گفتگو از: فرزاد رمضانی بونش
آرژانتین و ایران از گذشته دارای روابط پایدار و چند بعدی ای بوده اند، اما پرونده آمیا یا انفجار مرکز یهودیان در بوینس آیرس یکی از موضوعات امنیتی و چالش زا در دو دهه گذشته در روابط ایران و آرژانتین بوده و در حقیقت مانعی اصلی در گسترش روابط سیاسی اقتصادی و همه جانبه ایران با این کشور به شمار رفته است. اما آمیا که از سال 1994 از چالش های عمده دیپلماتیک و اقتصادی ایران در آمریکای لاتین بوده با اعلام «کریستینا فرناندز دکرشنر» رئیس جمهوری آرژانتین و همچنین ایران و تشکیل یک کمیته مستقل برای انجام تحقیقات در مورد انفجار آمیا و پیگیری حقوقی و دو جانبه مساله و تداوم فرآیند حقیقت یابی از طریق مذاکره سیاسی و پیگیری حقوقی می تواند گام مهم و موثر دو کشور برای کاهش تنش دو دهه ای و وارد شدن به دوره ای جدید از روابط باشد. در همین راستا در این حال با توجه به تحولات چند ماه گذشته و برای درک بهتری از نوع روابط دو سویه به گفتگویی با هادی اعلمی فریمان کارشناس و صاحب نظر مسائل آرژانتین پرداخته ایم:
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در گذشته رهبران سیاسی آرژانتین انفجار بوینس آیرس را از طریق نهادهای سیاسی و امنیتی بین المللی پرونده آمیا را پیگیری می کردند و از این راه فشارهای گسترده ای بر تهران وارد کرده بودند. اما اکنون نوع نگاه رهبران این کشور از بعد بین المللی فروکاسته شده و به پرونده ای دو جانبه سوق یافته است. این امر تا چه میزانی در کاهش تنش بین دو کشور موثر بوده است؟
حل پرونده ی مهم آمیا قطعا در روابط دوجانبه نه تنها با آرژانتین بلکه با همه ی کشورهای این حوزه در رفع سو تفاهم ها موثر خواهد بود و از آن استقبال خواهند کرد. چون معمولا رهبران کشورها سعی دارند موازین حقوقی بین المللی را کمتر نقض کنند، شبیه همان جنجالی که در پی سفر وزیر دفاع جمهوری اسلامی به بولیوی ایجاد کردند، بالاخره تبعاتی که یک پرونده با ماهیت حقوقی در سطح روابط بین الملل دارد قطعا موثرتر از پرونده ی سیاسی موضوعات سیاسی در روابط دوجانبه و گفت و گوها قابل مدیریت است، اما حل پرونده های قضایی سازوکارهای ویژه ای دارد، اساسا نفس امضای توافقنامه حرکت به سمت جلوست. به علاوه آرژانتین دریافته است تبلیغاتی و بین المللی کردن پرونده کمکی به حل موضوع نکرده ،کما اینکه طی این سال ها مساله همچنان لاینحل مانده است، لذا ترجیح داده اند دوجانبه بهتر می شود به نتیجه رسید. البته بخش زیادی از تجدید نظرطلبی مقامات آرژانتینی مربوط به تحولات منطقه ای هم هست.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا رویکرد آرژانتین برداشتن گامی مهم تا کاهش تنش در روابط تلقی میگردد و در حقیقت دو کشور اختلاف خود را از طریق مسالمت آمیز پیگیری می کنند و تشکیل «کمیته حقیقت یاب» متشکل از 5 قاضی بی طرف نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.؟
