امیرند و دیگران اسیر، اما گمان نکنم حتی امرای سلف نیز چنین میکردند. توجه بفرمایید خانمی به دلیل بیتوجهی عدهای بچهاش را سقط کرده و آن وقت همان عده نه تنها به اهمال و بیتوجهی خود معترف نیستند بلکه آن خانم را تهدید به دستگیری هم میکنند. خداوند آخرعاقبت همه ما را ختم به خیرکناد.
خبر مفصلش را میتوانید در همین خبرآنلاین بخوانید. مختصر و مفیدش اینکه در قطار مشهد - تهران زنی بر اثر دمای پایین قطار بچهاش را سقط کرده. تا این جایش خبر خیلی چیز عجیبی نیست. پاسخی که استانداری خراسان رضوی در این رابطه به رسانهها داده جالب و قابل تامل است. فرمودهاند آن زن معتاد است و دستور دادهایم دستگیرش کنند. بیاختیار به یاد نظام سلطنتی افتادم.
کد خبر 268737
نظر شما