محمدرضا عارف که اخیرا در سلسله یادداشتهایی در سایت شخصیاش مهمترین اولویتهای "ایران آینده" را تبیین میکند در مطلبی با عنوان "ایران برای همه،همه برای ایران" راهکارهایی برای توسعه مناطق مرزی و توسعهپذیر مطرح کرد.
متن این یادداشت بدین شرح است:
بسیار نگران کننده است که هنوز برای برخی از مناطق کشور و به ویژه مناطق مرزی، از واژه مناطق محروم استفاده می کنیم. واژه محرومیت زدایی باید 10 سال پیش به تاریخ سپرده می شد. اما هنوز این واژه و این مفهوم رایج است. چرا ما نتوانستهایم بعد از 34 سال، مناطق مختلف کشور را به حداقلی از استاندارد زندگی برسانیم؟ هدف و همت دولت باید این باشد که با توسعه مناطق مرزی به فاصله حداقل 100 کیلومتر از مرزهای ایران، به توسعه ای متوازن و عادلانه دست یابیم و بتوانیم بگوییم که ایران برای همه و همه برای ایران.
ارگانهای متعدد، راهحلهای متعدد ولی همچنان مساله باقی است. محرومیتزدایی مورد توجه تمام دولت های قبلی بوده است. وقتی صحبت از محرومیت زدایی می شود، این واژگان برای همه آشنا به نظر می رسد: سفر استانی، آمایش سرزمین، بودجه مصوب مناطق محروم، شرکتهای تعاونی توسعه شهر و روستا، کمیته امداد امام خمینی( ره)، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی، و .... اما با وجود همه این ارگانها و وفور طرح ها، چرا همچنان این مساله باقی است. بر اساس تجربه ای که در این سه دهه خدمت آموختهام، برخی علل ناکارامدی طرحهای توسعه مناطق مرزی و کمتر توسعه یافته را موارد زیر می دانم:
• نگاه پروژهای به توسعه مناطق با محوریت پروژههای عمرانی و کم توجهی به سازوکارهای رشد درونزا؛
• اختیارات ناکافی مدیریتهای استانی
• وجود رویههای دیوان سالار برای نقشآفرینی بخش خصوصی
• کم توجهی به محوریت و نقش مردم در برنامههای توسعه
• سوء مدیریت در تخصیص بهینه بودجه مصوب به توسعه مناطق کمتر توسعه یافته
• کم توجهی به مزیت های نسبی و منطقه ای در سیاست های توسعه هر استان/منطقه
مهم ترین راهبرد توسعه مناطق مختلف کشور، افزایش اختیارات و قابلیتهای مدیریتی و اداری لازم برای رشد آن منطقه است. ثبات مدیریت، تمرکززدایی، اعطای اختیارات مدیریتی و امکانات سرمایه-گذاری به مناطق و آزادی عمل مناطق و در یک کلام نظام تسهیل گر اداری کلید اصلی رشد درون زای منطقهای است.
باید اولویتهای زیر را در توسعه متوازن، توسعه مناطق مرزی و توسعه مناطق کمتر توسعه یافته در نظر بگیرد.
1) محوریت بخشی به نهادهای مدیریت استانی و محلی و نهادهای مدنی مناطق
• افزایش همزمان اختیارات نهادهای مدیریت استانی، ثبات مدیریت های استانی و محلی و افزایش نصب مدیران بومی و آشنا به ظرفیت منطقه.
• حمایت مؤثر از تأسیس نهادهای مدنی و صنفی غیردولتی و ارتقاء اختیارات تصمیم گیری و توانمندسازی مدیریت محلی
• افزایش اختیارات استان در زمینه جذب سرمایه گذاری و هدایت منابع مالی.