قطعا این گونه است، اخبار موجود حاکیست که به دلیل اینکه از کارشکنی لابی سازمان های اسرائیلی جلوگیری شود این مذاکرات گذشته ی طولانی و محرمانه داشته است. زمانی که یک کشور بحث مدیریت مناقشات را در چارچوب خاص خود و با رفتارهای حقوقی می پذیرد ، یعنی وارد مرحله حل و فصل مسالمت آمیز با راه کارهای رایج مانند تشکیل کمیته ی حقیقت یاب یا میانجی های بی طرف شده است، این مساله را نه تنها رویکرد آرژانتین بلکه اراده ی سیاسی دو طرف ماجرا برای حل و فصل آن می دانم. البته سازمان های یهودی بلافاصله پس از این ماجرا در واکنش تفاهم نامه را مبهم، دوپهلو و فاقد صراحت و دقت خواندند، یعنی تفسیرشان این است که با فضای ابهام آمیزی مواجهیم که ممکن است از درون آن راه حل سیاسی بیرون شود، و تلاش اسرائیلی ها این است که موضوع حقوقی و کیفری باقی بماند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: رویکرد ایران و آرژانتین در حل مشکلات و تنش های دو دهه ای با واکنش شدید اسرائیل روبرو گردیده و وزیر امور خارجه اسرائیل مبادرت به احضار سفیر آرژانتین در تل آویو نموده است. کاهش تنش چه تاثیری در روابط آرژانتین با تل آویو داشته است؟
همه مطلعیم که پرونده ی آمیا بازیگران متعددی دارد و به شکلی ماهیتی پیچیده و فنی یافته است. شاید اگر نام پرونده را در روابط دو جانبه استراتژیک بگذاریم مبالغه نکرده باشیم. مهمترین بازیگر علاقمند به پرونده اسرائیلی ها هستند، تجربه ی تاریخی ثابت کرده اسرائیلی ها اساسا به پرونده هایی که ماهیت حقوقی در محکومیت یک شخص یا کشور دارند بسیار بیشتر از مسائل سیاسی علاقمندند و هر هزینه ای داشته باشد می پردازند، چون شاید محکومیت قضایی در تاریخ ماندگارتر باشد و در سازمان های بین المللی مشروعیت بیشتری به آن ها بدهد. به علاوه لابی قدرتمند یهودیان حالا پس از تصویب این موافقتنامه در مجلس آرژانتین کارایی خود را لااقل تا این مقطع خنثی شده می بیند، گرچه رئیس موسسه آمیا به عنوان لابی اسرائیل این روابط دوجانبه را نشدنی می داند. اما فضا در مجموع به ضرر اسرائیلی ها پیش می رود. اسرائیلی ها اصلا علاقه ندارند کاهش نفوذ خود را در آرژانتین که نفوذ زیادی در آن دارند مشاهده کنند. اما آرژانتینی ها دریافته اندکه طی 18سال گذشته وجود اختلافات با جمهوری اسلامی کمکی به آن ها نکرده و حالا زمان تغییر رویکرد است. در مناسبات دیپلماسی احضار سفیر و اعلام ناخشنودی از یک مساله به هر شکل نشان از سردی روابط دارد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا آرژانتین به حمایت ایران از موضع این کشور در مورد مالکیت جزایر مالویناس در تضاد با لندن چشم دوخته است؟
یقینا این گونه است، توان سیاست خارجی آرژانتینی ها سال هاست بر این مساله متمرکز است. مالویناس در آرژانتین امروزه به نماد مبارزه و حیثیت دولت ها مربوط شده، جبران این شکست برای آرژانتینی ها به یک آرزو تبدیل شده و در این ماجرا هر دولتی سعی می کند با هر اهرم ممکن بر مساله به نفع خود تاثیرگذار باشد. خانم کریستینا کرچنر در سخنرانی سالانه خود در کنگره به شدت به انگلستان حمله کرد و مشکل مالویناس را فراتر از سطح حاکمیتی خود مطرح کرد و آن را مشکلی جهانی دانست. آرژانتینی ها در بحث مالویناس رویکرد نظامی نخواهند داشت ، اما به شدت پیگیر حل و فصل مسالمت آمیز موضوع بیشتر به شکل فشار بر انگلستان هستند. لذا بدیهی است کسب یک رای به نفع خود را در سازمان ملل یا سایر جاها در هر شرایطی را مفید تلقی کنند.
