به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ آیتالله صادق آملی لاریجانی پیش از ظهر امروز در جمع فرماندهان و اساتید دانشگاه عالی دفاع ملی در گفت: بحث حقوق بشر هم از لحاظ نظری و فکری و هم از باب اجرا مبانی مشخصی باید داشته باشد و ما با غرب در جهات مختلف در این باب دچار بحث و ایراد هستیم.
وی گفت: باید از غرب پرسید مبنای حقوق بشر چیست در کلمات فقهای ما بحث حق مطرح شده و مبانی خوبی هم برای آن وجود دارد در حالی که غرب حقوق را قراردادی فرض میکنند.
آملی لاریجانی گفت: ما معتقدیم یکی از مهمترین مصادیق حق، حق طاعت خداوند است چگونه غرب میتواند به این نکته قائل باشد که همه حقوق قراردادی فرض شود و این در حالی است که غربیها بیشتر به حقوق طبیعی که از یونان باستان به آنها رسیده توجه دارند.
رئیس قوه قضاییه سئوال دیگری را از غرب پرسید و گفت: آیا غرب به حقوق نگاه توحیدی دارد زیرا تفاوت وجود دارد میان دو نگاه توحیدی و غیرتوحیدی و ما با نگاه توحیدی چارچوب و مبانی نظری متفاوتی برای حقوق بشر ترسیم میکنیم.
او همچنین درباره مبانی حقوق بشری که غربی ها بیان می کنند، گفت: مبانی حقوق بشر از لیبرالدموکراسی گرفته شده و آنها معتقدند که انسانها خودشان میتوانند راه پیشرفتشان را پیدا کنند و به غایت نهایی خود برسند. آنها معتقدند هر انسانی به طور مستقل میتوانند راه خودش را انتخاب کند و البته باید در این مسیر به یک نسبیت اخلاقی هم پایبند باشند که البته برخی از منتقدانی به این تفکر میگویند این تفکر در آینده به نهلیسم میرسد .
رییس قوه قضاییه همچنین در بخش دیگری از سخنانش به سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در اجلاس اخیر علمای جهان اسلام اشاره کرد و گفت: ایشان به وضوح گفتند که جوامع اسلامی باید تمدنسازی کنند.
وی گفت: ما به ایرانی بودن خودمان افتخار میکنیم اما در اصل هویت اصلی ما هویت اسلامی است که البته این هویت اسلامی از جهت امنیت ملی هم برای ما مهم است زیرا پاره پاره شدن جهان اسلام برای همه مسلمانان ضرر به همراه دارد. ما معتقدیم در سایه تمدن اسلامی به طور قطع پیشرفت برای ما محقق خواهد شد.
بخش هایی از سخنان رییس قوه قضاییه را به نقل از فارس بخوانید؛
- برای ما سئوال است اگر یک انسان نسبت به خودش حق دارد و میتواند راه آینده خود را پیدا کند آیا با این تصور فردی میتواند حیات خودش را سلب کرده و به زندگی خود پایان دهد یا در مثال دیگری آیا یک جمعیت کثیر میتواند به صرف داشتن حق بیاید فرد ظالمی را انتخاب کرده و بگوید من اختیارم را به دست این فرد میدهم و در مثال سوم مگر شما نمیگویید هر کسی آزاد است تا مسیر آینده خود را انتخاب کند فقط در این مسیر نباید به آزادی دیگران لطمه بزند. پس چرا آموزش و پرورش اجباری است شاید فردی بگوید من اختیار خودم را دارم و نمیخواهم به مدرسه رفته و چیزی یاد بگیرم.
- مجموع این چراییها و سئوالات و حتی سئوالات بزرگتر و مهمتر همان پارادوکسهایی است که نظام لیبرالیسم با آن روبروست.
- حدود 34 سال است که ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل غرب و آمریکا ایستاده است. به واسطه این ایستادگی ما به عنوان مطرودین شناخته شدیم و آنها به ما ایرادات حقوق بشری میگیرند حال آنکه حرفهای آنها همان حرفهای منافقین و ضدانقلابهاست.
- در کشور ما هر یک و نیم سال حداقل یک انتخابات برگزار شده است در حالی که در کشور کناری ما در طول 30 سال گذشته حتی یک انتخابات هم برگزار نشده است آن وقت غرب ما را محکوم به نقض حقوق بشر و دموکراسی میکند.