• ایجاد شرکتهای رقابت پذیر در سطح روستاها ضمن تشکیل شبکه ای از کارآفرینان روستایی (با الگوبرداری از تجربه کشورهای موفق نظیر چین در این زمینه)
• تدوین و اجرای الگوهای مشارکت مردم منطقه در فرآیند توسعه (مانند صندوق های محلی توسعه، حمایت از استفاده نیروی کار بومی، ارائه مشوق برای استفاده سرمایه گذاران از شریک بومی و ....)
• حمایت مؤثر از تشکیل و توسعه تعاونی ها و ایجاد و گسترش شهرک ها و مجتمع های تعاونی
2) نگرش علمی به توسعه جوامع شهری و روستایی
• مبنا قرار گرفتن طرح آمایش سرزمین و ارائه راهکارها و برنامه ها جهت توسعه متوازن ملی با رویکرد آمایش
• تهیه و تنظیم سند فرابخشی ”توسعه مناطق کمتر توسعه یافته“ (به طوری که نقش و جایگاه وزارتخانه ها، ارگانها، و نهادهای مختلف و نحوه تعامل آنها در تحقق این هدف متعالی، شفاف شده باشد و از موازی کاری و دوباره کاری جلوگیری شود.
• بازنگری اسناد بخشی مدیریت شهری و روستایی (مبتنی بر سند فرابخشی) به طوری که جایگاه و نحوه تعامل نهادهای خرد درون جوامع (نظیر شوراها، شرکت¬های تعاونی، و ...) شفاف شده باشد.
• توضیح مهم آن که: تمام این برنامه ریزی ها باید با محوریت خود استان باشد و نه پایتخت.
3) بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) برای تسهیل تلاشها
• توسعه دفاتر خدماتی دولت الکترونیک در مناطق کمتر توسعهیافته
• پیگیری هدف هر خانواده روستایی، یک رایانه و ترویج استفاده از آن ضمن توسعه شبکه اینترنت
• ارائه آموزشهای الکترونیکی و مجازی از راه دور به ویژه ترویج علوم و فنون کشاورزی با راهکارهای فاوا جهت افزایش بهره وری و تولید محصولات کشاورزی
• افزایش دسترسی بیشتر جوامع کشاورزی به کتب، نشریات، فیلم و ... با تکیه بر توانمندی های فاوا
• استفاده از امکانات فاوا برای بازاریابی صنایع دستی و محصولات کشاورزی و حذف واسطهها
• توسعه گردشگری روستایی با معرفی جاذبه های گردشگری روستاها از طریق اینترنت
4) حمایت از جوامع روستایی و شهری در جهت توسعه فعالیت های اقتصادی
• توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در روستاها
• ایجاد صندوق های خرد اعتباری در توسعه جوامع روستایی
• تقویت بورس کالاهای کشاورزی در استانها و مناطق کمتر توسعه یافته
• تقویت و توسعه زیربناهای مناطق کمتر توسعه یافته (به ویژه انرژی، فاوا و ترانزیت) در راستای توازن منطقه ای و ایجاد زیرساختهای لازم برای تجارت با کشورهای همجوار
• افزایش قدرت چانه زنی کشور و ارائه طرحهای مناسب برای جذب اعتبارات نهادهای بین المللی (نظیر یونسکو، اعتبارات بانک توسعه کشورهای اسلامی، و ...) برای توسعه مناطق هدف
• توسعه سیستمهای حمایت از نوآوری منطقهای
• اجرای طرح های حمایت از زنان کارآفرین روستایی (صنایع دستی، محصولات غذایی خانگی و ...)
• ارزیابی عملکرد و بهبود نحوه فعالیت دهیاری ها در ایجاد اشتغال در روستاهای کمتر توسعه یافته
• بهبود و ارتقاء مبادلات رسمی برون مرزی
• توسعه شبکه های ارتباطی و حمل نقلی به عنوان پیش نیاز توسعه منطقه ای
سخن آخر آنکه، ما شهروند درجه یک و دو نداریم! همه ایرانیان از هر قوم، مذهب و نژادی که باشند و به هر زبانی که سخن بگویند، شهروند درجه یک هستند.
29219
نظر شما