یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ ..... اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ فِى السُّعَداَّءِ وَرُوحى مَعَ الشُّهَداَّءِ وَاِحْسانى فى عِلِّیّینَ وَاِسائَتى مَغْفُورَةً وَاَنْ تَهَبَ لى یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبى وَایماناً یُذهِبُ الشَّکَّ عَنّى وَتُرْضِیَنى بِما قَسَمْتَ لى وَ اتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنى فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ وَالرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَالاْنابَةَ والتَّوبَةَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ ( دعای شب بیست و سوم)
**********************
* شب قدر، وقت قالب کردن خود در آنهاست.
*شب لیله القدر همان شبی است که شما با خدای خود انس می گیرید.
آیا می بینی که لیله القدر چه قدر خوب است؟ چقدر حدیث برای لیله القدر شنیدهاید؟
وقتی که با خدای خود انس گرفتی آن شب لیله القدر است و آن را احیا گرفتهای.
شب زنده شده است و به صبح انچامیده است. تسبیح خدا شده است .
حتی مطلع الفجر. ملائکه را خداوند بر سر آن عبدی میریزد که بیچاره شده است
و خدا و ائمه را میخواند. تا چه وقت؟ حتی مطلع الفجر.
* هر وقت محزون شدی و با خوبان از خودت دفع حزن کردی ،لیله القدر است.
وقتی که لیله القدر را درک کردی ،صبح دیگر نزدیک است . صبح ، فرج است و صبح فرج است.
*از بس مضامین قرآن را تنزیل داده ایم، امام (ع) را نمیبینیم و میگوییم او غائب شده است.
* به دیدن «افراد» بروید تا مقدمهای جهت ملاقات یار شود.
* از تاریخ، «امام» را بشناسید، ولی از درون خود حرکت کنید.
*حاج آقا اسماعیل دولابی می فرماید:
شخصی را سراغ دارم که بیش از چهل سال در طلب امام زمان صلوات الله علیه بود. بعد از چهل سال ریاضت و عبادت به محضر منور حضرت مهدی صلوات الله علیه مشرف شد.
وقتی خدمت آقا رسید از حضرت گلایه عاشقانه کرد: « شما که سرانجام مرا به محضر پذیرفتید، ای کاش یک مقدار زودتر مرا می پذیرفتید و من این همه غصه نمی خوردم و عذاب نمی کشیدم؟»
حضرت فرمودند:
اگر زودتر ما را می دیدید از ما نان و سبزی می خواستی! حالا که چهل سال زحمت کشیده ای می فهمی که چه بخواهی.
*عارف مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی، معنای غیبت حضرت ولی عصر(عج) را اینگونه تشریح میکنند:
سؤال شد امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟ گفتم غایب؟ کدام غایب؟
بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است. ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکنند.
بچه جلب ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود و وقتی متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلائق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاعهای دنیا شدهاند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شدهاند.
*امام زمان (عج) گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشتهایم. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت رو که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی.
حاج آقای دولابی در تعبیری زیبا و عمیق در خصوص وظایف منتظران در دوران غیبت میفرمایند: پدر چهار تا بچه اینها را گذاشت توی اتاق و گفت اینجاها را مرتب کنید تا من برگردم. میخواست ببیند کی چه کار میکند. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند برای خودش.
یکی از بچهها که گیج بود یادش رفت. یادش رفت. سرش گرم شد به بازی و خوراکی و اینها. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.
یکی از بچهها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمیگذارم کسی اینجا را مرتب کند.
یکی که خنگ بود، وحشت گرفتش. ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمیگذارد جمع کنیم، مرتب کنیم.
اما آن که زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد همهجا را. میدانست آقاش دارد توی کاغذ مینویسد، بعد میرود چیز خوب برایش میآورد. هی نگاه میکرد سمت پرده و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که هم اینجا است. توی دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر میکنم.
آخرش آن بچه شرور همه جا را ریخت به هم دیگر. هی میریخت به هم، هی میدید این دارد میخندد. خوشحال است. ناراحت نمیشود. وقتی همه جا را ریخت به هم، همه چیز که آشفته شد، آن وقت آقا جان آمد. ما که خنگ بودیم، گریه کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد. زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش. شرور که نیستی الحمدللـه. گیج و خنگ هم نباش. زرنگ باش، نگاه کن پشت پرده رد تنش را ببین و بخند و کار خوب کن. خانه را مرتب کن.
*کلام امیرالمؤمنین (ع) قوت کمر شیعیان است.
* وقتی جانت خندید، اولین ملاقات اتفاق افتاده است.
* به محض ملاقات حجت خدا، قیامت صغری بر پا میشود.
* علم آخر الزمان و فضل خدا، علم بعد از عمل است.
* هرچه به آخرالزمان نزدیک شویم، راههای متعدد یکی میشوند، کلمههای علمی کم میشوند، نماز و روزه در لا اله الا الله حل میشوند؛ و بالاخره، فقط «الله» میماند و به «لا اله» توجه نداری.
*در زمان ظهور و رجعت ما را بالا میبرند تا آنها را ببینیم، نه این که آنها را یکبار دیگر پایین آورند.
* ذات و فطرت همانند حکومت صاحب الزمان دین جدیدی است؛ ولی در عین حال، قدیمی تر از جدیدهاست.
* در آخرالزمان، استاد در شاگرد و مربی در مربی تجلی پیدا میکند.
* امام (ع) هرگز غائب نشده و نمیشود. ما او را نمیبینیم.
نظر شما