مرکز بین الملی مطالعات صلح: اهمیت کنونی ایران در سیاست خارجی آرژانتین و دکترین سیاست خارجی این کشور چیست ؟
در حال حاضر که اکثر کشورهای منطقه دیدگاهی چپ گرایانه و مخالف با اجرای فرامین آمریکایی ها پیدا کرده اند، آرژانتین هم به تبعیت از رفتار منطقه ای آنها تلاش دارد مشکلات دوجانبه را حل و فصل کند. رابطه ی ایران و آرژانتین دیرینه و از سال 1902 میلادی با امضای اولین عهدنامه ی مودت شکل گرفته ، روابط همواره در سطحی متعادل و بیشتر با جهت گیری تجاری- بازرگانی برقرار بوده و در دولت آرژانتین هم نظرات در قبال جمهوری اسلامی متفاوت است. به هرحال همان گونه که 39 رای موافق تصویب موافقتنامه بوده 31 نفر هم مخالف آن بوده اند، اما رئیس جمهور توانست رای لازم را اخذ کند که نوعی پیشبرد دستور کار برای حل مشکل است. البته در سیستم سیاسی آرژانتین قدرت رئیس جمهور بالاست و طبعا اراده ی سیاسی اش بر حل مشکل متمرکزشده است. اهمیت ایران برای آرژانتینی ها بیشتر پیروی از شرایط منطقه ای حاکم و سپس نگاه اقتصادی است. رفتار دولت آرژانتین را بیشتر می توان در چارچوب نظریه گزینش عقلانی با رفتار منفعت طلبانه و با سیستم آزمون و خطا ارزیابی کرد. خطا این بوده که کار با اسرائیل منافع زیادی نداشته و حالا منافع را در شرایط جدیدی جست و جو می کنند. دکترین سیاست خارجی آرژانتین همواره رقابت و هماوردی با ایالات متحده برای ایفای نقش منطقه ای بوده است و در هرجا لازم بوده آن را مستقل پیگیری کرده است. در دوره ی جنگ سرد آرژانتین هیچگاه پیوستن به اردوگاه غرب و شرق را نپذیرفته بلکه دیدگاه موسوم به راه سوم یا بی طرفی را با هدف رهایی از وابستگی خارجی پیش گرفت که البته ریشه ی این موضوع مربوط به سیاست های پرون و پرونیسم در این کشور که اصولش ملی گرایی و بیزاری از غرب بوده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی مهمترین متغیرها و بسترهای همکاری آرژانتین و ایران در چه حوزه هایی قرار دارد؟
من چون فضای کشورهای آمریکای لاتین را دمکراتیک می بینم واحتمال دارد در هر مرحله چرخش فکری و تجدیدنظرطلبی در دولت ها صورت گیرد، لذا فضای کار را در این نیمکره مجموعا اقتصادی می بینم یا تمایل دارم لااقل جهت گیری روابط به این سمت و سو باشد. یعنی مطلوب ما استفاده از دیپلماسی تجاری – اقتصادی در بالاترین حد ممکن است. روابط سخت سیاسی با دستور کار مبارزه با ایالات متحده ممکن است در یک یا دو دوره پاسخ دهد و هزینه ی آن فراتر از سودش باشد. به این معنا که تجربه ی روابط خارجی ثابت کرده کار ایدئولوژیک دیرپا نیست و تاریخ مصرف دارد، اما ضمنا توجه کنیم که همین تغییر رویکردها ممکن است در روابط دوجانبه ی ایالات متحده با آن ها هم حاصل شود. آن ها در روابط با همسایه شمالی خود ممکن است بسیار سریع تر تصمیم بگیرند، کافی است آمریکای ها کمی از موضع هژمونی خود در معادلات اقتصادی دست بکشند و در برخی مسائل امتیازاتی به طرف مقابل بدهند، الان مشکل آرژانتینی ها با صندوق بین المللی پول است، هر گشایشی در این حوزه های اقتصادی برای دولت کرچنر جذاب است ، شبیه این مسائل در حال وقوع است. مانند همین اظهار تمایلی که اوباما به کوبا برای بهبود روابط نشان داد. لذا بهتراست با دیدگاهی منطقی و بر اساس عقلانیت دفاع از منافع ملی و عمدتا تجاری وارد این نیمکره شویم که زمینه های بسیار جذابی برای سرمایه گذاری دارد. الان چینی ها بی سر و صدا دارند بیشترین تجارت و کار را انجام می دهند و کره جنوبی هم دارد با قدرت وارد تجارت می شود و صدای آمریکایی ها هم در نمی آید و بهتر است فرصت های تجاری خود را به راحتی با دستور کارهای مقطعی و احساسات زودگذر و بی فایده مانند اینکه جهان درباره ی ما چی فکر می کند از بین نبریم.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: مواضع و رویکرد های اقتصادی آرژانتین در قبال تحریم های اقتصادی یک جانبه و چند جانبه غرب بر ضد ایران چگونه مورد ارزیابی شما قرار می گیرد؟
