به گزارش خبرآنلاین، رمان «عروس فریبکار» نوشته مارگارت اتوود با ترجمه شهین آسایش از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.
در شرح کتاب آمده است: «زینیا زن بینظیری است؛ اما این بینظیری به سود رز، کرز و تونی نیست؛ زنانی که دلنشینترین بهانههای هستی خود را بر سر آشنایی با این زنِ باهوش و زیبا میگذارند. حاصل اعتماد این سه زن به زینیا، زنی که بیقیدانه بداندیش است و دلفریبانه زیبا، زخم مشترکی است که با مرگ زینیا تسکینی ناچیز یافته است. و اکنون زینیا هر چند درگذشته است اما ناگهان ظاهر شده، شاید برای آن که همچنان ویرانی به بار آورد...»
به عبارتی داستان این رمان، پیرامون زنی به نام «زینیا» است؛ کسی که وارد زندگی سه زن و شوهر شده و روابط هرسه زوج را به نابودی کشانده است. بر این اساس، نویسنده زندگی این سه زن را از کودکی برای خواننده تعریف و اتفاقات تاثیرگذار زندگی آنها و همچنین قدرتهای شخصیتشان را برسی کرده است.
در رمان عروس فراری ما با چهار دوست دانشگاهی آشنا میشویم: «تونی، کریس، و راز» و نیز عقوبت دوست مشترکشان «زینیا»ی شیطانی. مردان در این رمان در بیرون گود حضور دارند و در این بازی فقط مهرهاند و نقش اساسی در روند ماجرا ندارند. مردان در این رمان حضوری نمادین و حاشیهای دارند. اتوود در این رمان به زنان علاقهمند است. او در پی یک چالش است. میخواهد سرگرم شود و خوش بگذراند. همانطور که در افسانههای مورد علاقه دختر «راز» آمده اتوود میخواهد که زنان در همه جا حضور داشته باشند. تونی قصهگوی گریم میپرسد: «دوست داری که عروس فراری چه کسی را بکشد؟ مردان یا زنان را؟ یا شاید هم هر دو را؟» دخترها به اصول خود پایبند میمانند پا پس نمیکشند. آنها برای هر کاری زنان را ترجیح میدهند.
رمان عروس فراری مثل سایر نوشتههای خانم اتوود تیزهوشانه نوشته شده، و اتوود نیز همیشه تیزهوش است. در داستان گریم با عنوان «داماد فراری» قهرمان مونث با تعریف کردن یک رویا یک داستان که حقیقت را در خود دارد خود را نجات میدهند.
رمان با تصویر جالبی آغاز میشود زنی که سر کار میرود (تونی) صبح زود در حالی که لباس خواب بر تن دارد کیسه زباله در دست، سراسیمه به دنبال ماشین حمل زباله میدود، چون شوهرش قرار بوده آشغال را بیرون بگذارد ولی همیشه فراموش میکند!
بخش هایی از این رمان خواندنی را در ادامه می خوانید:
زینیاهای این دنیا سوارکارند و جیب مردان را خالی می کنند و در خدمت هوس های آنها هستند. امیال آنها را هوس های مردانه هدایت می کنند. اگر شما را بالا ببرند یا وادارتان کنند زانو بزنید همه به خاطر هوس های مردانه است. همه اینها بستگی به این دارد که چه قدر ضعیف باشید که کاری از دستتان برنیاید. حتی تظاهر کردن به اینکه در خدمت امیال مردانه نیستید نوعی هوس مردانه است.
*
«عزیز دلم من ارزش تو رو ندارم. روزی مرا خواهی بخشید. تا آخر عمر دوستت خواهم داشت. زینیای تو که دوستت دارد.» تونی که خود چنین نامه ای را دریافت کرده بود می داند این ادعاها چه قدر ارزش دارند: در واقع بی ارزشند...
مارگارت اِلنور اتوود نویسنده، شاعر، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. او در اُتاوای کانادا بدنیا آمده و سالیان کودکی را در کبک گذرانده است. وی از شش سالگی به نویسندگی علاقه نشان داد و در نهایت نیز در دانشگاه تورنتو هنر خواند. از اتوود که در سال 2000 جایزه بوکر را برای کتاب «آدمکش کور» از آن خود کرد تا به حال رمانهایی چون «قصه کُلفَت» و «اوریکس و کریک» ترجمه سهیل سمی، «عروس فریبکار» ترجمه شهین آسایش و «گریس دیگر» ترجمه جلال بایرام به فارسی منتشر شدهاند. گفته می شود او یکی از محبوبترین نویسنده های زن حال حاضر جهان است. رمان تحسین شده عروس فریبکار، پس از «بالا آمدن»، «سرگذشت ندیمه» و «آدمکش کور» چهارمین رمان اتوود است که به فیلم تبدیل شده است.
6060
نظر شما