به گزارش خبرآنلاین، کتاب «مادر» از مجموعه داستانهای فارسی مربوط به حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس است. مادر، حکایت پیرزنی است که پس از شهادت فرزندش آواره و بیپناه میشود و با تنها یادگاری پسرش که چادر کوهنوردی است بر سر مزار پسرش ماوایی درست میکند و خاطرات دوران جوانی فرزندش را از خاطر میگذراند. چاپ سوم این اثر در 64 صفحه، شمارگان یک هزار نسخه و با قیمت 2هزار تومان به علاقمندان رمان و داستانهای فارسی عرضه شده است. همچنین آنطور که روابط عمومی انتشارات سروش اعلام کرده، این ناشر همچنین کتاب «بچه تمساح کجا رفت؟» اثر یگانه مرادی لاکه از مجموعه کتابهای داستانهای آموزنده را منتشر کرد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
مادربزرگ از پدربزرگ که مشغول خواندن روزنامه بود میخواهد بعد خوردن صبحانه خردههای نان را از سفره جمع کند. ولی پدربزرگ فراموش میکند این کار را بکند و عینکش را روی میز جا میگذارد. مورچه کوچکی با رد شدن از جلوی عینک، تکه نان بزرگی را دید و برای یافتن نان به آن طرف عینک رفت ولی خرده نان کوچکی را دید و با خودش میپرسید پس تکه نان بزرگ چه شده است؟ سوسک نیز از جلوی عینک، مورچه بزرگ با یک تکه نان بزرگ دید و خواست آن را بگیرد ولی پشت عینک چیزی ندید. عنکبوت نیز با دیدن سوسک بزرگ به طمع گرفتن آن به آن سوی عینک رفت ولی یک سوسک کوچک دید. مارمولکی که دنبال غذا بود با دیدن یک عنکبوت بزرگ به پشت عینک رفت ولی یک عنکبوت کوچک دید و مادر بزرگ با دیدن یک مارمولک بزرگ از جلوی عینک جیغ میزد یک بچه تمساح. ولی وقتی پدربزرگ عینکش را برداشت؛ گفت: چیزی نیست مگر یک تمساح پشت عینک جا می شود. ولی مادربزرگ همچنان در فکر این بود که بچه تمساح کجا رفته است؟ مادربزرگ و دیگر آن موجودات متوجه نشدند از عینک پدربزرگ که چشمانی خیلی ضعیف داشت همه چیز درشت و بزرگ دیده میشد.
چاپ اول این اثر در 12 صفحه رنگی با شمارگان 1500 نسخه و با قیمت 2500تومان به بازار نشر عرضه شده است.
6060
نظر شما