چون شما مسائل را آکادمیک می بینید من هم ناچارم رئالیستی تفسیر کنم. اساسا این کشورها روابطشان با ایالات متحده قابل تعریف است و جدا کردن آن ها از ایالات متحده علی رغم این چپ گرایی جدید دشوار است. این که می گویند آمریکا از حیاط خلوت بیرون رفته و کسی دیگر آمده مبنا ندارد. در سیاست خارجی ممکن است روابط کم و زیاد شود، اما میزان و مبنا و عامل موثر روابط اقتصادی است که جریانات را شکل می دهد. خیلی از کشورهای این حوزه پیرامونی همان غرب هستند و شاید توسعه نیافته و ضعیف باشند، اما وزن و میزان آن ها در شرایط سخت مانند رای در شورای امنیت باید تعریف شود و جهت گیری آنها به معنای دوست ابدی و دشمن ابدی نیست، هرجا لازم است منافع ملی شان ایجاب کند، محکوم می کنند و هر جا لازم باشد دفاع می کنند. این دفاع یا محکومیت بستگی به نوع پاداش یا کیفری دارد که در عرصه ی معادلات بین المللی نصیب آن ها می شود. آرژانتین هم مستثنا نیست، لذا با توجه به پاسخ قبلی عرض می کنم که اگر قرار باشد در عرصه ضد تحریم کار کنیم با کمی آرامتر بودن و غیر ایدئولوژیک عمل کردن پاسخ بهتری در قبال ضد تحریم خواهیم گرفت. بخش زیادی از بزرگ نمایی های فعالیت جمهوری اسلامی در این منطقه ساخته و پرداخته ی رسانه های آن هاست ،از افتادن در دام رسانه ای آن ها پرهیز کنیم. آمریکایی ها قضایای حضور ایران در منطقه را بزرگ نمایی می کنند، اما حضور چینی ها بیشتر است یا ایرانی ها؟ گاهی لازم است در شرایط فعلی با گام های سنجیده و محکم و در عین حال عقلایی رفتار کنیم.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نگاه شما نقش و نگاه آمریکا به آینده همکاری ها و همگرایی های آرژانتین و ایران چیست ؟
آمریکایی ها قطعا هر حرکت جمهوری اسلامی را در منطقه رصد می کنند و هر اقدامی که لازم باشد برای دفع جمهوری اسلامی از منطقه انجام می دهند و تاکنون هم به شدت این را انجام داده اند، به ویژه نگاه آن ها بیشتر به دور زدن تحریم ها از این ناحیه است. نمی توان ارزیابی مشخصی ارائه کرد و این امر بستگی به رویکرد اسرائیلی ها و آمریکایی ها (با چه توان و چه پاداشی مجددا وارد کار شوند) دارد. می دانیم آرژانتینی ها تازه از دولت مرحوم کرشنر ثبات اقتصادی یافته اند. اگر قرار باشد روابطی تحکیم شود به ریشه های یک کشور هم باید عنایت داشته باشیم ، دولت های فعلی آرژانتین همگی میراث پرونیسم را به همراه دارند، مردم علاقه ی شدیدی به میراث پرون دارند. شرایط کشور همیشه بستری برای پوپولیسم ناسیونالیستی و بیگانه ستیزی و گرایش اقتدارگرایی پدرسالارانه داشته است. تا حدود20 سال پیش کشور همواره با فرهنگ تقسیم جامعه به دشمنان و دوستان مواجه بوده و حالا دارد طعم اندکی از دمکراسی را می چشد، گذار به دمکراسی پس از نظامیان برای آرژانتینی ها سخت و دشوار بوده و لذا در برنامه ریزی دیپلماسی کمی عنصر بی ثباتی به ویژه اقتصادی را باید لحاظ کنید تا معادلات برنامه ای حفظ شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: مهمترین چالش های گسترش روابط ایران با آرژانتین در چه حوزه هایی نهفته است ؟