- آنها خودشان زندان ساختند تا حقوق اساسی مردم را غصب کنند آن وقت اخیراً وزیر امور خارجه آمریکا میگوید در ایران به خاطر اعتقادات سیاسی افراد را اعدام میکنند در حالی که هیچ فردی در کشور ما به دلیل تفکرات سیاسیاش مجازات نشده است.
- آنها حتی واژه محاربه را یک معنای تحتاللفظی کرده و از آن به عنوان دشمن خدا نام بردهاند و گفتهاند هر کسی در ایران خدا را دوست نداشته باشد و یا با خداوند مشکل داشته باشد اعدام میشود حال آنکه محاربه یعنی فردی که سلاح کشیده و امنیت جامعه را به خطر انداخته است. برای مثال دیدید آمریکاییها فرد متهم به بمبگذاری را هم از دور مورد شلیک قرار دادهاند بدون آنکه بخواهند او را محاکمه کرده و در دادگاهی به اتهامش رسیدگی کنند.
- آنها برای انسان یک کرامت ذاتی متصور هستند حال آنکه باید از آنها پرسید برای کدام انسان کرامت ذاتی متصور هستید شما که براساس نگاه دروینی معتقدید انسان یک موجود تکامل یافته است و همان حیوان پیشرفته است.
- اگر ما که دارای یک نظام توحیدی و فرهنگ دینی هستیم ادعا کنیم که انسان کرامت ذاتی دارد حرف درستی زدهایم چون معتقدیم در انسان نفخه الهی دمیده شده در حالی که شما این اعتقادات را ندارید.
- آنها (غربیها) در برخی موارد عنوان کردند که جنگ آینده دنیا جنگ حقوق بشری است و حالا با توجه به این موضوع ما باید خودمان را مسلح کنیم تا از مجموعه مفاهیم خودمان بتوانیم حقوق بشری مترقی را استخراج کنیم زیرا ما حقوق بشر وارداتی را نمیپذیریم.
- شهید مطهری حدود 50 سال قبل پیش از آنکه حقوق بشر را چه غربیها و چه فیلسوفان خودمان مدنظر قرار بدهند به طور جدی مورد مطالبه قرار داده بودند به گونهای که در کتاب حقوق زن ایشان به مسئله حقوق بشر توجه کرده بودند. البته شهید مطهری شاید خیلی به عمق ماجرا توجه نداشتهاند اما به این موضوع پرداخته به گونهای که در کتاب 20 گفتارشان هم یک جلسه کامل به موضوع حقوق بشر توجه کرده بودند.
- اتفاقاً شهید مطهری در بحث نظام حقوق زن در اسلام به مسائل مطرح شده آن زمان در مجلسین اعتراض داشتند و عنوان کرده بودند که این مطلب، مطلبی نیست که قرار باشد چند نماینده با نشستن و برخاستن درباره آن نظر بدهند.
- ما میگوییم در حقوق هیچ حقی بالاتر از حق طاعت خداوند نیست و با این تصور نمیتوانیم به هر آنچه که غرب میگوید عمل کرده و آن را قبول کنیم. اینکه ما چه پیشفرضهایی داشته باشیم مؤثر است در اینکه ما چه حقوقی را برای خودمان قائل باشیم البته من در اینجا عرض کنم که ما بسیاری از حقوق را قبول داریم اما معتقدیم چارچوب نظری ما با چارچوب نظری غرب متفاوت است و قرار نیست آنها این تفاوت را به ما تحمیل کنند.
- چه دلیلی وجود دارد که مجموعهای از کشورهای زورگو در کنار هم جمع شوند و حقوقی را تحت حقوق بشر بنویسند و سپس آن را به سایر کشورها سرایت داده و تحمیل کنند.
- آنها با استفاده از بحث آزادی انتخاب همسر به عنوان یکی از مبانی حقوق بشر غربی، بحث حق همجنسگرایی را برای خودشان قانونی میدهند و در برخی از ایالتهای آمریکا آن را به رسمیت شناختند و نکته جالب این است که این موضوع را میخواهند به سایر کشورها تحمیل کنند.
4747
نظر شما