مهمترین چالش این است که زمانی آرژانتینی ها به این نتیجه برسند که ارتباط با جمهوری اسلامی بیشترین مزایا و کمترین آسیب های سیاسی در سیاست خارجی آن ها داشته باشد. این مساله ابتدائا ارتباطی به ایالات متحده و اسرائیل ندارد، بلکه اجماع نظری است که احزاب و گروه های شریک در دولت باید به آن برسند. البته احزاب و گروه ها شاید نقش کانونی مثل رئیس جمهور نداشته باشند، اما در فضای فعلی موثرند. به همین دلیل است من معتقدم یک روابط با ثبات و ممتد سیستماتیک بهتر از روابط مبتنی بر هیجان با دستور کارهای مقطعیست. یکی از مسائل دیگر داخلی است، باید دید مجلس شورای اسلامی چه دیدگاهی نسبت به این موافقت نامه خواهدداشت. چون یک سوی اصلی مجلس است، اوایل ماه جاری 17 نماینده مجلس به وزیر خارجه ی کشورمان در خصوص لزوم رعایت مصالح ملی تذکر دادند و مساله در کمیسیون امنیت ملی در حال پیگیری است و دولت نیز لایحه ی آن را به مجلس خواهد داد، در تفاهم نامه از واژه تحقیق یا بازجویی از آقایان وحیدی و رضایی و یا دیگران استفاده شده ،این مساله در داخل حساسیت هایی دارد که شاید به همان مصالح ملی مربوط باشد. به علاوه قوه ی قضائیه هم سازوکار داخلی خود را دارد که اساسا باید دید تا چه حد با دولت همکاری خواهدکرد . ورود کمیته ی حقیقت یاب و گفت و گو با افراد درگیر در پرونده ،آن هم از سیاستمداران شاخص کشور در داخل ممکن است مخالفت هایی برانگیزد. این اولین بار است در کشور چنین مساله ای روی می دهد. این مساله از آن مواردی است که مرزهای بین امور داخلی و حاکمیتی با عوامل موثر فشار بین المللی همراه است و بدیهی است سوالاتی ایجادکند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده روابط همگرایانه و یا واگرایانه آرژانتین و ایران به چه متغیرها و عواملی بستگی دارد ؟
مهمترین عوامل این روابط به بازیگران جهانی و منطقه ای مربوط است، ایالات متحده، اروپا، پرونده ی مالویناس، لابی های یهودی، بازیگرانی مانند حزب الله لبنان و مهمتر سمت و سوی چپ گرایان منطقه ای و جانشینان هوگو چاوز و در داخل ،مجلس شورای اسلامی و قوه ی قضائیه از عوامل موثر در شکل گیری واگرایی و یا همگرایی احتمالی خواهند بود.
مرکز بین الملی مطالعات صلح: جایگاه ایران در آینده سیاست خارجی آرژانتین و همچنین جایگاه آینده آرژانتین در سیاست خارجی ایران را چگونه پیش بینی می کنید؟
اگر با دیدگاهی منطقی و بر اساس چارچوب پیگیری منافع ملی قضایا را دنبال کنیم قطعا مانعی پیش رو نخواهد بود که مساله ای لاینحل بماند، اراده ی سیاسی طرفین همه ی مشکلات را برطرف می کند. دولت آرژانتین علی رغم طولانی شدن مساله در ساختار داخلی به حدی قدرت سیاسی و اجرایی دارد که بتواند احکام فوری و ضروری را اجرایی کند و احزاب آرژانتینی هم عمدتا به دلیل ضعف پیرو دولتند چون ساختار کشورآرژانتین شخص محوریست. لذا به نظرم خانم کرشنر توان حل و فصل موضوع را دارد که انجام داده و حالا توپ در میدان جمهوری اسلامیست. در داخل هم دولت با در نظر گرفتن احتمال پیروزی قطعی برای ارائه ی مدارک و مستندات مستدل پیش رفته است و لذا نقطه ی عطفی در روابط آتی است. به هرشکل اگر قرار باشد نقش فعالی در معادلات جهانی داشته باشیم باید ابتکار اعتمادسازی و اقناع بازیگران اصلی در دست ما باشد و با دیپلماسی حرفه ای بتوانیم به همراه سازی این کشورها به تفاهمی سازنده دست یابیم.
نظر شما